پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیتالله العظمی جوادی آملی در پیام به مراسم آغاز بهکار طرح «گفتمان و اندیشهورزی طلاب در علوم انسانی»، بر اهمیت جایگاه علم و اندیشهورزی در حوزه و دانشگاه تأکید کردند.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام به تبیین اهمیت گفتمان اندیشهورزی در حوزه علوم انسانی پرداختند و با تأکید بر اینکه «تقسیم علم، به لحاظ معلوم است نه عالم»، تصریح کردند: انسان باید تمامی نظام سپهری را در حوزه علم و دانش فراگیرد، چراکه همه موجودات برای بهرهمندی او مسخّر شدهاند.
ایشان با استناد به آیات قرآن، بیان داشتند: خداوند در قرآن کریم می فرماید: ﴿وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾، در نظام آفرینش، هیچ چیزی غیرقابل درک و شناخت نیست. همه عناصر زمین و آسمان برای انسان مسخّر هستند و انسان نهتنها میتواند، بلکه باید آنها را فراگیرد یعنی حوزه و دانشگاه ميشوند فاعل بالتسخير و نظام آموزشي آسمان و زمين، ميشوند فعل بالتسخير.
آیتالله العظمی جوادی آملی با تاکید بر وحدت علمی حوزه و دانشگاه، اظهار داشتند: قرآن و عترت، دو امامی هستند که پیامبر اکرم(ص) برای امت باقی گذاشت؛ دو برادری که هیچگاه از یکدیگر جدا نمیشوند، اختلاف نمیکنند و همواره مکمل یکدیگرند. بر این اساس، درس و بحث علمی در حوزه و دانشگاه باید در سایه امامت قرآن و عترت سامان یابد.
ایشان تأکید کردند: اگر سخنی از اهلبیت(ع) روشن نشد، باید به قرآن مراجعه کرد و بالعکس. این هماهنگی، مبنای علوم انسانیِ اسلامی در گفتمان اندیشهورزی است و ما موظفیم به این دو امام اقتدا کنیم.
در پایان این پیام، معظمله با دعا برای تعالی حوزهها و دانشگاهها، از خداوند متعال خواستار شدند که ملت ایران را همواره تحت حمایت ویژه ولیعصر(عج) قرار دهد و مسیر رشد علمی و معنوی کشور را هموار سازد.
فیلم کامل پیام معظم له را از ایـــنـــــجـــــا مشاهده نمایید
متن کامل پیام بدین شرح است:
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين و الأئمة الهداة المهديين بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء إلي الله».
ايام سوگ و ماتم سالار شهيدان حسين بن علي(صلوات الله و سلامه عليهما) است؛ اين ماتم جهاني را به پيشگاه ولي عصر و عموم علاقه مندان به قرآن و عترت تعزيت عرض ميکنيم!
شهداي بزرگ و بزرگواري را نظام پربرکت اسلامي از دست داده است و در حقيقت به دست آورد؛ حشر اينها را با اهل بيت عصمت و طهارت مسئلت ميکنيم و به عموم ملت بزرگ و بزرگوار ايران اسلامي خصوصاً خانوادههاي داغديده تسليت عرض ميکنيم! بزرگواري و عظمت و جلال و شکوه ملت ايران را در اين دوازده روز که کمال استقامت و پايداري را نشان دادند، ارج مينهيم و از مسئولين بزرگ و بزرگوار، رهبر بزرگوار ايران اسلامي، مقام معظم رهبري و همه عزيزاني که در حفظ و حراست اين ملت از اضطراب و اين سرزمين از تجزيه و دخالت بيگانگان مخصوصاً برخي از کفار حربي کوشا بوده و همه را بر سر جايشان نشاندند، از همه مسئولين نظام حقشناسي ميکنيم و سرانجام، بقا و دوام و حفظ اين نظام اسلامي را از ذات اقدس اله به احسن وجه مسألت ميکنيم!
آنچه اکنون مطرح است گفتمان انديشهورزي طلاب علوم، در بخشهاي علوم انساني است. اين خصيصه باعث ميشود که انسان به گفتار اميرالمؤمنين (صلوات الله و سلامه عليه) گرايش ويژهاي نشان بدهد. وجود مبارک اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) که مسئله علم براي آن حضرت، از باب اينکه هر چه ميطلبيد از آسمانها و زمين را از من بپرسيد: «سلوني قبل ان تفقدوني»،[1] می باشد، حرفهاي اول و آخر در مسئله علوم انساني را اين ذات پربرکت بايد بزرگواري کند و بيان کند.
تقسيم علم در حقيقت، به لحاظ عالم نيست، تقسيم علم، به لحاظ معلوم است و به لحاظ خود علم. علم گاهي تجربي است گاهي تجريدي است و مانند آن و معلوم گاهي آسماني است گاهي زميني است، گاهي مُلکي است گاهي ملکوتي است، گاهي طبيعي است گاهي ماوراء طبيعي است و مانند آن. علم را نميشود به لحاظ عالم به لحاظ حوزه يا به لحاظ دانشگاه تقسيم کرد، زيرا انسان از آن منظر که انسان است هم قدرت دارد و هم وظيفه دارد که آنچه در نظام سپهري هست را فرا بگيرد و غفلت نکند و اين استعداد را دارد. موجودي نيست که در آسمان باشد يا در بين الارض و السماء يا در درياها و صحراها يا در عمق زمين يا روي زمين، مگر اينکه انسان نه تنها ميتواند و نه تنها مجاز است بلکه بايد فرا بگيرد (يک) راه فراگيري او هم باز است (دو) و تمام اين موجودات موظفاند که مسخر انسان باشند در فراگيري انسان (سه).
فرمود آنچه در آسمانهاست براي شما خلق کردم، آنچه در زمين است براي شما خلق کردم و آنچه در بين زمين و آسمان است براي شما خلق کردم، کوشش کنيد اينها را ياد بگيريد و از اينها بهرهمند بشويد (يک) و اينها نه تنها براي شما سودمندند بلکه موظفاند از شما اطاعت کنند (دو). اين تعبير از آيات قرآن کريم استفاده ميشود که ﴿سخّر لکم ما في السموات و ما في الارض﴾.[2] فاعل يا بالتسخير است يا بالقسر. آن جا که آن مورد فعل، در اطاعت فاعل نيست و انسان با قسر و با فشار و با رنج بخواهد چيزي را ياد بگيرد و چيزي را معلوم خود قرار بدهد، ميشود فاعل بالقسر؛ اما آن جا که شيء، آرام است، در اختيار است، رام است و فراگيرياش دشوار نيست ميگويند فاعل بالتسخير. در قرآن دو مطلب را بيان کرد: يکي اينکه آنچه در آسمان و زمين است براي شماست و بايد ياد بگيريد (يک) و آنچه در آسمان و زمين است را مسخر شما قرار دادم و آنها حتماً مطيع شما هستند (دو). هرگز نميشود گفت فلان چيز فهميدني نيست يا فلان چيز قابل حل شدن نيست! اين اصلاً در نظام خلقت نيست؛ ﴿سخر لکم ما في السموات و ما في الارض﴾.
يک وقت اسرار غيبي عالم است که مربوط به انبيا و اولياست، آن بحث ديگري است؛ يک وقت نظام سپهري است حرکت زمين است حرکت آسمان است ستارهها است سياهچالهها است شمس است قمر است اعماق زمين است درياهاست صحراست، فرمود موظف است که رام باشد (يک) و شما توان فراگيري آن را داريد (دو)؛ منتها استعدادها مختلف است، اختلاف دارند نه تخلف. هماهنگ کنيد خودتان را بشناسيد؛ فراگيري علم براي بعضيها واجب عيني است براي بعضيها واجب تکويني. ﴿سخر﴾ يعني هيچ موجودي نيست که عصيان داشته باشد و کشفش ممکن نباشد.
فرمود من مسخر کردم که حوزه و دانشگاه ميشوند فاعل بالتسخير و نظام آموزشي آسمان و زمين، ميشوند فعل بالتسخير. فرمود اگر آسمان است و شمس و قمر است و ستاره ثابت و سيار است و امثال ذلک است، مسخر شماست، حتماً ميتوانيد ياد بگيريد. بنابراين طلاب و همچنين عزيزان دانشگاه هر کدام موظفاند که ياد بگيرند.
خصيصهاي که در علوم انساني راجع به حوزههاست، بيان نوراني علي بن ابي طالب(صلوات الله و سلامه عليه) است که فرمود شما دو معلم داريد که همه علوم الهي را بلدند (يک)، نسبت به شما هم نهايت علاقه را دارند (دو) خودشان هم هماهنگاند (سه)، لذا شما هيچ بهانهاي نداريد. اين بيان نوراني حضرت است که در کتاب شريف تمام نهج البلاغه آمده است؛ فرمود وجود مبارک پيغمبر(عليه افضل صلوات المصلين) که رحلت کرده است، «ترک کتاب الله و اهل بيته امامين لا يختلفان و اخوين لا يتخاذلان و مجتمعين لا يفترقان»؛[3] فرمود وجود مبارک پيامبر رحت کرد اما دو امام براي شما گذاشت و شما امت اين دو امام هستيد؛
اين دو امام هيچ اختلافي باهم ندارند: «القرآن» و «العترة». فرمود شما به قرآن اقتدا کنيد به اهل بيت اقتدا کنيد، حوزه ميشود نماز جماعت، دانشگاه ميشود نماز جماعت، جلسه درس ميشود نماز جماعت، جلسه بحث ميشود نماز جماعت.
