در روستايي فرد خيّري زميني را به مساحت 600 متر وقف مسجد كرد و بعد از وقف فوت نمود. زمين وقفي دقيقاً كنار يك خانهاي به فاصله 5/2 متري قرار دارد و اگر مسجد ساخته شود، مزاحم همسايه ميگردد. از طرف ديگر، روبهروي حسينيهٴ روستا، چند متري باغ و زمين به مساحت 3500 متر ميباشد. به علت فاصله داشتن زمين مسجد و حسينيه اهالي روستا قصد كردند كه زمين وقفي ياد شده را فروخته و در روبهروي حسينيه باغي را به اندازه 600 متر بخرند و وقف مسجد كنند. آيا اين عوض كردن زمين وقفي با زمين مكان ديگر ـ البته به اسم واقف انجام شود ـ امكانپذير است؟ در ضمن در باغ يادشده ميشود، مسجد، قبرستان، مخابرات، خانهٴ بهداشت و اماكن عمومي ساخته شود؟
به وقف بايد عمل شود. فقط در صورتي تعويض و تبديل آن جايز است كه نگهداري وضع موجود زيانبار باشد؛ يا تبديل آن به مصلحت وقف باشد؛ ليكن مصرف آن محفوظ است و هرگونه تصرف مصلحتآميز آن بايد با نظر متولّي شرعي و امين انجام شود و در صورت نداشتن متولّي شرعي به حاكم شرع مراجعه شود، لذا در اين مسئله به نماينده رهبري در استان مراجعه شود.
واقفي قطعه زميني را وقف مدرسه كرده، وقفنامه را نوشته و امضاء نيز كرده است؛ اما اكنون پشيمان شده است و ميگويد: من زمين ديگري را واگذار ميكنم، حال آنكه زمين مورد نظر وي از نظر ارزش از زمين اول كمتر است؛ آيا اين انتقال جايز است؟
اگر صيغه وقف جاري و زمينِ وقف نيز قبض شده، تغيير آن جايز نيست. ٢٠/١0/١٣٨٢
شخصي حدود نيم قرن پيش، در زميني، حمامي ساخته و پس از درگذشت او فرزند ارشدش ده سال آن را اداره ميكرد و عوايد اندك آن را براي تعميرات آن و كمك به ايتام و فقرا به مصرف ميرسانيد. نزديك به سه سال است كه درِ حمام بسته شده و اهالي نيز به خاطر احداث حمامهاي خصوصي، نيازي به حمام عمومي ندارند. لازم به ذكر است كه اين موقوفه هيچ شناسنامهاي در اداره اوقاف شهرستانمان نداشته و ندارد و وقف آن شفاهي و داخل محل بوده است.
آيا ميتوان اين زمين را خريداري كرد و ثمن آن را به صورت نقد به فرزند ارشد واقف واگذار كرد تا آن را براي تعمير مسجد نوساختهٴ محل يا احداث حسينيهٴ محل ـ كه از نظر فضاي ساختماني فعلي كوچك است ـ و يا در آباداني و عمران محل مصرف نمايد؟
1. وقف بودن زمين حمّام، طبق شهرت بين مؤمنان محل، ثابت است.
2. اگر حمام مزبور هيچگونه مورد بهرهبرداري نيست، زمين آن را ميتوان به مركز درماني اختصاص داد.
3. اگر زمين حمّام مزبور مورد استفاده بهداشت و درمان نيست، ميتوان با حفظ وقف بودن آن در حريم حسينيه يا مسجد قرار گيرد.
4. اگر جزء مسجد قرار گرفت، حكم مسجد ندارد.
5. خريد زمين حمّام در صورت تبديل به زمين ديگر با رعايت مصلحت وقف، جايز است. دي 86
زميني جهت حسينيه خريداري شده است و از زمان خريداري زمين يك مرتبه آش گندم در آن زمين طبخ شده و پرچم برافراشته گرديده است. حال به خاطر كم عرض بودن كوچه، جمعي از هيئت امناء خواستار آن شدهاند تا خانهاي كه روبهروي مسجد حضرت جواد الائمه(عليه السلام) است را جهت حسينيه خريداري نمايند. استدعا ميشود نظر مبارك را در مورد فروش زمين و خريد خانه جهت حسينيه را اعلام فرماييد.
١. زمين مزبور به صورت وقف درآمد.
٢. اگر ضرورتي باشد، تبديل آن به احسن جايز است. ٩/١١/٨١
شخصي قطعه زميني واقع در روستايي جهت احداث درمانگاه به صورت عادي و مكتوب و ثبت در وصيتنامه وقف نموده؛ حال از حضرتعالي استدعا ميشود نظر مبارك شرعي خود را در مورد وقف بودن زمين مذكور عليرغم اينكه به صورت رسمي نبوده، اعلام فرماييد.
1. اگر واقف زمين وقفي را به قبض متولّي داد، هر چند متولّي خودش باشد وقف مزبور صحيح است و بايد طبق آن عمل شود.
2. در صورت شهادت مطّلعان معتبر، وقف بودن ثابت ميشود، هر چند در دفتر رسمي ثبت نشده باشد. 26/8/84
اهالي روستايي در حال احداث حسينيه ميباشند كه در مقابل آن يك ابوالفضلي سقّاخانه كهن و با سابقه وجود دارد. به دليل عدم وسعت حياط حسينيه قصد تخريب آن را دارند و در عوض، طبقه فوقاني حسينيه به نام ابوالفضلي احداث شود. نظر حضرت عالي در اين مورد چيست؟
1. اگر زمين وقفِ سقّاخانه است، تغيير آن بدون ضرورت، جايز نيست.
2. اگر سقّاخانه در حريم حسينيّه ساخته شده، تغيير آن جايز است. ٢٠/١/١٣٨١
1. در منطقهٴ ما قبرستان مخروبهاي وجود دارد كه فعلاً در آن هيچ مردهاي دفن نميشود و سندي و مدركي راجع به اينكه اين قبرستان وقف است يا ملك شخصي و يا مراتع است در دسترس نيست؛ ولي نظر قاطبه اهالي اين است كه اين قبرستان از زمينهاي مراتع عمومي ميباشد. دولت وقت در وسط اين قبرستان سه باب مدرسه احداث كرده است، بنابراين قبرستان عملاً به دو بخش تقسيم شده است و همچنين در نظر دارد كه در بقيهٴ قبرستان ساختمانهاي آموزشي ديگر و فضاي سبز احداث كند و محلهٴ ما از لحاظ مسجد در مضيقه ميباشد و چند مسجد كوچك دارد كه آنها هم در طرح خيابانكشي و غيره دولت قرار دارند؛ ولي در محلْ زمين مناسبي به جز اين قبرستان كه در وسط محله قرار دارد، در دسترسي اهالي وجود ندارد و اهالي ميخواهند در اين قبرستان مسجد بنا كنند. در قسمتي كه براي اين كار در نظر گرفته شده است در حدود صد سال است كه هيچ مُردهاي دفن نشده و آثار و علائمي از قبور احتمالي وجود ندارد و برخي از اهالي در آن آشغال ميريزند. آيا در اين قسمت قبرستان شرعاً ميتوان مسجد بنا كرد يا نه؟ لطفاً در اينباره حكم خدا را مرقوم و بيان فرماييد.
1. در قسمتي كه در آن قبور مسلمانان است، نميشود مسجد ساخت.
2. در قسمتي كه در آن آثار قبر وجود ندارد و جداي از قبرستان محسوب ميشود، ساختن مسجد در آن جايز است. 8/12/74
در قسمتي كه براي احداث مسجد در نظر گرفته شده است و شرايط آن در سؤال قبلي مطرح و بيان گرديده است در هنگام كَندن پي ساختمان مسجد به قبر مؤمن و استخوان او برخورد كرديم و رسيديم به جاي باريكي؛ تكليف ما چيست و چه بايد بكنيم؟ لطفاً حكم خدا را بيان و مرقوم فرماييد؟
1. آنچه از بدن مؤمن در هنگام كَندن زمين، ظاهر شد بايد دفن شود.
2. اگر نشانهٴ قبرستان بودنِ زمين معلوم شد، نميتوان در آن
مسجد ساخت.
3. اگر زميني قبرستانِ متروك باشد به طوري كه در آن مُرده دفن نميشود، ساختن نمازخانه جايز است.
همچنانكه در سؤال اول گفته شد، بر اثر احداث سه باب مدرسه قبرستان مذكور به دو بخش تقسيم شده است؛ در قسمتي از اين قبرستان آثار و علائم قبور پيدا و نمايان است؛ ولي مُردهاي در آن دفن نميشود. اين قسمت نيز قرار است توسط دولت به پارك يا فضاي آموزشي تبديل و تغيير شود و همچنين در آن آشغال ميريزند و بچهها توپبازي ميكنند. آيا شرعاً در اين قسمت ميتوان مسجد بنا كرد يا نه؟ آيا در اين قسمت براي ايجاد ساختمان مسجد ميتوان نبش قبر كرد يا نه؟ در صورت منفي بودن جواب سؤال اخير تكليف ما چيست و چه بايد كرد؟ لطفاً حُكم خدا را بيان و مرقوم فرماييد.
1. نبش قبر جايز نيست.
2. اگر هنگام كَندن زمين بدون آگاهي قبلي به قبر مسلمانان برخورد شد، مانعي ندارد. 8/12/74
حسينيهٴ... داراي مكاني به عنوان آشپزخانه بوده است كه مالك اصلي آن بدون خواندن صيغه وقف، مكان فوق را جهت بهرهبرداري در راستاي تعزيت و سوگواري سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و كليه مراسم مذهبي اهدا نموده بود.
با گذشت زمان، مكان فوقالذكر به دليل دوري از حسينيه متروك و بلااستفاده واقع گرديد؛ حال با توجه به مطالب مرقوم، به نظر حضرتعالي آيا ممكن است اين مكان را اجاره داد و از حقالاجارهٴ آن در مصارف حسينيه استفاده نمود؟
1. اگر مكان مرقوم را به قصد وقف اهدا نمود و قبض شد و مورد بهرهبرداري قرار گرفت، وقف محقّق ميشود.
2. مكان وقفي يادشده را ميتوان اجاره داد و مالالاجاره را در مصارف حسينيه مخصوصاً آشپزخانه آن هزينه كرد.
3. لازم است براي حفظ عنوان وقفِ مزبور، سعي بليغ مبذول گردد. مرداد 83
در قريهٴ ... اهالي حسينيه مجلّلي را با مساعي جميله بناء كردند. متأسفانه جلوي اين حسينيه بنايي به نام سقّاخانه واقع است كه موجب نقص بر شكوه و زيبايي حسينيه ميشود، بلكه باعث ميشود كه حسينيه در مضيقه قرار گيرد.
طريق استخلاص از اين مشكل چيست؟ آيا ميشود سقّاخانه را از آن مكان خراب كرد و در مكان ديگري در حريم همان حسينيه ساخت؟ يا اينكه قسمتي از حسينيه در طبقه بالاي جائي است كه قابل است، همان را سقّاخانه قرار دهند. آيا جايز است كه همان قسمت سقّاخانه شود؟ طريقي كه بشود از اين مشكل رهايي يافت چيست؟ مرقوم بفرماييد.
در صورتي كه سقّاخانه مزبور مزاحم استفادهٴ صحيح از حسينيه باشد، تبديل آن به محلّ مناسب اشكال ندارد. 24/3/74
فردي خيّر بدون وقفنامهٴ مكتوب، زميني را صرفاً جهت استفاده حمام در اختيار اهالي گذاشت و در آن زمين يك حمام بنا شد كه تمامي اهالي و غيره از آن استفاده ميكردند. هم اكنون حمام جديدي در كنارش بنا شده است و حمام قديمي به عنوان انباري و استراحتگاه حمامي مورد استفاده قرار ميگيرد. آيا ميشود در اين حمام تغيير كاربري ايجاد نمود و آن را به فروشگاه، كتابخانه، زينبيه و... تبديل نمود؛ يا حمام نمره جديدي در اين مكان احداث نمود؟
١. با احراز وقف و قبض و قبولِ فعلي، نيازي به وقفنامهٴ مكتوب نيست.
٢. مادامي كه انتفاع از حمام وقفي ممكن باشد، تغيير كاربري جايز نيست.
٣. در صورت ضرورت به طوري كه به هيچ [وجه] نتوان از زمين و بناي وقفي استفادهٴ حمام نمود، تغيير آن به چيزي كه به هدف واقف نزديك باشد، جايز است. ٢٤/٣/١٣٨١
فردي زميني را خريداري و به قبرستان ملحق نموده و در مبايعهنامه آن تصريح شده است خريدار تصميم به وقف آن جهت دفن عموم مسلمانان دارد؛ ولي وقفنامهاي موجود نميباشد. امروز چون به توسعه حسينيه كنار قبرستان نياز است، تصميم داريم در آن زمين خريداري شده و الحاقي كه هيچ جنازهاي در آن دفن نشده است، حسينيهاي بنا كنيم. آيا اين كار جايز است؟ آيا ميشود از فضاي بالاي زمين مذكور جهت ساخت حسينيه استفاده كرد و سطح زمين را براي دفن اموات استفاده نمود؟
١. در سطح زمين مزبور، قبور مناسب حفر و آماده بهرهبرداري شود.
٢. حق الارض به عنوان اجاره به قبرستان تأديه گردد.
٣. چون وقف معاطاتي در صورت قبض، صحيح است، جريان وقف زمين يادشده تحرير شود. ٩/٢/١٣٨٢
زميني پيش از 60 سال وقف شده است كه مقداري از محصول آن براي بزرگداشت شهداي بدر و اُحد و حنين و كربلا خرج شود و تاكنون به همان صورت عمل ميشد، الآن به مقدراي از آن زمين براي تأسيس سالن مطالعه احتياج مبرم داريم، آيا اين كار جايز است؟
1. تغيير كاربري در صورتي كه درآمد آن بيشتر يا مساوي باشد جايز است.
2. لازم است اجاره زمين وقفي برابر وقفنامه مصرف شود.
3. توليت متولي شرعي محفوظ و تمام امور با سرپرستي او انجام شود. 22/12/89
زمين کشاورزي موقوفهاي، به دليل تغيير بافت شهري، امکان کشاورزي در آن وجود ندارد، اکنون تنها راه ممکن براي احياي آن، ساختن منازل مسکوني؛ يا خدمات عمومي، با رعايت حقوق مشروط در وقفنامه است. آيا ميتوان با رعايت شرايط يادشده کاربري آن را تغيير داد؟
1. وقف صدقه جاريه است نه جامده؛
2. عرصه زمين وقف جاويد و دائم است؛
3. در صورت حصر واقف که بهرهبرداري از آن فقط کشاورزي باشد، در وضعي که کشاورزي ممکن و سودآور است، تغيير کاربري جائز نيست؛
4. در صورت عدم حصر واقف، متولي ميتواند کيفيت بهرهبرداري از زمين وقف شده را تغيير دهد. 8/7/ 1393
آبانباري که فعلاً فاقد استفادۀ شهرداري است و کلاً با خاک و مانند آن پر شده؛ يا زير خيابان واقع شده است. تصرف و خريد و فروش اين آبانبارها و زمينِ آبخيزِ متعلق به آنها چه صورتي دارد، آيا ميتوان آن را خريد و در آن ساختمان بنا کرد؛ يا لازم است صاحبان موقوفه؛ يا وارثان ايشان در آن تصرف نمايند و اگر واقفين در حال حيات نباشند و وارثي نداشته باشند، تکليف چيست؟
1. خريد و فروش زمين وقفي جايز نيست؛
2. متولي ميتواند زمين وقفي را اجاره دهد تا در آن زمين، ساختمان ساخته شود؛
3. اجاره آن را بايد به مصرف وقف برساند. 10/12/1391