06 07 2016 445930 شناسه:

جلسه درس اخلاق (1395/04/17)

دانلود فایل صوتی

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سیّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بیته الأطیبین الأنجبین، سیّما بقیّة الله فی العالمین، بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّء الی الله».

مقدم شما بزرگواران و برگزارکنندگان مراسم عید فطر را گرامی می‌داریم. از ذات اقدس الهی مسئلت می‌کنیم اعمال و عبادات همه علاقه‌مندان قرآن و عترت مخصوصاً شما برادران و خواهران بزرگوار را به أحسن وجه بپذیرد و کسانی که در این مدت به این مسجد و حسینیه خدمات صادقانه ارائه کردند ذات اقدس الهی پاداش دنیا و آخرت مرحمت کند! به همه خدمتگزاران مساجد و حسینیهها در سراسر جهان تشیّع سعادت و سیادت دنیا و آخرت مرحمت بفرماید!

ماه مبارک رمضان که گذشت طبق بیان نورانی امام صادق(سلام الله علیه) «سالی که نکوست از بهارش پیداست»؛[1] این حرف را افراد عادی می‌زنند که بهارشان فروردین است؛ اما وجود مبارک امام صادق این حرف را می‌زند برای اینکه بهار مؤمنین ماه مبارک رمضان است. افراد عادی سال نوی آنها از فروردین شروع می‌شود، تقریباً این یک رشد گیاهی است؛ حیات گیاهی به این است که از فروردین جامهٴ نو در برمی‌کنند سبز می‌شوند و به فکر شکوفایی و میوه دادن‌ هستند که اوّل سال آنهاست، باران رحمت هم اگر در بهار ببارد می‌گویند «سالی که نکوست از بهارش پیداست»؛ اما وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) طبق نقل مرحوم سیدبن‌طاووس در کتاب شریف اقبال فرمودند ماه مبارک رمضان اوّلین ماه از دوازده ماه سال است و اوّل ماه مبارک رمضان هم «رَأْسُ السَّنَة» است. ماه مبارک رمضان «غُرَّةُ الشُّهُور»[2] است، یک؛ «رَأْسُ السَّنَة» است، دو; چه در روایات, چه در ادعیه این دو عنوان برای ماه مبارک رمضان هست که اوّل سال، ماه مبارک رمضان است یا اوّلین ماه از دوازده ماه, ماه مبارک رمضان است. حضرت فرمود: «سالی که نکوست از بهارش پیداست»، ماه مبارک رمضان، بهارِ یازده ماه دیگر است و در این ماه، سفره ضیافت و مهمانی خدا پهن است، چه ماهی از ماه مبارک رمضان بهتر! چه بهاری از بهار رمضان بهارتر! فرمود: «إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَةُ»؛[3] فرمود اوّل سال که سالم شد تا آخر سال سالم است, اوّلین ماه که سالم بود یازده ماه دیگر سالم است و ذات اقدس الهی اوّلین ماه را که ماه مبارک رمضان است سعی کرد ما را به مهمانی دعوت کند تا یازده ماه دیگر این ضیافت را همچنان حفظ کنیم, این اصل اوّل بود که از نظر ائمه(علیهم السلام) اوّل سال، اوّل ماه مبارک رمضان است، ماه مبارک رمضان بهار انسان‌های مؤمن است که انسان باید ذخیره کند که امیدواریم ما این یازده ماه دیگر را در سایه این ذخیره حفظ کنیم!

مطلب دیگر آن است که آنچه ما در این ماه کسب کرده‌ایم ـ در بحث قبل به عرض شما رسید ـ یک ضیافت متقابل است؛ خدا فرمود من گرچه با همه هستم اما شما را به عنوان مهمان دعوت کردم، اگر مرا هم به عنوان مهمان دعوت کنید حاضرم بیایم! ماه مبارک رمضان یک زمان ضیافت است که انسان مهمان خداست و جزء «ضیوف الرّحمان»[4] است و سرزمین وحی هم که مکه است آن‌جا حاجیان و معتمران جزء «ضیوف الرّحمان»[5] هستند، آن‌جا مکان مهمانی است و این‌جا هم زمان مهمانی است؛ فرمود من در هر دو جا شما را به عنوان مهمان دعوت کردم و پذیرایی هم می‌کنم، اما اگر مرا هم به عنوان مهمان دعوت کنید من می‌آیم، اما من مهمان قلب شکسته‌ام! این حدیث قدسی از غُرر روایاتی است که ما را به میزبانی حق دعوت می‌کند که شما سعی کنید میزبان خدای سبحان باشید، فرمود: «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُم‏»؛[6] هر جا دل شکسته است من مهمان آن دلم، این راه دارد! ما وقتی احساس کنیم چیزی در اختیار نداریم می‌شویم دلشکسته؛ چون هر چه داریم از خارج است و بعد همه را هم از ما می‌گیرند. این بیان نورانی امام سجاد(سلام الله علیه) را در دعای «عرفه» صحیفه سجادیه[7] بخوانید، امام سجاد(سلام الله علیه) دو فرمایش دارند که مثل همه فرمایشات اینها حق است و صدق؛ بیانی دارد بالای منبر شام که فرمود مردم! در تمام کُره زمین مردی به عظمت من نیست که درست هم گفت! «أَنَا ابْنُ [کذا]»؛[8] ما رفتیم که حکومت ستم را سرنگون کنیم، رفتیم و برگشتیم و پیروز برگشتیم ما رفتیم نام پیغمبر را زنده کردیم، خودش را معرفی کرد. فرمود در شرق عالم, غرب عالم مردی به عظمت من نیست که این را هم درست گفت.

 یک بیان نورانی هم در دعای «عرفه» دارد که در صحیفه سجادیه است آن را با خدای خود در میان می‌گذارد؛ عرض کرد خدایا در تمام روی زمین موجودی ـ نه مردی ـ موجودی پَست‌تر از من نیست: «وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا»؛ خدایا آبرویی که دارم از توست، تو اگر آن را از من بگیری من چه دارم؟! در بالای منبرِ مسجد شام فرمود مردی به عظمت من نیست, در دعای «عرفه» که در صحیفه سجادیه است عرض کرد موجودی پَست‌تر از من نیست، چون هر چه که دارم از توست، اگر بگیری من چه دارم! اگر ما با این دید باشیم که هر چه داریم احترام کنیم, حفظ کنیم, کشورمان را, عزّتمان را, مملکتمان را, دولتمان را اینها عزت ماست که باید حفظ کنیم، اما باید بدانیم نسبت به ذات اقدس الهی هیچ هستیم و اگر این احساس در ما پیدا شد یک قلب شکسته است و این قلب شکسته هم میزبان خداست «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُم‏»، وقتی خدا با ما باشد ما هیچ هراسی نداریم! یک بیان نورانی دیگری از وجود مبارک امام سجاد مرحوم کلینی نقل کرد که فرمود: «لَوْ مَاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی‏»،[9] این را مرحوم کلینی در جلد دوم کافی از وجود مبارک امام سجاد نقل کرد؛ فرمود اگر من تنها در روی زمین باشم و هیچ‌کسی نباشد وقتی در خدمت قرآن هستم هیچ هراسی ندارم! این قرآن کریم به ما آموخت که دو کتاب را خدا برای شما قرار داد: یکی کتاب تدوین است که گاهی به صورت تورات است, گاهی به صورت انجیل است, گاهی به صورت صُحُف ابراهیم است, گاهی به صورت زَبور داود است و گاهی هم به صورت کلّ به نام قرآن کریم است، در قرآن کریم ما این حرف‌ها را که گفتیم ﴿إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی‏ ٭ صُحُفِ إِبْراهیمَ وَ مُوسی‏﴾؛[10] ما حرف‌های مشترکی داریم که به همه انبیا گفتیم، به همه اُمَم گفتیم و به شما هم می‌گوییم، چون همه شما در فطرت سهیم هستید. این کتاب آسمانی است که ما را به این کتاب دعوت کرده است، به تفسیر مطالب این کتاب دعوت کرده است. دوم یک کتاب تکوینی است به نام آسمان‌ها و زمین، نظام سپهری است که الآن همه ما بهره بردیم از تلاش‌ها و کوشش‌های کسانی که جزء نخبگان این مملکت‌ هستند که خدا بر عزّت و توفیق آنها بیافزاید! این را ما می‌توانیم احیا کنیم که این کشور روی پای خود بایستد و به بیگانه نیازمند نباشد و مستقل باشد. مستحضرید کسی که توان ایستادگی ندارد بیگانه بر او مسلّط می‌شود، ما با علم و عمل صالح می‌توانیم روی پای خود بایستیم و اینکه به ما گفتند قیام کنید برای همین است! قرآن کریم ما را به علم و دانش دعوت کرده است که این حرفی در آن نیست، فرمود عالِم بشوید، عاقل بشوید؛ اما فرمود کشور را علما اداره نمی‌کنند، کشور را عقلا اداره نمی‌کنند، کشور را ﴿لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ﴾[11] اداره می‌کنند، ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾[12] اداره می‌کنند، این نکته را خوب توجه کنید! اگر کسی عالِم شد، این شخص یا به درد حوزه می‌خورد یا به درد دانشگاه! در قرآن کریم دو تعبیر دارد: یکی اینکه علما مقامشان کذا ﴿إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ﴾[13] یا عقلا کذا که بهره فراوانی دارند اگر کسی عاقل بود اهلِ بهشت است, اگر کسی عالم بود اهل بهشت است، اما مملکت را عاقل اداره نمی‌کند, مملکت را عالم اداره نمی‌کند، مملکت را ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾ اداره می‌کند, ﴿لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ﴾ اداره می‌کند. ما که قوم عالِم و عاقل نداریم! ما عرب داریم, عجم داریم، قوم یعنی قائم به عقل! ﴿لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ﴾ یعنی «قائم بالعلم»! هزارها عالم آمدند یک قائم به علم در آنها درآمد که شده امام. با «عالِم» حوزه اداره می‌شود، ولی انقلاب نمی‌شود! با «عاقل» دانشگاه اداره می‌شود، ولی نظام اداره نمی‌شود! عقلا مشکل خودشان را حلّ می‌کنند, علما مشکل خودشان را حلّ می‌کنند؛ اما ﴿لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ﴾ این قوم به معنی نژاد نیست! ما نژاد عرب و عجم و لُر و فارس و ترک داریم که همه اینها محترم‌ هستند، اما ما قوم عاقل یعنی چه؟ شناسنامه کسی هم نوشته این قوم عاقل است؟ قوم یعنی قیام! تا نایستد و ایستادگی نکند قومِ عاقل نیست, قومِ عالم نیست. وجود مبارک ولیّ عصر(ارواحنا فداه) که جهان را اداره می‌کند به آن لقبِ پرافتخارِ قیام است! معصوم جهان را اداره نمی‌کند ولو امام صادق باشد! ولیِّ عصر که مظهر این نامِ قائم است اداره می‌کند! این سِمَت را اگر ذات اقدس الهی به امام دوم و سوم و چهارم تا امام یازدهم به هرکدام هم می‌داد میشد، چون همه اینها  یک نور هستند «کُلُّهُم نورٌ واحِد»[14] می‌باشند، فرقی که ندارند اما این مأموریت را ذات اقدس الهی به دوازدهمی داد، اگر به یازدهمی داد می‌شد, به دهمی داد می‌شد, به امام صادق، به امام کاظم یا به امام سجاد به هرکدام که می‌داد می‌شد، اما فقط به ذات مقدس امام عصر داد، او چون قیام به عدل دارد جهان را اداره می‌کند! فرمود کشور را کسانی اداره می‌کنند که ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾ هستند؛ یعنی «قائم بالعقل» باشند, «قائم بالعلم» باشند، این نخبگان، پرچمداران ریزند که اگر یک «قائم بالعقل» و «قائم بالعلم» پیدا شد اینها او را همراهی می‌کنند و ما در کشور به اینها نیازمندیم، اینها ستون‌های کوچکی می‌باشند که در کنار آن ستون بزرگ می‌توانند خیمه دین را حفظ کنند؛ آن ستون اصلی را که زیر خیمه است اگر بتوانند حفظ کنند، آن وقت علمای حوزه اداره می‌کنند, , دانشگاهیان اداره می‌کنند نخبگان حوزه، نخبگان دانشگاه اینها اداره میکنند، توده مردم هم که یقیناً تأیید می‌کنند. ذات اقدس الهی فرمود: ﴿إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾؛[15] آسمان را هم قوم عاقل اداره می‌کند! ﴿أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ﴾؛[16] آسمان را نگاه نمیکنید؟! آسمان را هم اگر کسی بخواهد اداره کند منجّم و ستاره‌شناس و سپهرشناس و اینها اداره نمی‌کنند، بلکه ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾, ﴿لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ﴾, ﴿لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ﴾. به ما گفتند عدل یک چیز خوبی است در سوره مبارکهٴ «نحل» دارد که ﴿إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ﴾[17] هر کس که عادل بود مشکل خودش را حلّ می‌کند؛ اما با عدل و با افراد عادل کشور اصلاح نمی‌شود! در سوره مبارکهٴ «حدید» فرمود انبیا آمدند از این بالاتر ﴿لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾؛[18] تا افراد به عدل قیام کنند؛ عدلِ نشسته مشکل را حلّ نمی‌کند، بلکه عدلِ ایستاده مشکل را حلّ می‌کند، بعد فرمود اگر مسئولیت قضایی داشتید یا مسئولیت‌های سنگینی داشتید قائم به عدل هم باشید مشکل را حلّ نمی‌کند ﴿کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ﴾،[19] باید کمر را محکم ببندید تا کشور را حفظ کنید، آن وقت این کشور میشود مستقل؛ نه به غرب وابسته است و نه به شرق وابسته است که می‌شود عزت و می‌شود استقلال! این دعای روز عید را که ملاحظه فرمودید, فرمود این عید است «جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً»[20] اما برای اهل بیت «ذُخْر» است و «شرف» است و «کرامت» است و «مزید»،[21] بعد به ما دستور دادند بگوییم خدایا هر چه به اهل بیت دادی به ما بده! یعنی «ذُخْر» بده, «شرف» بده, «کرامت» بده, «مزید» بده. می‌بینید این سه بخش از آیات قرآن کریم گاهی ما را به عدل دعوت می‌کند؛ اما عدلِ نشسته مشکل نشسته‌ها را حلّ می‌کند و عدل ایستاده مشکل ایستاده‌ها را حلّ می‌کند؛ اما عدل کسانی که «قوامین بالقسط» هستند هیچ کسی نمی‌تواند آنها را منحرف کند؛ مثل امام(رضوان الله علیه) او می‌تواند کشور را حفظ کند، ما هم می‌توانیم چنین باشیم! نخبگان ما هم می‌توانند این‌طور باشند که دیگر هیچ کسی در این مملکت نفوذ نکند و طمع نکند یک; و کسی هم از این کشور به بیگانه توجه نکند دو; نه به جای دیگر برود سه; آن وقت حیف است کشورِ خودش را رها کند! به ما گفتند طرزی زندگی کنید که هیچ بیگانه‌ای در شما طمع نکند، ببینید این کتاب چقدر بوسیدنی است! فرمود: ﴿وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً﴾،[22] این امر غایب است؛ یعنی طرزی زندگی کنید که حتماً بیگانه در شما احساس قدرت کند، نفرمود «اُغلظوا علیهم» که شما خشن باشید! الآن این کوه دماوند با ما چه حرفی دارد؟ حرفش این است که هر خدماتی که از من بیاید، سینه‌ام را سپر کردم برف و تگرگ و یخ را می‌گیرم و در خودم ذخیره می‌کنم، به تدریج از دامن من چشمه‌ها می‌جوشد، تمام این بخش‌ها که در دامنه سلسله جبال البرز هستند از همین قلّه استفاده می‌کنند، فرمود من خدمات به اینها می‌دهم، شما که نمی‌توانید آن برف و سرما را تحمل کنید، من تحمل می‌کنم این برف‌ها و یخ‌ها را به سینه می‌خرم، ذخیره می‌کنم و به تدریج چشمه میکنم و تحویل شما می‌دهم. پیام دیگر این قلّه این است که هیچ کسی نمی‌تواند به جنگ من بیاید، خودش را خسته می‌کند! هیچ عاقلی که با بیل و کلنگ به جنگ قلّه دماوند نمی‌رود؟ فرمود شما این‌طور باشید: ﴿وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً﴾ نه «اُغلظوا علیهم»؛ نه اینکه خشن باشید! طرزی باشید که دیگران حتماً در شما احساس قدرت کنند، این امر غایب است امر حاضر که نیست! نگفت شما خشن باشید، فرمود طرزی زندگی کنید که بفهمند شما نفوذناپذیرید، این هم شد دعای روز عید فطر برای اینکه ما گفتیم عظمت برای شماست, «ذُخْر» و «شرف» و «کرامت» و «مزید» برای شماست، بعد هم می‌گوییم خدایا هر چه به اهل بیت دادی ما هم شاگردان آنها هستیم، به اندازه لیاقت ما هم به ما بده! ما «ذُخْر» و «شرف» و «کرامت» و «مزید» می‌خواهیم، اینها برای نماز عید فطر است, برای دعاهای ماه مبارک رمضان است که اوّلین ماه از دوازده ماه سال ماست و ما طبق بیان نورانی امام صادق(سلام الله علیه) که فرمود: «إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَةُ»؛ یعنی «سالی که نکوست از بهارش پیداست»، فرمود اوّلِ سال خوب است، تا آخر سال که شما مهمانی را باید حفظ کنید ـ ان‌شاءالله ـ حفظ بکنید.

من مجدداً مقدم شما بزرگواران را گرامی می‌دارم از هیئت امنا از همه مهمانداران و پذیراییکنندگان مسجد و حسینیه حق‌شناسی می‌کنیم! از همه بزرگوارانی که در اداره این حسینیه تلاش و کوشش کردند سپاسگزاریم. از ذات اقدس الهی مسئلت می‌کنیم اعمال و عبادات همه شیعیان را مخصوصاً شما بزرگواران را به أحسن وجه بپذیرد!

امر فرج ولیّ‌‌اش را تسریع بفرماید!

نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, ملت و دولت و مملکت ما را در سایه امام زمان حفظ بفرماید!

روح مطهر امام راحل و شهدا را با اولیای الهی محشور بفرماید!

خطرات داعشی و سلفی و تکفیری را به استکبار و صهیونیست برگرداند!

مشکلات دولت و ملت و مملکت مخصوصاً در بخش اقتصاد و ازدواج جوانها را به بهترین وجه حلّ بفرماید!

جوانان مملکت و فرزندان ما را تا روز قیامت از بهترین شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت قرار بدهد!

بین ما و قرآن و عترت در دنیا و برزخ و قیامت جدایی نیندازد!

این نظام را تا ظهور صاحب اصلی آن از هر خطری محافظت بفرماید!

همه حوایج مشروعه شما برادران و خواهران را به بهترین وجه برآورده بفرماید!

«غفر الله لنا و لکم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

 


[1]. دیوان اشعار شیخ بهایی،  رباعیات، رباعی16؛ «تا منزل آدمی سرای دنیاست ٭٭٭ کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست

خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود ٭٭٭ سالی که نکوست، از بهارش پیداست».

[2]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج4، ص66؛ «...فَغُرَّةُ الشُّهُورِ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَان...‏».

[3]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏1، ص31؛ «...مَوْلَانَا الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامْ أَنَّهُ قَالَ إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَةُ وَ قَالَ رَأْسُ السَّنَةِ شَهْرُ رَمَضَان‏».

[4]. امالی(للصدوق)، ص93؛ «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ و...».

[5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج4، ص189؛ «...أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَام سُئِل ‏... قِیلَ لَهُ فَلِمَ حُرِّمَ الصِّیَامُ أَیَّامَ التَّشْرِیقِ قَالَ لِأَنَّ الْقَوْمَ زُوَّارُ اللَّهِ وَ هُمْ فِی ضِیَافَتِهِ وَ لَا یَجْمُلُ بِمُضِیفٍ أَنْ یُصَوِّمَ أَضْیَافَه‏».

[6]. منیة المرید، ص123.

[7]. الصحیفه السجادیه، دعای47.

[8]. بحارالانوار، ج45، ص138؛ «أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنَی أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّکْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَی أَنَا ابْن‏...».

[9]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص602.

[10]. سوره أعلی, آیات18 و 19.

[11]. سوره بقره, آیه230.

[12]. سوره بقره, آیه164.

[13]. سوره فاطر, آیه28.

[14] . ر.ک: الغیبة(للنعمانی)، ص93؛ «یَا مُحَمَّدُ إِنِّی خَلَقْتُ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ‏ نُورٍ وَاحِد...».

[15]. سوره نحل, آیه67.

[16]. سوره روم, آیه8.

[17]. سوره نحل, آیه90.

[18]. سوره حدید, آیه25.

[19]. سوره نساء, آیه135.

[20]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص513؛ إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص289.

[21]. إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص289؛ «ذُخْراً وَ شَرَفاً [وَ کَرَامَةً] وَ مَزِیداً».

[22]. سوره توبه, آیه123.


دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
  • تفسیر
  • فقه
  • اخلاق