فرمود: «ترک کتاب الله و اهل بيته امامين لا يختلفان»؛ دو امام گذاشت (يک) «و أخوين لا يتخاذلان»؛ دو برادر براي شما گذاشت که هرگز يکديگر را ترک نميکنند، عليه يکديگر سخن نميگويند و دائماً هماهنگ باهماند (دو) «و مجتمعين لا يفترقان»؛ نه تنها دو برادرند، دو هم فکرند دو همآييناند دو همهدفاند دو همراهاند (سه). اصلاً بين قرآن و عترت اختلافي نيست.
بنابراين اگر مطلبي در بيانات نوراني قرآن کريم براي شما روشن نشد، به تفسير عترت مراجعه ميکنيد و اگر سيره و سنتي در عترت ديديد و براي شما روشن نشد، به قرآن مراجعه ميکنيد. فرمود اين دو امام هيچ اختلافي با هم ندارند، اين دو برادر هرگز از يکديگر جدا نيستند و اين دو رفيق هرگز يکديگر را رها نميکنند. شما در آستانه امامت قرآن و در آستانه امامت اهل بيت بايد درس بخوانيد و ياد بگيريد. آن وقت هيچ کسي نميتواند بگويد که فلان موجود زميني که از ما دور است و در اعماق زمين است، به من چه يا چگونه ياد بگيرم، کاملاً ميتوانيم ياد بگيريم! درباره آسمانها هم اينچنين است.
حوزه علميه ما به اندازه نظام سپهري وسيع است، کتابخانه ما به اندازه نظام سپهري وسيع است، مجلس درس ما به اندازه نظام سپهري وسيع است؛ اين مسخر است براي شما. فرمود قرآن امام شماست؛ شما همان طوري که در نماز جماعت همراه با اماميد، در کتابخانهها در حوزهها در دانشگاهها هم امام جماعت هست. شما درس تفسير داريد اصول دين داريد فروع دين داريد احکام فقهي داريد احکام اصولي داريد احکام رجالي داريد، همه اينها را به امامت قرآن و عترت اداره کنيد.
وقتي افکار اينها علوم اينها معارف اينها در دسترس شماست، شما داريد به اينها اقتدا ميکنيد. فرمود پيغمبر، قرآن را امام شما قرار داد، پيغمبر، علي و اولاد علي را امام شما قرار داد و اين دو امام هرگز باهم اختلاف ندارند؛ اينها دو برادرند که براي کمک شما آمدند. اين ميشود علوم انساني و انديشهورزي انسانيِ حوزههاي علميه. آنگاه ما در حوزههاي علميه مجتهد فراواني در فقه داريم، مجتهد فراواني در اصول داريم، مجتهد در قرآن داريم، مجتهد در ولايت و امامت داريم، مجتهد در کلام داريم، آنچه مربوط به امامشناسي است را داريم. اينها دستور رسمي ماست. فرمود براي شما امام گذاشتند: «ترک کتاب الله و اهل بيته امامين»؛ ما موظفيم قرآن را به عنوان امام جماعت بدانيم؛ امام جماعت چه کار ميکند؟ عبادت ما را تأمين ميکند. قرآن، علم ما را تأمين ميکند؛ فرمود اين امام شماست، فرا بگيريد.
ما اميدواريم ذات اقدس اله اين نظام سپهري را که برخي از کفار حربي اينها را تهديد ميکنند، آن کفار حربي را به عذاب اليم گرفتار کند از يک سو و اين ملت بزرگ و بزرگوار را مورد تأييد خود قرار بدهد از سوي ديگر و حوزهها و دانشگاهها را به اوج علم و ترقي برساند، تا همگي ما به اين دو امام اقتدا کنيم به اين دو برادر اقتدا کنيم به اين دو مجتمع اقتدا بکنيم!
اميدواريم همه شما عزيزان و نخبگان حوزوي و دانشگاهي، مورد عنايت ويژه ولي عصر باشيد!
«غفر الله لنا و لکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
[1] . نهج البلاغه، خطبه 189.
[2] . سوره لقمان، آيه 20؛ سوره جاثیه، آيه 13.
[3] . تمام نهج البلاغه (يک جلدی)، ص 872.