بسم الله الرّحمن الرّحيم وإيّاه نَستعين

حمد ازلي خداي را سزاست كه در كتاب آسماني خود تجلّي نمود. تحيّت ابدي پيامبران الهي مخصوصاً حضرت ختمي نبوّت(صلّي الله عليه و آله و سلّم) را رواست كه معصومانه وحي خدا را تلقّي, ضبط و ابلاغ فرموده‌اند. درود بيكران اهل بيت عصمت و طهارت خصوصاً حضرت ختمي امامت مهدي موجودِ موعود را بجاست كه مُبيّن راستين علوم وحياني‌اند به اين ذوات قُدسي تولّي داريم و از مخالفان عَنودِ آنان تَبرّي مي‌نماييم. مقدم فرهيختگان را در همايش بزرگداشت حضرت استاد علامه طباطبايي(قدس سرّه) گرامي داشته و از برگزاركنندگان اين گردهمايي وَزين سپاسگزاري مي‌كنيم. هر چند حضرت استاد(ره) معقول و منقول و مشهود را به طور جمع سالم نه جمع مكسّر دارا بود و از نوادري بود كه برهان صدّيقينِ فلسفهٴ اسلامي را در صحابتِ برهان صديقين عرفان نظري به ساحت قدس تفسير صديقين قرآن حكيم برد و علمِ حصولي و حضوري حكيمان و عارفان را مأمومِ علمِ شهودي و وحياني معصوم(عليهم السلام) قرار داد تا به امامت قرآن كريم آغاز و انجام جهان معلوم و پيوند عميق انسان با صدر و ساقه نظام هستي آشكار و صراط مستقيم سالكان صالح و كادحانِ ناسك واضح و همراهان عصمت‌مدار راهيان كوي حق لائح گردد و پايان آن رسيدن به مقصد صحيح و نيل به مقصود ناب باشد. و چون قرآن مجيد نسبت به فلسفه و عرفان ثالثِ اثنين است نه ثالث ثلاثة زيرا دانش خطاپذيري كه بهرهٴ حكيم و عارف است در عرض وحي معصوم خطاناپذير نخواهد بود لذا اين دو بايد بر آن ميزانِ قسط و ترازوي عدل كه حقِّ قضا و سِمَت داوري منحصراً در اختيار اوست معروض گردند تا نظر حق و صدق روش و عمل خير و حَسن و سعد و عدل معلوم گردد. آنچه در خور اين همايش وزين است نكاتي است كه ذيلاً اهداء مي‌شود.
يكم: عنصر محوري تفسير قرآن حكيم دو چيز است يكي جهاد در عدم دخالت يافته‌هاي قبلي و باورهاي سابق تا نصاب اِنصات و استماع كامل گردد و در اثناء تلقّي خطاب هيچ مطلبي از دالانِ ويژه ورودي كلام خداوند به قلب نفوذ نكند تا پيام سرهٴ الهي به عرصهٴ دل نزول نمايد و ديگري اجتهاد در فهم برين و تدبّر لايق پيرامون سخن خداوند بدون دخالت مستمع در تعليم گوينده, البته هر چه شنونده آگاه‌تر باشد, ظرفيّت وي براي دريافت معناي قرآن بيشتر خواهد بود.
دوم: همان طوري كه خداوند در هستي يكتا و يگانه است و نيز در آفرينش بي‌همتاست كتاب الهي و كلام وي نيز اين چنين است, نه شبيه دارد و نه شريك يعني ناب بودن از مهم‌ترين ويژگي قرآن مجيد است. مَشوب نمودن كوثر الهي به تكاثر بشري, آميختگي وحي به وهم آويختگي به دام و دامن شيطان را به همراه دارد. مطالب وحياني قرآن كريم حقّ هر ذي حقّي را ادا مي‌نمايد. اگر فكري صائب بود آن را امضا نموده و از نهان به عَلَن اثاره مي‌كند و اگر زمينهٴ فكري صالح بود آن را شكوفا كرده و به ثمر مي‌رساند و اگر غبار مغالطه بر قياسي نشسته باشد آن را همچون باران فراوان وابل و لااقلّ نظير بارش اندك (طلّ) مي‌شويد و از بين مي‌برد. بنابراين بهترين روش بهره‌وري از قرآن حكيم سكوت مستمعانه, متدبّرانه و خردمندانه در ساحت آن است. حضرت استاد علامه طباطبايي چونان نوادر ديگر هم جهاد اكبر را در پرهيز از دخالتِ يافته‌هاي قبلي در هنگام استماع و تلقّي كلام خدا رعايت نمود و هم اجتهاد مستمرّ را در مراسم تدبّر با درايت و روايت معصومان(عليهم السلام) به پايان برد. سرانجام در آستان وحي الهي خاضع محض بود تا به چنين عطاي فاخر مفتخر آمد.

وقت آن شد كه به زنجير تو, ديوانه شويم ****** بند را بر گُسَليم, از همه بيگانه شويم
در سر زلف سعادت كه شكَن در شكن است **** واجب آيد كه نگون تر ز سر شانه شويم
مصطفي در دل ما گر ره و مسند نكند ****** شايد ار ناله كنيم, اُسْتُنِ حنّانه شويم1

سوم: ادب محفل قرآني و وظيفه قرآنْ پژوه ايمان خالص و صفاي ضمير است. اوّلين عطايي كه به مستمع سخن الهي داده مي‌شود همانا سلام پروردگار است. خداوندي كه سلام است بركت سلام خويش را نثار انبيا نموده و دربارهٴ برخي از آنان چنين فرمود: ﴿سَلامٌ عَلَي نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ﴾2, ﴿سَلامٌ عَلَي إِبْرَاهِيمَ﴾3, ﴿سَلامٌ عَلَي مُوسَي وَهَارُونَ﴾4, ﴿سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ﴾5 همين لطف خاص را نسبت به دريافت كنندگان پيام الهي روا داشت و نسبت به آنها درود فرستاد: ﴿وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَي نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾6 اين سلام مي‌تواند مخاطب كلام خدا را كه پژوهندهٴ معارف قرآني است به بارگاه منيع قلب سليم برساند. البته چنين قلبي در رديف بهترين قلوب است چنانچه اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود: «إِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا»7. حضرت علامه طباطبايي(قدس سرّه) كه با قلب سليم به محضر قرآن حكيم بار يافت تحفه‌هاي فراواني به امت اسلامي عرضه كرد.

آبي ميان جو روان, آبي لب جو بسته يخ ****** آن تيزرو اين سست‌رو, هين تيزرو تا نفسري8
مجدّداً از همگان تقدير مي‌شود.


جوادي آملي
آذر 1387


1 . ديوان شمس تبريزي, غزل شمارهٴ 1649.
2 . سورهٴ صافات, آيهٴ 79.
3 . سورهٴ صافات, آيهٴ 109.
4 . سورهٴ صافات, آيهٴ 120.
5 . سورهٴ صافات, آيهٴ 181.
6 . سورهٴ انعام, آيهٴ 54.
7 . نهج‌البلاغه, حكمت 147.
8 . ديوان شمس تبريزي, غزل شمارهٴ 2429.

05/09/87


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات