جلسه درس اخلاق (1394/03/21)

06 01 2022 381253 شناسه:

جلسه درس اخلاق (1394/03/21)

دانلود فایل صوتی
 

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بيته الأطيبين الأنجبين سيّما بقيّة الله في العالمين بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء الي الله.

مقدم شما برادران و خواهران ايماني را گرامي مي‌داريم و خدا را شكر مي‌كنيم كه بار ديگر در خانه خدا به ديدار يكديگر نائل آمديم!

در پايان ماه پُربركت شعبان هستيم، گرچه همه موجودات مهمان ذات اقدس الهي‌ هستند و خداوند عهده‌دار روزيِ همه است فرمود هيچ موجودي نيست مگر اينكه تحت عائله من است، من معيل او هستم. اوايل سوره مباركه «هود» فرمود: ﴿ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا﴾ تعبير اين كلمه ﴿عَلَي﴾ تعهّد را نشان مي‌دهد; يعني من عهده‌دارم، فرمود تمام مار و عقرب‌هاي عالم نزد من پرونده دارند، من موظفم آنها را روزي بدهم، من به عهده گرفتم، چون من آفريدم! هيچ موجود دريايي يا صحرايي نيست كه از زير قلم روزيِ من خارج شده باشد، كدام مار گرسنه ماند؟ كدام عقرب گرسنه ماند؟ اين انسان است كه گاهي بيراهه مي‌رود و قرآن مي‌فرمايد اين از هر چيزي بدتر است، فرمود همه در پرونده من حساب و كتاب دارند. اين آيه شش سوره مباركه «هود» است: ﴿ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَي اللَّهِ رزق‌ها﴾، اين تعبير ﴿عَلَي﴾ نشان اين است. پس همه ما در كنار سفره او هستيم، منتها سفره‌ها فرق مي‌كند و اندرون،  بيرون و غذاهاي آن هم فرق مي‌كند. ماه مبارك رمضان يك پذيرايي خاص است! در سرزمين وحي هنگام حج و عمره يك روزيِ خاص است، در سرزمين وحي مي‌گويند اينها در آنجا «ضيوف‌الرحمان»، يعني مهمان خدا ‌هستند؛ چيزي خدا مي‌دهد كه در جاي ديگر نيست، در ماه مبارك رمضان هم خدا چيزي به آدم مي‌دهد كه در ماه‌هاي ديگر نيست. بنابراين گرچه روزيِ ظاهري به حسب ظاهر همه‌جا هست «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ»[1] گاهي هنگام نماز در قنوت‌ها و گاهي به عنوان تعقيبات به ما گفتند که بگوييد خدايا ما هميشه در كنار سفره تو هستيم، امّا نعمت‌ها فرق مي‌كند! داشتن يك فرزند خوب، داشتن يك پدر خوب، داشتن يك مادر خوب و داشتن يك همسر خوب اينها روزي‌هاي عادي نيست. اگر كسي خداي سبحان به او عنايتي كرد، يك رزق خاص مي‌دهد، چون مهماني اوست؛ فرمود ماه مبارك رمضان شما مهمان من هستيد. كسي كه مكه و مدينه مشرّف مي‌شود، جزء «ضيوف‌الرحمان» هست، حتي انسان غذايي را كه به مهمان مي‌دهد در همه‌جا چنين نيست. گاهي مي‌بينيد علمي به آدم مي‌دهد، حلمي به آدم مي‌دهد، يك ادب و آبرو به آدم مي‌دهد و گاهي هم يك فرزند صالح مي‌دهد، اينها همه روزي‌هاي خداست! ما نمي‌دانيم به ما چه مي‌دهد، ولي هر چه داد به رضاي او راضي هستيم؛ ولي بايد به مهماني او برويم و ما را هم دعوت كرد! چند روزي هم بيشتر نمانده است!

در اين ماه پُربركت شعبان يك دعاي مخصوصي هست كه در اين كتاب‌هاي دعا هم آمده است؛ ما به خدا عرض مي‌كنيم که خدايا اگر تاكنون از ما نگذشتي از ما بگذر! چون اگر نگذري كه ما نمي‌توانيم بياييم: «اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضي‏ مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِي مِنْهُ»؛[2] اگر تاكنون نتوانستيم حيثيتي پيدا كنيم، اين چند روز از ما بگذر كه ما با اِحرام روزه‌داري وارد ضيافت تو بشويم، چون آن وقت راحت هستيم! يك انسان مؤمن واقعاً راحت است، نه بيراهه مي‌رود و نه راه كسي را مي‌بندد، هميشه راحت است؛ هيچ وقت به اين فكر نيست كه من در آينده چه كنم، ما نه در آينده زنده‌ايم و نه در آينده مثل گذشته خودمان اختيار داريم. شما نگاه كنيد فرمود هيچ حيوان حلال‌گوشت، حرام‌گوشت، دريايي، صحرايي، هيچكسي نيست كه گرسنه بماند، مگر اينكه ظالمي بيايد جلوي او، وگرنه من روزيِ او را مي‌دهم. امّا كسي بخواهد که در اين عالم ظلمي نشود، آن مي‌شود بهشت! اين دنيا جاي امتحان است، به كسي قدرت مي‌دهيم تا ببينيم که چه مي‌كند. ما روزي را مي‌دهيم، ديگري مي‌گيرد حرف ديگر است، دنيا هم ظلم در آن هست؛ امّا روزي هم هست كه به همه حساب‌ها رسيدگي مي‌شود. پس دو مطلب است آنكه از ناحيه خداست، فرمود تمام مار و عقربهاي من پرونده دارند، اگر سعدي مي‌گويد:

حاجت موري به علم غيب بداند ٭٭٭ در بن چاهي به زير صخره صمّا[3]

از همين‌جاست! اگر قرآن نبود اين بزرگان ما اين‌طور شعر و ادبيات بلند نداشتند، همان شعرهاي معمولي بود.

حاجت موري به علم غيب بداند ٭٭٭ در بن چاهي به زير صخره صمّا

فرمود ما مي‌دانيم! امّا در دنيا جاي ظلم هست، چون جاي امتحان است و ممكن است ماري جلوي مار ديگر را بگيرد يا عقربي جلوي عقرب ديگر را بگيرد، ممكن است ظلم كنند، امّا فرمود از طرف من ظلم نيست: ﴿وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً﴾،[4] فرمود هيچ چيز نيست مگر حساب و كتابي دارد! امّا ماه مبارك رمضان، مكّه، منا و مدينه، آنجا آدم وقتي مي‌رود مهمان خداست، ماه مبارك رمضان مهمان خداست، دعاها در اين ماه براي خودمان و براي ديگري مستجاب است. مي‌دانيد اگر كسي يك فرزند خوب داشته باشد چقدر زندگي براي او لذيذ است؟! پدر خوب، مادر خوب، همسر خوب، دختر خوب، پسر خوب اينها روزي است و انسان كه مُرد مطمئن است اين فرزند به ياد اوست، چه نعمتي بهتر از اين؟! حتی گاهي ادب و حلمی!

«حلم» از آن كلمات بسيار ظريف عربي است كه معادل فارسي ندارد. «صبر» غير از «حلم» است، «صبر» اقسامي دارد، امّا «حلم» اين كلمه سه حرفي ما در فارسي معادلی نداريم كه اين «حلم» را معنا كند، فقط چند كلمه را جمع مي‌كنيم تا اين «حلم» را معنا كند؛ مي‌گوييم بردبار، اين بردبار مركب است؛ يعني اين بار را مي‌برد، يك لفظ به تنهايي بتواند معناي «حلم» را داشته باشد نيست. اگر كسي در خانه حليم بود، بردبار بود، اگر يكي از اعضاي خانواده تند شد اين بار را بُرد، چند لحظه بعد او خودش خجل مي‌شود، شرمنده مي‌شود و معذرتخواهي مي‌كند و اين زندگي شيرين مي‌ماند! بنابراين روزي‌ها تنها مسائل مادي نيست. شما در هر شهر و روستايي كه مي‌خواهيد زندگي كنيد، مي‌بينيد يك عدّه بودند كه وضع مالي‌ آنها خوب بود و عاقبتي هم نداشتند، آنچه به همراه ما مي‌آيد برای ماست و آنچه مي‌گذاريم ما براي او هستيم!

