أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏

جريان سيد‌الشهدا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه‏) از مهم‌ترين علل و عوامل تبليع جهان بشريت است به منبعشناسي، گذشته از اينکه مواد حقوقي را و مباني حقوقي را تبيين مي‌کنند، منابع اصلي اين مباني را هم هدايت مي‌کند.

 توضيح مطلب اين است که اداره يک کشور، بدون اين سه اصل ممکن نيست، اوّل مواد حقوقي که مجلس شوراي اسلامي ‌و مانند آن، آن را تصويب مي‌کنند. دوم مباني حقوقي که اين مواد، از آن مباني گرفته مي‌شود؛ مثل قانون اساسي که منشأ استخراج مواد قانون عادي، از همين مباني است و اين مباني مورد پذيرش جوامع بشري است؛ مثل استقلال، امنيت، آزادي، امانت، رعايت حقوق متقابل، رعايت هواي محيط زيست و نگهداري فضاي سالم، عدم دخالت در امور داخلي کشورها و اجازه ندادن دخالت کشورها در کشور خودي و ده‌ها مبناي ديگر که ريشه همه اين مباني حقوقي، عدل است. اينها جزء مشترکات جوامع بشري است؛ يعني داشتن مواد قانوني و داشتن مباني قانوني، اين مباني قانوني که اشاره شد، کليدي دارد که همه آنها به اين کليد برمي‌گردد که آن عدل است، عدل معناي روشني دارد که عبارت است از «وَضْع كُلُّ شَيْ‏ءٍ فِي مَوْضِعِه»[1] است.

 تا اينجا مورد اتفاق همه جوامع بشري است که ما قوانين عادي لازم داريم، آن قوانين عادي به مباني حقوقي مستند است، آن مباني حقوقي، اصول فراواني دارد که کليد همه آنها «عدل» است. معناي عدل هم که «وَضْع كُلُّ شَيْ‏ءٍ فِي مَوْضِعِه»؛ يعني هر چيزي را در جاي خود قرار دادن، اين يک معناي شفاف و روشني است که همگان مي‌دانند. عمده ان است که جاي اشيا کجاست؟ جاي اشخاص کجاست؟ حسين بن علي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه‏) در آن نهضت جهاني براي گسترش عدل در جهان و براندازي نظام ظلم در سراسر عالم، آمده منبع مباني حقوقي را روشن کرده است. عدل چيز خوبي است، معناي آن هم روشن است؛ يعني هر چيزي در جاي خود قرار مي‌گيرد؛ امّا جاي اشيا کجاست؟ جاي اشخاص کجاست؟ اين را ديگران مي‌گويند خودمان معيّن مي‌کنيم، با خرد جمعي تشخيص مي‌دهيم. قيام سالار شهيدان حسين بن علي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه‏) اين است که جاي اشيا را اشياآفرين مشخص مي‌کند، جاي اشخاص را اشخاصآفرين مشخص مي‌کند، عدل را خدا تنظيم مي‌کند و رعايت عدل را خد‌ا مقرر کرده است.

 اينکه مي‌بينيد در سراسر جهان نام مبارک حسين بن علي(سَلامُ الله عَلَيْه) همچنان مي‌درخشد و حسينيه أعظم زنجان، هر سال فروغ بيشتري پيدا مي‌کند، براي اينکه بشر تشنه عدل است. عدل به معناي «وَضْع كُلُّ شَيْ‏ءٍ فِي مَوْضِعِه»؛ عدل به اين معنا که جاي اشيا را بعد از دانستن، قرار بدهند در جاي خودش و اين بدون وحي نمي‌شود، جاي اشيا را جزء خداي اشيا کسي معيّن نمي‌کند و چون مراجعه به دين الهي نشود، قهراً ستم در پيش است. اينکه مي‌بينيد بشر، تشنه راه حسين بن علي(سَلامُ الله عَلَيْه) هست و هر سال جريان حسينيه أعظم با شکوه و جلال بهتر و بيشري بر‌گزار مي‌شود، راز و رمزش همين است، اين مطلب اول.

 مطلب دومي ‌که گاهي ممکن است، کسي ساليان متمادي در عزاي سالار شهيدان حسين بن علي(سَلامُ الله عَلَيْه) براي جستجوي آن منبع حقوقي، تلاش و کوشش کند، بعد به بيماري مبتلا شود، ما در جهان آزمون زندگي مي‌کنيم، در قرآن ‌فرمود؛ بدون آزمون کسي به مقصد نمي‌رسد و خود انسان هم در مکابده و رنج خلق شده است: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَد﴾؛[2] يعني رنج و دشواري، چون جهان، جهان آزمون است. اين آزمون‌ها، گاهي به صورت بيماري است، گاهي به صورت عوامل ديگر ظهور مي‌کند و در جريان بيماري برخي افرادي که در حسينيه زنجان تلاش و کوشش مي‌کردند، يک آزمون رخ داده است، وگرنه خود مرض و بيمار شدن، اين در خود کربلا دامنگير بعضي از اعضا  اصلي نهضت بودند؛ يعني وجود مبارک امام سجّاد(سَلامُ الله عَلَيْه) به بيماري مبتلا شد، اينها آزمون الهي است. گاهي عنايت الهي است که خداي سبحان، به وسيله همين بيماري، انسان را نگه مي‌دارد که وارد صحنه نشود، زيرا اگر وارد صحنه شود با اين بيماري، آن راز و رمزش درمان صحيحانه است، اين منتفي است. اگر چنانچه بوسيله همين آزمون، انسان، کامياب از امتحان بربيايد، اجر فزونتري دارد.

 اگر کسي عزادار سالار شهيدان بود، در حسينيه زنجان و مانند آن، تلاش و کوشش کرد، بعد به بيماري مبتلا شد، اين معنايش عقوبت نيست، اين معنايش امتحان الهي است، امتحان الهي گاهي دشوار است، گاهي آسان است، گاهي سالي يک بار است، گاهي سالي دو بار است، در بخشي از آيات قرآن کريم فرمود: ﴿أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ في‏ كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْن﴾،[3] اين مضمون در بخشي از آيات قرآن کريم است؛ يعني گاهي سالي دو بار يا يک بار امتحان مي‌شود، آن امتحان‌هاي مهم، گاهي ممکن است، سالي يک بار يا دوبار انجام بشود؛ ولي آزمون‌هاي ممکن است که بيش از يک مقدار باشد. غرض آن است که بيماري عزادار سالارشهيدان(سَلامُ الله عَلَيْه) نقص و عيب نيست، يک آزمون است، خود امام سجّاد(سَلامُ الله عَلَيْه) بيمار بود و اگر کسي خدمات فراواني در حسينيه زنجان و مانند آن داشت، بعد بيمار شد، بايد شاکر باشد که در هر دو حال، دارد وظيفه خود را انجام مي‌دهد و سلامت خود را از خداي سبحان درخواست کند که باز بتواند، همچنان مثل گذشته، اين خدمات صادقانه را بهتر از گذشته انجام بدهد، بنابراين نتيجهاي که مي‌گيريم، سرّ اشتياق مردم به جريان سالار شهيدان آن منبعشناسي است که جهت اصلي اين قوانين را به عهده دارد، اين قوانين هرگز فرسوده نخواهد شد، چون تکيه گاهش فطرت است و اگر کسي در حين خدمات به سالار شهيدان بيمار شد، نبايد که اين بيماري را رنج و عقوبت تلقي کند. درست است که رنج هست؛ ولي گنج‌هاي فرواني به همراه دارد، پس گاهي امتحان‌هاي سنگين در پيش دارد که ﴿يُفْتَنُونَ في‏ كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْن﴾، گاهي هم نه، ﴿وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ‏﴾،[4] اين آزمون‌هاي الهي است که ما اميدواريم، آنهايي که جزء خدمت‌گزاران رسمي ‌حسينيه زنجان و عزاداري سالار شهيدان(سَلامُ الله عَلَيْه) بودند، از توفيق کاملي برخودار باشند که عزادري‌شان مقبول باشد و اگر بيماري هم، بيماري دامنگيرشان شد، خدا شفاي کامل عطا کند و اگر مبتلا شدند و ممتحن شدند، خداوند توفيق عطا کند که از عهده اين امتحان به خوبي بربيايند!

«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه»

 


[1]. ر.ک: نهج البلاغه, حکمت437؛ «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا».

[2]. سوره بلد، آيه4.

[3]. سوره توبه، آيه126.

[4]. سوره بقره، آيه155.

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏

جريان سيد‌الشهدا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه‏) از مهم‌ترين علل و عوامل تبليع جهان بشريت است به منبعشناسي، گذشته از اينکه مواد حقوقي را و مباني حقوقي را تبيين مي‌کنند، منابع اصلي اين مباني را هم هدايت مي‌کند.

 توضيح مطلب اين است که اداره يک کشور، بدون اين سه اصل ممکن نيست، اوّل مواد حقوقي که مجلس شوراي اسلامي ‌و مانند آن، آن را تصويب مي‌کنند. دوم مباني حقوقي که اين مواد، از آن مباني گرفته مي‌شود؛ مثل قانون اساسي که منشأ استخراج مواد قانون عادي، از همين مباني است و اين مباني مورد پذيرش جوامع بشري است؛ مثل استقلال، امنيت، آزادي، امانت، رعايت حقوق متقابل، رعايت هواي محيط زيست و نگهداري فضاي سالم، عدم دخالت در امور داخلي کشورها و اجازه ندادن دخالت کشورها در کشور خودي و ده‌ها مبناي ديگر که ريشه همه اين مباني حقوقي، عدل است. اينها جزء مشترکات جوامع بشري است؛ يعني داشتن مواد قانوني و داشتن مباني قانوني، اين مباني قانوني که اشاره شد، کليدي دارد که همه آنها به اين کليد برمي‌گردد که آن عدل است، عدل معناي روشني دارد که عبارت است از «وَضْع كُلُّ شَيْ‏ءٍ فِي مَوْضِعِه»[1] است.

 تا اينجا مورد اتفاق همه جوامع بشري است که ما قوانين عادي لازم داريم، آن قوانين عادي به مباني حقوقي مستند است، آن مباني حقوقي، اصول فراواني دارد که کليد همه آنها «عدل» است. معناي عدل هم که «وَضْع كُلُّ شَيْ‏ءٍ فِي مَوْضِعِه»؛ يعني هر چيزي را در جاي خود قرار دادن، اين يک معناي شفاف و روشني است که همگان مي‌دانند. عمده ان است که جاي اشيا کجاست؟ جاي اشخاص کجاست؟ حسين بن علي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه‏) در آن نهضت جهاني براي گسترش عدل در جهان و براندازي نظام ظلم در سراسر عالم، آمده منبع مباني حقوقي را روشن کرده است. عدل چيز خوبي است، معناي آن هم روشن است؛ يعني هر چيزي در جاي خود قرار مي‌گيرد؛ امّا جاي اشيا کجاست؟ جاي اشخاص کجاست؟ اين را ديگران مي‌گويند خودمان معيّن مي‌کنيم، با خرد جمعي تشخيص مي‌دهيم. قيام سالار شهيدان حسين بن علي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْه‏) اين است که جاي اشيا را اشياآفرين مشخص مي‌کند، جاي اشخاص را اشخاصآفرين مشخص مي‌کند، عدل را خدا تنظيم مي‌کند و رعايت عدل را خد‌ا مقرر کرده است.

 اينکه مي‌بينيد در سراسر جهان نام مبارک حسين بن علي(سَلامُ الله عَلَيْه) همچنان مي‌درخشد و حسينيه أعظم زنجان، هر سال فروغ بيشتري پيدا مي‌کند، براي اينکه بشر تشنه عدل است. عدل به معناي «وَضْع كُلُّ شَيْ‏ءٍ فِي مَوْضِعِه»؛ عدل به اين معنا که جاي اشيا را بعد از دانستن، قرار بدهند در جاي خودش و اين بدون وحي نمي‌شود، جاي اشيا را جزء خداي اشيا کسي معيّن نمي‌کند و چون مراجعه به دين الهي نشود، قهراً ستم در پيش است. اينکه مي‌بينيد بشر، تشنه راه حسين بن علي(سَلامُ الله عَلَيْه) هست و هر سال جريان حسينيه أعظم با شکوه و جلال بهتر و بيشري بر‌گزار مي‌شود، راز و رمزش همين است، اين مطلب اول.

 مطلب دومي ‌که گاهي ممکن است، کسي ساليان متمادي در عزاي سالار شهيدان حسين بن علي(سَلامُ الله عَلَيْه) براي جستجوي آن منبع حقوقي، تلاش و کوشش کند، بعد به بيماري مبتلا شود، ما در جهان آزمون زندگي مي‌کنيم، در قرآن ‌فرمود؛ بدون آزمون کسي به مقصد نمي‌رسد و خود انسان هم در مکابده و رنج خلق شده است: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَد﴾؛[2] يعني رنج و دشواري، چون جهان، جهان آزمون است. اين آزمون‌ها، گاهي به صورت بيماري است، گاهي به صورت عوامل ديگر ظهور مي‌کند و در جريان بيماري برخي افرادي که در حسينيه زنجان تلاش و کوشش مي‌کردند، يک آزمون رخ داده است، وگرنه خود مرض و بيمار شدن، اين در خود کربلا دامنگير بعضي از اعضا  اصلي نهضت بودند؛ يعني وجود مبارک امام سجّاد(سَلامُ الله عَلَيْه) به بيماري مبتلا شد، اينها آزمون الهي است. گاهي عنايت الهي است که خداي سبحان، به وسيله همين بيماري، انسان را نگه مي‌دارد که وارد صحنه نشود، زيرا اگر وارد صحنه شود با اين بيماري، آن راز و رمزش درمان صحيحانه است، اين منتفي است. اگر چنانچه بوسيله همين آزمون، انسان، کامياب از امتحان بربيايد، اجر فزونتري دارد.

 اگر کسي عزادار سالار شهيدان بود، در حسينيه زنجان و مانند آن، تلاش و کوشش کرد، بعد به بيماري مبتلا شد، اين معنايش عقوبت نيست، اين معنايش امتحان الهي است، امتحان الهي گاهي دشوار است، گاهي آسان است، گاهي سالي يک بار است، گاهي سالي دو بار است، در بخشي از آيات قرآن کريم فرمود: ﴿أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ في‏ كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْن﴾،[3] اين مضمون در بخشي از آيات قرآن کريم است؛ يعني گاهي سالي دو بار يا يک بار امتحان مي‌شود، آن امتحان‌هاي مهم، گاهي ممکن است، سالي يک بار يا دوبار انجام بشود؛ ولي آزمون‌هاي ممکن است که بيش از يک مقدار باشد. غرض آن است که بيماري عزادار سالارشهيدان(سَلامُ الله عَلَيْه) نقص و عيب نيست، يک آزمون است، خود امام سجّاد(سَلامُ الله عَلَيْه) بيمار بود و اگر کسي خدمات فراواني در حسينيه زنجان و مانند آن داشت، بعد بيمار شد، بايد شاکر باشد که در هر دو حال، دارد وظيفه خود را انجام مي‌دهد و سلامت خود را از خداي سبحان درخواست کند که باز بتواند، همچنان مثل گذشته، اين خدمات صادقانه را بهتر از گذشته انجام بدهد، بنابراين نتيجهاي که مي‌گيريم، سرّ اشتياق مردم به جريان سالار شهيدان آن منبعشناسي است که جهت اصلي اين قوانين را به عهده دارد، اين قوانين هرگز فرسوده نخواهد شد، چون تکيه گاهش فطرت است و اگر کسي در حين خدمات به سالار شهيدان بيمار شد، نبايد که اين بيماري را رنج و عقوبت تلقي کند. درست است که رنج هست؛ ولي گنج‌هاي فرواني به همراه دارد، پس گاهي امتحان‌هاي سنگين در پيش دارد که ﴿يُفْتَنُونَ في‏ كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْن﴾، گاهي هم نه، ﴿وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ‏﴾،[4] اين آزمون‌هاي الهي است که ما اميدواريم، آنهايي که جزء خدمت‌گزاران رسمي ‌حسينيه زنجان و عزاداري سالار شهيدان(سَلامُ الله عَلَيْه) بودند، از توفيق کاملي برخودار باشند که عزادري‌شان مقبول باشد و اگر بيماري هم، بيماري دامنگيرشان شد، خدا شفاي کامل عطا کند و اگر مبتلا شدند و ممتحن شدند، خداوند توفيق عطا کند که از عهده اين امتحان به خوبي بربيايند!

«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه»

 


[1]. ر.ک: نهج البلاغه, حکمت437؛ «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا».

[2]. سوره بلد، آيه4.

[3]. سوره توبه، آيه126.

[4]. سوره بقره، آيه155.


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات