به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که در مسجد احمدآباد شهرستان دماوند برگزار شد، با اشاره به کلامی از امیرالمومنین علی علیه السلام بیان داشتند: اين بيان نوراني امير المؤمنين(سلام الله عليه) است که برزخ را معرفي ميکند فرمود: «أَيُّ الْجَدِيدَيْنِ ظَعَنُوا فِيهِ كَانَ عَلَيْهِمْ سَرْمَداً» ما يک موجود سرمدي هستيم و براي ابد ميمانيم ما قويتر از زمين هستيم قويتر از آسمان هستيم قويتر از شمس و قمر هستيم، چون بساط شمس و قمر بالاخره يک روزي برچيده ميشود.
ایشان ادامه دادند:اگر ما چنين موجود ابدي هستيم، بايد کالاي ابدي داشته باشيم. قرآن کريم مکرّر در مکرّر در ترسيم خلقت انسان تلاش و کوشش کرد حالا شما به اين مخمّس قرآني توجه کنيد اين پنج اصل قرآن را توجه کنيد که چگونه ما را ساخت؟ اولاً فرمود آنچه که مصداق شيء است مخلوق خداست: ﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾، بعد فرمود آنچه را که آفريد زيبا آفريد: ﴿الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ﴾؛ درباره خصوص انسان هم که فرمود انسان را با احسن تقويم خلق کرديم؛﴿فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ﴾، اما زيبايي خلقت هر چيزي به چيست؟ آن را در سوره مبارکه «طه» به عنوان ضلع سوم ذکر کرد فرمود: ﴿أَعْطي كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ﴾، فرمود هر چيزي هر چه لازم داشت خدا به او داد. يک خرچنگ، مثل آهو، مثل طاووس هر چه لازم داشتند در خلقت و زندگي و زاد و ولد، خدا به آنها داد. هيچ ممکن نيست حيوانی، يک چيزي لازم ميداشت و خدا به او نداد. هر حيواني، هر موجود دريايي، هر موجود صحرايي، هر موجود فضايي، هر چه ميخواست خدا به او داد. اين حُسن خلقت اوست.
معظم له اظهار داشتند: ضلع چهارم و اصل چهارم اين است که تدبير هم کرد اينها را، نه اينکه ابزار به اينها داد، اينها را پروراند و شکوفا کرد که اينها به بار بنشينند به ثمر برسند. درباره موجودات طبيعي اين طور است حيواني اين طور است غير از حيوان هم همين طور است. و اصل پنجم اين است که اينها را به هدف آشنا کرد ﴿أَعْطي كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدي﴾، اينها را به مقصد راهنمايي کرد، هر چيزي يک مقصدي دارد انسان هم مقصد خوبي دارد. اينها مخمّس يعني کان تامه ﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾، کان ناقصه ﴿أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ﴾، همين را درباره انسان به صورت اينکه انسان «احسن المخلوقين» است و خدا ﴿أَحْسَنُ الْخالِقينَ﴾ است ذکر کرد. همين را در سوره «طه» تبيين کرد که ﴿أَعْطي كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ﴾، همين را تدبير ربوبيت کرد مربي شد مدبر شد او را به مقصد برساند هدف او را هم مشخص کرد ﴿ثُمَّ هَدي﴾.
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه انسان با دو عنصر علم و اراده زندگی می کند، اظهار داشتند: خداوند درباره خصوص انسان فرمود من به او بينش خوبي دادم، گرايش خوبي دادم. انسان با همين دو عنصر زندگي کرده است. يعني با علم با اراده. بايد بداند که چه بد است و چه خوب است. بايد خوب را انتخاب بکند و بد را انتخاب نکند. من يک لوح نانوشتهاي به انسان ندادم که تو بنويس. من لوح زرّين نوشتهاي به او دادم. اين در درونش علوم فراواني دارد در بخش بينش و دانش. در درونش بخشهاي فراواني دارد به عنوان گرايش و خواهش. چه ميداند چه ميخواهد همه را به او گفتم؛ منتها او بايد تلاش و کوشش بکند، باید به اين فکر باشد که درون او را سارق، سرقت نکند. انسان به فکر اثاث منزل هست ولي به فکر اثاث الهي نيست که در درون او چه گوهري هست و خدا چه گوهرهايي به او داد. فرمود دو عنصر دارد يک عنصر اينکه بفهمد چه خوب است و چه بد است. يک عنصر ديگر اين است که گرايش او مشخص بشود. فرمود ما هم در بينش علم او را تأمين کرديم هم در بخش گرايش خواهش او خواستن او پذيرش او را تأمين کرديم.
ایشان بیان داشتند:خداوند ما را طوري آفريد که از گُل لذت ميبريم از نظر منظر، از عطر لذّت ميبريم از نظر شامّه، از عسل لذّت ميبريم از نظر طعم، اين جور خدا ما خلق کرد. فرمود در اين هفت يا هشت ميليارد بشري که زندگي ميکنند همه از عطر و گل و غذای خوب خوششان ميآيد فرمود درون همه هم همين طور است. من محبوب همه را مشخص کردم که به چه سمت گرايش داشته باشند، فرمود من در دلهاي شما ايمان را محبوب قرار دادم؛ يعني دل شما به طرف ايمان گرايش دارد. عقل شما به طرف علم گرايش دارد، به او دادم. دل شما به طرف ايمان گرايش دارد او را با اين گرايش من ساختم، شما اين ساختار را بهَم نزنيد. نماز تکليف نيست، محبوب است. شما را نگفتن نماز را دوست داشته باش، عدل را دوست داشته باش، حق را دوست داشته باش، صدق را دوست داشته باش، من ساختار خلقتتان را اين طور کردم مگر به ما سفارش کردند که شما عطر را دوست داشته باشيد؟ مگر به ما سفارش کردند که شما گُل را دوست داشته باشيد؟ مگر کسي به ما گفت شما عسل را دوست داشته باشيد؟ اين ساختار خلقت ما اين است که اينها را ما قبول کرديم. فرمود همان طوري که گل را زيبا ميبينيد کسي يادتان نداد، عطر را خوب ميدانيد کسي به شما ياد نداد، غذاي خوب را خوب ميدانيد، کسي به شما ياد نداد، دين را حق را صدق را من محبوب شما قرار دادم. ﴿حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ﴾، و همچنین همين الآن ما از کنار سطل زباله که ميگذريم بيني را ميگيرم مگر کسي يادمان داد که سطل زباله جاي بدي است؟ فرمود کفر و فسوق و عصيان، سطل زباله است من شامهاي در درون شما قرار دادم که از اينها منزجر است بدش ميآيد شما اين شامه را عوض نکنيد. همين! ﴿وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ﴾.
ایشان ادامه دادند: دست به ساختار خلقت نزنيد نه بينش خود را عوض کنيد، نه گرايش خودتان را. اين دو راه دارد يا مثل انبيا و اولياء چشمهوار اين دو اصل را حفظ ميکنيد ﴿لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ﴾ مانند آن باغي که چشمه ندارد، ولي از آب استخر و چشمههاي بيرون استفاده ميکند ﴿أَوْ أَلْقَي السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيدٌ﴾، يا انسان گوش شنوا داشته باشد ببيند رهبران الهي چه ميگويند. يا خودش امام و پيغمبر باشد که از درون او ميجوشد. اگر نه اين بود و نه آن، بالاخره ميخشکد و فرصت در اين است که انسان به بهترين وجه اين دو اصل را حفظ بکند.
معظم له در پایان اظهار داشتند: ما الآن در کنار سفره خونهاي پاک شهداء نشستيم رهبران الهي بودند امام بود رهبر بود مراجع بود اينها تلاش و کوشش کردند اين کشور را طيب و طاهر کنند ما کشور طيب و طاهر شده را حداکثر سرمايه قرار بدهيم و از آنها بهره ببريم و اين راه باز است و اميدواريم إنشاءالله توفيقي نصيب ما بشود که هم آن بينش الهي را که داده خداست حفظ کنيم و هم اين گرايش الهي را که داده خداست حفظ کنيم تا با سرمديت ما با ابديت ما هماهنگ باشد آن وقت راحت ميشويم، راحت ميميريم.