أنت للمال إذا أمسكته ٭٭٭ فإذا أنفقته فالمال لك[5]

وقتي انسان در خدمت چيزي است كه او را نگه بدارد تا در جايي بعد برود، پس معلوم مي‌شود اين شخص خود را وقف مال كرده است؛ يك وقت هم هست كه مال وقف آدم مي‌شود، بالأخره در هر حركت يكي بايد ابزار باشد و يكي بايد مسافر باشد. انسان كه حركت مي‌كند با راننده، بي‌راننده، با وسيله نقليه، در هر حركتي حتی اگر پياده هم بخواهد برود همين‌طور است که يكي ابزار كار و افزار كار است و يكي هم مي‌رود؛ يكي كفش است و يكي هم پاست، پا به وسيله كفش مي‌رود؛ يكي راننده است و يكي اتومبيل است؛ يكي سواره است و يكي اسب است، بالأخره يكي ابزار است و يكي مي‌رود. انسان نسبت به مال هم همين‌طور است، يا ابزار است که به منزله كفش است، به منزله اتومبيل است كه مال برود؛ مثل كساني كه در تمام مدت عمر تلاش و كوشش مي‌كنند که بر صفر ثروتشان بيفزايند، اينها به منزله كفش‌ هستند و آن مال دارد مي‌رود، اين آقا كه حركت نكرده است! اين آقا همان آدم معموليِ پنجاه سال قبل است; ولي مال بالا رفته است؛ او مثل چرخ اتومبيل است، اين چرخ اتومبيل كه ترقّي نمي‌كند، آن راننده به مقصد مي‌رسد! اين مال افزار كار، ابزار كار و به منزله چرخ اتومبيل است، به منزله چرخ دوچرخه است كه آن آقا كه سوار است بالا مي‌رود؛ آن مال سوار اين شخص است که مرتب بالا رفت و شده چند ميليارد، وگرنه اين شخص همانند همان كفش است! امّا يك وقت است که مال ابزار اوست و خود او ترقّي مي‌كند؛ اين كسي كه مال را وقف مي‌كند، مي‌گويد تو بايست، من از روي تو مي‌خواهم بروم؛ تو نردبان باش، من مي‌خواهم بروم بالا؛ تو چرخ اتومبيل باش، من مي‌خواهم بروم بالا؛ اين شخص «مال» خود را نگه داشته و خودش رفت، ما چه كار بايد كنيم؟ بايد كفشِ «مال» باشيم كه «مال» برود بالا يا «مال» كفش ما باشد و ما برويم بالا؟ در مهماني‌هاي خدا اين چيزها را به ما ياد مي‌دهند! بنابراين اين چند روزي كه در ماه شعبان مانده است به ما گفتند بارها از خدا بخواهيد ما را آماده كن: «اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضي‏ مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِي مِنْهُ»، ـ الحمدلله ـ شما برادران و خواهران به مقصد رسيده‌ايد، دعا كنيد ساير دوستان هم اين‌چنين باشند!

مجدداً مقدم شما را گرامي مي‌داريم و از ذات اقدس الهي مسئلت مي‌كنيم كه به همه برادران و خواهران ايماني و علاقه‌مند به قرآن و عترت آن توفيق را عطا كند كه به بهترين وجه ضيافت ماه مبارك رمضان را ادراك كنند!

پروردگارا امر فرج وليّ‌ خود را تسريع بفرما!

نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملكت ما را در سايه امام زمان حفظ بفرما!

روح مطهر امام راحل و شهدا را با اولياي الهي محشور بفرما!

خطر تكفيري و سلفي و داعشي را به استكبار و صهيونيسم برگردان!

مشكلات مملكت مخصوصاً در بخش اقتصاد و ازدواج جوانها به بهترين وجه حلّ بفرما!

جوانان مملكت، فرزندان ما را تا روز قيامت از بهترين شيعيان اهل بيت(عليهم السلام) قرار بده!

«غفر الله لنا و لكم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

 


[1]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏5، ص95.

[2]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحديثة)، ج‏1، ص42.

[3]. ديوان سعدی، غزل1.

[4]. سوره کهف, آيه49.

[5]. العقد الفريد(ابن عبد ربه)، ج‏3، ص44.


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات