بسم الله الرحمن الرحيم و إياه نستعين
حمد ازلي خداي را سزاست كه در كتاب خود براي بندگان ويژه تَجلّي نمود. تحيت الهي بر پيامبران خصوصاً بر حضرت ختمي نبوّت رواست كه قلب مطهّر او مهبط كلام خدا بود، درود بيكران بر اهلبيت عصمت و طهارت (عليهمالسلام) مخصوصاً حضرت ختمي امامت مهدي موجود موعود (عليهالسلام) به جاست كه مفسّران راستين وحي الهياند. به اين ذوات قدسي تولّي داريم و از معاندان لَدود آنان تبرّي مينمائيم.
مقدم انديشمندان و فرهيختگان عرصة علم و معرفت الهي را در اين همايش گرامي داشته و حضور علما و اساتيد حوزوي و دانشگاهي را ارج مينهيم و سعي بليغ مسئولان محترم دانشگاه تربيت معلم آذربايجان به ويژه نهاد نمايندگي مقام معظّم رهبري و رياست دانشگاه را پاس داشته و توفيق همگان مخصوصاً دانشجويان جوان و عزيز از خداوند مسئلت ميشود.
چون محور مطالب اين گردهمايي وزين «قرآن كريم سفينۀ النجاۀ عصر ما» است لذا چند نكته در اين باره به محضر صاحب نظران پژوهش قرآني و صاحب بصران علوم وحياني ارائه ميشود، به اميد قبول الهي از همگان.
يكم: مشكل فرد يا جامعه، مُعضِل حوزه يا دانشگاه. و داء عياء جوان و پير، يا از درون خود شخص است يا از بيرون او و جمع هر دو دشواري نيز ممكن چنانچه رفع هر دو نيز معقول خواهد بود. انسان از آن منظر كه موجودي است متفكر و مختار و كمال او نيز در انديشۀ ناب و انگيزۀ سَرَه خواهد بود، راهزن تكامل معرفتي و تعالي عملي وي همانا جهل علمي و جهالت رفتاري او است.
عقل كه عِقال هر تمرّد و تمزّي مانند آلودگي بشر به ندانستن حقيقت و پيمودن شريعت را به همراه دارد معيار كمال او است. قرآنِ حكيم جامعه به ويژه نسل نو پا را به خردورزي از يك سو و به وارستگي از سوي ديگر فرا ميخواند: « اَلَم تَرَوا اَنّ اللهَ سخّر لكُم ما في السموات و ما في الارض و اسبَغَ عليكم نَعِمهُ ظاهرۀً و باطنۀً و من الناس مَن يُجادِلُ فِي اللّه بِغَير علمٍ و لاهُدَيً ولا كتابٍ مُنيرٍ» [1] دعوت به ديدن و ترغيب به رؤيت براي روشن بودن تسخير نظام كيهاني براي جوامع بشري و لزوم آگاهي از آن است.
پروردگاري كه جهان – انسان و پيوند ناگسستني اين دو را با هم آفريد و ربوبيّت آنها را به عهده دارد، تمام آنچه در نظام سپهري وجود دارد را مسخّر مراكز علمي قرار داد، چون تسخير غير از قَسر و قهر است، به خدمت گرفتن موجودات آسمان و زمين و بهره وري از آنها و آگاهي از نظم خاص و نَضدِ مخصوص حاكم بر مجموعه خلقت به منظور انتفاع همه جانبه در عين حفظ محيط زيست هم با ساختار آنها هماهنگ است و هم در دسترس جامعه پژوهشگر خواهد بود و گرنه استفاده از كهكشانِ فضا و عمق دريا و سطح صحرا يا با فشار و شتاب تحميلي همراه بود و يا مقدور بشر نميبود. در حاليكه قرآن كريم واژه تسخير را به كار برد نه كلمه جبر، قسر و قهر را و اين مجموعه منسجم را رامِ دام علمي محققان قرار داد تا بر دوش آسمان نظير مَنكب زمين قرار گيرند و از آن ارتزاق كنند: « هُوَ الذي جَعَلَ لكم الارضَ ذَلُولاً فامشوا في منا كبها و كُلُوا مِن رزقَه و اليه النشورُ»[2]. فضاي فكري جامعه اگر درصدد تسخير منابع فراوان زمين از يك جهت و بهرهمندي از مخازن آسماني كه شمس و قمر نموداري از آنند از جهت ديگر نباشد راه اصلي خود را نشناخت و آن را نپيمود. محصول تلخ اين فقر علمي همانا اقتصاد بيمار، سر در گمي، نياز به ديگران و در نتيجه محروميت از كرامت انساني است كه پيام رسمي قرآن كريم ناظر به آن است.
دوم: قرآن حكيم هندسه آفرينش را حق مداري و باطل گريزي ميداند: « وَ ما خَلَقنا السماء و الارض و ما بينهما لاعبين»[3] و « ما خَلَقنا السماء و الارض و ما بينهما باطلاً» [4] بنابراين، حق گريز و باطل گرا هرگز به مقصد نميرسد و هماره سرگردان است. تنها كساني به هدف نائل ميشوند و از اضطراب نجات مييابند كه طبق رهنمود عقل و نقل حقيقت ياب شده و حق را بيابند و رويكرد آنها گزينه حق طلبي باشد. عمر جوان كه سرمايه اوست اگر صرف تحصيل علم، تحقيق و معرفت و پژوهش دربارۀ نوآوري و شكوفايي علوم طبيعي و معارف فرا طبيعي باشد، در راستاي هندسۀ خلقت به كار گرفته ميشود و هيچ اِعضالي در كار او رخ نميدهد. زيرا زير ساخت خلقت جهان همان است كه وي در مسير آن گام بر ميدارد و هر كس همراه با كاروان هستي در راه مستقيم حركت كند و معتقد باشد رهبريِ راهيان نظام تكويني را خداوند به عهده دارد و خداوند براساس راه راست رهنمود دارد: « اِنّ ربّي علي صراط مستقيم»[5]، هرگز وا نميماند. زيرا روزي به اندازۀ كافي فراهم شده است و اشتغال به مقدار لازم مهيّا است. اگر عيب يا نقصي مشهود است براي آن است كه بازي به جاي تحصيلِ دانش و باطل گرايي به جاي حق طلبي و افزون خواهي به جاي قناعت قرار گرفت. قرآن مجيد پرهيز از هر بطلان و بيهودهگي را كه از آن به تقوا ياد ميشود وسيله تقرّب به خداوند ميداند كه وي مبدأ همه كمالهاي علمي و عملي است. گاهي تقوا را سبب نيل به گوهر نوراني دل دانسته و آنرا مايه فرق حق و باطل، صدق و كذب، خير و شر و بالاخره حُسن و قبح معرفي كرد: «اِن تتقوالله يَجعل لكم فرقاناً» [6] و زماني تقواي مردمي را مايه نزول بركات آسماني و گشايش درهاي رزق زميني معرّفي ميكند: « و لو اَنّ اهل القري آمنوا و اتقّوا لفتحنا عليهم بركاتٍ من السماء و الارض»[7] و گاهي آنرا پايۀ برون رفت از هر مشكل ميشمارد: «وَ من يتقّ الله يجعل له مخرجاً و يَرزُقه من حيث لايحتسب»[8].
بنابراين ترجيح دانش اندوزي بر بازيگري، اهتمام به شناخت خلقت به عنوان تأمين كننده تمام نيازها، اعتماد به عنايت الهي در نوآوري و شكوفايي و سرانجام كوشش در توليد و قناعت در مصرف مهّمترين عامل رفع اعضال موجود و دفعِ اشكال موعود است. يعني رهنمود قرآن براي برون رفت از اُفت كنوني و مصونيّت از آفت احتمالي همين اصول ياد شده است.
سوم: قرآن كريم مأموريّت اصلي جامعه بشري را آباد نمودن آزادانۀ زمين ميداند: «هو اَنشَأ كُم من الارض و استعمر كم فيها» [9] چنانچه تخريب آنرا تحريم و ويرانگر آنرا با تهديد به كيفر تلخ تحديد نموده است: « و اذا تولّي سَعي في الارض ليُفسِدَ فيها و يُهلِكَ الحَرثَ و النسل و الله لا يُحِبُّ الفساد» [10] و راهبرد عمران زمين را داشتن زمينة مناسب فنّ آوري در علم صائب و عمل صالح معرّفي نمود و هماهنگي كامل بين تخصّص علمي و تعّهد عملي را از سيره و سنّت رهبران الهي ميداند. چنانچه در كيفيّت اداره نمودن كشور بحران زده مصر توسط يوسف صديق (عليهالسلام)چنين فرمود: « اِجعَلني علي خزائن الارض انّي حفيظ عليم » [11] و در كيفيّت ارجاع كار به كارگزار راجع به جريان موساي كليم(عليهالسلام) چنين فرمود: «يا اَبتِ استأجره، اِنّ خَيرَ مَنِ استأجرتَ القوّي الامين».[12] بدون فراگيري دانش عميق و خرد عريق و نيز بدون داشتن تقواي افيق و پرهيز از طغواي غريق در مباهات به تباهي هم مُعضِل موجود ميماند و هم مشكل موعود فرا ميرسد. ليكن بااستمداد از هدايت قرآن كه: يهدي للّتي هي اقوم است و با استعانت از خداي سبحان به بركت عترت طاهرين (عليهم السلام)اميد است مسئولان محترم و انديشوران حوزه و دانشگاه و دانشجويان متديّن در فراگيري علوم راجع به خلقت نظام كيهاني ودر تهذيب روح و تذكيۀ عقل نظر و تزكيۀ عقل عمل بيش از پيش موفّق بوده تا اين كشور متعلّق به اُسرَه ياسين و دودۀ طاها با حضور و ظهور حضرت ختمي امامت مهدي موجود موعود (عليهالسلام)به صلاح و فلاح همه جانبه خود نائل آيد.
مجدّداً در اين پيام كوتاه مقدم همگان را گرامي و اجر رنج برگزار كنندگان اين همايش وزين را از خداوند خواهانم.
«والسلام عليكم ورحمة الله »
جوادي آملي
ارديبهشت 1387