اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين سَيَّمَا خَاتَمِهِم وَ أَفَضَلِهِم مُحَمَّد صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الأطْيَبِينَ الأَنْجَبين سَيَّمَا بَقِيَّةَ اللَّه فِي الْعالَمِين بِهِمْ نَتَوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».
مقدم شما بزرگواران، برادران ايماني علما و فضلا، مهمانان ارجمند را گرامي ميداريم، از ذات أقدس الهي مسئلت ميکنيم آنچه خير و صلاح دنيا و آخرت و ما ملت و ما و مملکت ما و همدينان ماست، عطا کند.
همه ما در کنار سفره خدا نشستهايم؛ خداوند دو جور پذيرايي ميکند: يک وقت نعمت را براي ما ميفرستد، يک وقت سفره پهن ميکند. ما را در کنار سفره و در حضور خود دعوت ميکند، سالي دو بار اين ضيافت هست، آن نعمتهاي دائمي که ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه﴾، آن دائمي است که آسمان و زمين در صدد تأمين رزق ما هستند، فرمود همه اينها را ما براي شما خلق کرديم؛ اما دو بار سفره پهن ميکند ما را در کنار سفره خود دعوت ميکند: يکي در زمان خاص، يکي در زمين مخصوص. زمان خاص همين ماه مبارک رمضان است که فرمود شما «ضيوف الرّحمان» هستيد، در کنار سفره خدا، در حضور خدا نعمت مييابيد. زمين سرزمين مکه است که ﴿فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ﴾، گرچه همه جا آيات الهي است؛ اما نشانههاي خدا در مکه فراوان است: ﴿فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ﴾ در ضيافت چنين نيست که خدا براي کسي روزي بفرستد، بلکه روزيخوار را در کنار سفره خود در حضور دعوت ميکند. اين دو کار، يک خصيصهاي دارد که گذشته از آن برکات معنوي، در فقه ما هم راه پيدا کرده است.
يکي از بزرگان فقه ما صاحب جواهر است که همه نام شريف ايشان را شنيدهايم، يکي از بزرگان فقهي ما صاحب عروه است که نام او را هم همه ما شنيدهايم. هم مرحوم صاحب جواهر در کتاب فقه خود، هم صاحب عروه، ميفرمايند در فضيلت روزه همين بس که انسان شبيه فرشته ميشود. فرشتگان غذاي آنها ذکر خداست، نام خداست و ياد خدا. «کفي في فضل الصوم أن يکون الصائم شبيهاً بالملک». اين دو بار که خدا ماه مبارک رمضان و سفر حج را به عنوان ضيافت معرفي کرد که مؤمنان «ضيوف الرحمان» هستند، براي آن است که آن ده ماه را تأمين کنند. به ما گفتند وقتي به مهماني خداي سبحان ميخواهيد برويد هم قبلاً آماده باشيد؛ لذا يک مستحباتي هست براي استقبال ماه مبارک رمضان، يک وظايفي هم هست براي بدرقه ماه مبارک رمضان که روز عيد فطر که گذشت، مستحب است انسان شش روز را روزه بگيرد به عنوان بدرقه اين ضيافت. ما ميتوانيم مثل فرشته باشيم.
تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک ٭٭٭ برگ توتست به تدريج کنندش اطلس
اگر ما ميتوانيم مثل فرشته بشويم چرا نشويم؟ در قرآن کريم عدهاي را در کنار ملائکه نام ميبرند. در اوايل سوره مبارکه «آلعمران» هست که ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ﴾؛ اين از بيانات نوراني امام سجاد(سلام الله عليه) است که امام چهارم فرمود: فضيلت عالمان دين، مؤمنان واقعي آن قدر بس که خدا نام اينها را در کنار ملائکه ذکر ميکند! ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ﴾. اگر ـ خداي ناکرده ـ يک عده در حدّ حيوان بشوند که قرآن از آنها هم خبر داد، فرمود: ﴿أُولئِكَ كَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾، پس يک مسير ممتدي براي انسان هست که «گر کند ميل اين شود پس از اين يا بعد از اين يا به از اين؛ گر کند ميل اين شود بعد از آن يا پس از آن يا به از آن». اين راه باز است، ما ميتوانيم هم راه سقوط را طي کنيم که ـ معاذالله ـ آيه ﴿أُولئِكَ كَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ ما را گرفتار کند، هم ميتوانيم راه صعود را طي کنيم که فرمود: شما فرشته شويد در فضيلت روزه همين بس که انسان يک ماه تمرين ميکند تا شبيه فرشته شود.
ماه مبارک رمضان هم ماه دعاست. در دعا مستحضريد اگر ما انسي داشته باشيم و بدانيم که تمام آنچه که به دست ماست، فيض اوست، خودمان دخيل در کاري نيستيم؛ مثل زکريا تربيت ميشويم. چقدر اينها از دعا لذت ميبردند! و چقدر اين آيه سوره مبارکه «مريم» شيرين است، آن قدر شيرين است که به وصف در نميآيد! ببينيد زکريا پيرمرد است وقتي مريم(سلام الله عليها) را ميبيند که روزي غيب به دست او و به فيض او ميرسد، علاقه پيدا ميکند که فرزند اين چنين داشته باشد. به خدا عرض ميکند من که الآن پير هستم: ﴿وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبا﴾ موي سرم سفيد شد و استخوان بدنم پوک شد، پيرمرد هستم، همسر من هم آن وقت که جوان بود عاقر و نازا بود، الآن که پير است. يک آيه دارد ﴿وَ امْرَأَتي عَاقِرٌ﴾؛ يعني همسرم نازاست. در آيهاي دارد: ﴿وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا﴾ آن وقتي که جوان بود نازا بود، الآن که پير است؛ ولي ﴿وَ لَمْ أَكُنْ﴾ ـ چقدر اين دعا شيرين است خدا ميداند! ـ ﴿وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا﴾، خدايا من هر وقت خواستم دادي، هيچ وقت نشد که بخواهم و ندهي. خدا ميداند اين آيه چقدر شريني است! فقط خدا ميداند! ببينيد اين زکرياي پير چگونه با خدا حرف ميزند؟ اين راه براي همه ما باز است. عرض کرد خدايا! اينها که هست، من پير هستم و همسرم هم پير است؛ ولي ﴿وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا﴾. مستحضريد اين «لم» که حرف جزم است، وقتي بر سر فعل مضارع بيايد اين را به ماضي منفي مستمر تبديل ميکند. عرض کرد خدايا! ميدانيد من چه کسي هستم؟ من کسي هستم که هر وقت خواستم دادي و نگفتي کي هستي! چون يک وقت که در ميزنند از آدم چيزي ميخواهند آدم ميگويد کيست؟ تا بشناسد چيزي بدهد. فرمود تو نگفتي کيست! هيچ وقت نشد بپرسي تو کي هستي! از اين بزرگوارتر!؟ تو از من سؤال نکردي زن هستي، مرد هستي، مسلمان هستي، کافر هستي؟ من هر وقت خواستم، دادي؛ هيچ وقت سؤال نکردي کيست؟ الآن که در ميزنند، ما چه ميگوييم؟ ميگوييم ببينيد کيست؟ زکريا ميگويد خدايا! هيچ وقت نشد که من در بزنم، تو بگويي چه کسي هستي! من گفتم ميخواهم، دادي. چقدر اين آيه شيرين است! ﴿وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا﴾ يک وقت نشد بپرسي که تو چه کسي هستي؟ چه آوردهاي؟ چکاره هستي؟
بعدها در خاورميانه اين کار پيغمبر به نام زکريا(سلام الله عليها) را پيچيد، يک افرادي را تربيت کرد. در شرح حال حاتم طايي آمده که کسي در زد درِ خانه حاتم طايي، حاتم طايي گفت بپرسيد کيست؟ اين در جواب گفت من پارسال آمدم به من دادی و نگفتي چه کسي هستي؟ اين را از آنجا ياد گرفت. امسال ميگويي چه کسي هستي؟ اما با اينکه اين فکر در خاورميانه آمد، با اينکه حاتم معروف به بخشش بود، اما باوجود اين در سال دوم گفت کيست که در ميزند؟ اين گفت من همان کسي هستم که پارسال از تو خواستم، دادي سؤال نکردي که هستي! هيچ وقت از ما سؤال نميکند تو چه کسي هستي. خدا ميداند اين جمله چقدر شيرين است! اين زکريا گفت من که پير هستم، هميشه خواستم و يک وقت نشد تو سؤال بکني که چه کسي هستي! ما با اين خدا روبهرو هستيم.
آن وقت اين را رها بکنيم به جايي ديگر برويم؛ يعني چه؟ اين را رها بکنيم به جاي ديگر برويم! چرا اين کار را بکنيم؟ اين يک ماه، ماه مبارک رمضان براي اينکه ما فرشته بشويم. هم دنياي ما را تأمين ميکند، هم آخرت ما را تأمين ميکند، اين همه کفار را در عالم دارد تأمين ميکند. کدام مار و عقرب است که خداي سبحان او را بيروزي گذاشته؟ در آيه شش سوره مبارکه «هود» دارد به اينکه ﴿عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا﴾؛ فرمود تمام مارها و تمام عقربها پرونده دارند، روزي دارند، من مسئول هستم، تو چکار داري او حرامگوشت است يا سمّي است؟ اين مخلوق من است. همه پرونده دارند، همه روزي دارند؛منتها ما بايد مواظب باشيم احتکار نکنيم، اختلاس نکنيم يا فلان کار را نکنيم گران نکنيم، اين کارها دست ماست. حالا فلان خرس يا فلان خوک يا حرامگوشت است يا گذشته از حرامگوشتي نجس هم هست، تو چکار داري او نجس است؟ اين مخلوق من است، پرونده دارد، من هم روزي او را ميدهم، اين شش ماه بايد زير برف بخوابد من بايد او را تأمين بکنم اين با «علي» تعبير کرده در سوره مبارکه «هود». ﴿عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا﴾ اين خداست!
چقدر اين زکريا شيرين حرف زد! خدا ميداند اين جمله چقدر شيرين است! اي کاش به ما ميگفتند هر شب قرآن به سر کنيد! به ما گفتند: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»، اين را به ما گفتند يا نگفتند؟ هر فضيلتي که براي قرآن هست، براي امام هست، هر فضيلتي که براي امام هست، براي قرآن هست. فرمودند اگر کسي بميرد و امام زمانش را نشناسد، مرگ او مرگ جاهليت است. اگر کسي بميرد و قرآنش را نشناسد، مرگ او هم مرگ جاهليت است. اين کار مخصوص زکرياست! چرا خداي سبحان به پيغمبر ميفرمايد به ياد زکريا باش؟ يا به بايد مريم باش؟ ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ﴾ نام انبيا را براي چه ميبرد؟ براي اينکه روش آنها، راه آنها آموزنده است. ما در نماز ميخوانيم ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾ اين ﴿أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾ اين «منعم عليهم» را در چند جاي قرآن ذات أقدس الهي معرفي کرد، اينها نوح هستند، ابراهيم هستند، عيسيٰ هستند، موسيٰ هستند، زکريا هستند، يحييٰ هستند، ما راه اينها را بخواهيم.
پس ميشود يک کسي بگويد خدا و خدا نپرسد تو که کافري چه ميخواهي از من؟ اين خداست. بنابراين اين در هميشه باز است؛ منتها او خواست که ما طرزي زندگي کنيم که بشويم مهمان او. اين چرا اين راه نشود؟ ما ميتوانيم آثار ماه مبارک رمضان را، آثار حج را که ـ إنشاءالله ـ عدهاي به زيارت بيت الله، زيارت حرم نبوي، زيارت بقيع مبارک موفق ميشوند ـ إنشاءالله ـ اين ضيافت را حفظ کنند! ما ميتوانيم يک کشوري داشته باشيم که وجود مبارک ولي عصر بپذيرد. ارزاني باشد، رفاه باشد، آسايش باشد، اين نعمت باشد، گراني نباشد، بيکاري نباشد، ميتوانيم باشيم، راه باز است.
اميدواريم که همه ما ـ إنشاءالله ـ از اين ضيافت حداکثر بهره را ببريم. من مجدداً مقدم شما را گرامي ميدارم، از ذات أقدس الهي مسئلت ميکنيم امر فرج ولي خود را تسريع بفرمايد!
نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملکت ما را در سايه ولي خود حفظ بفرمايد!
روح مطهر امام راحل و شهدا را با اولياي الهي محشور بفرمايد!
توفيق فرشتهخويي و عصمت و عدالت و معنويت به اندازهاي که ما لياقت داريم و به ما داده، به ما مرحمت بفرمايد!
خطر بيگانگان را به استکبار و صيهونيسم برگرداند!
مسلمانهاي سراسر عالم، مخصوصاً فلسطين، مخصوصاً يمن بخشهاي رنجديده جهان اسلام و تشيع را مشمول لطف ويژه ولي خود قرار بدهد!
اين کشور امام زمان را تا ظهور آن حضرت از هر خطري محافظت بفرمايد!
جوانان ما را، بزرگسالان ما، خردسالان ما همه را مورد عنايت ولي خود قرار بدهد!
بين ما و قرآن و عترت در دنيا و برزخ و قيامت جدايي نيندازد!
«و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»