بسم الله الرحمن الرحيم و ايّاه نستعين
ثنا و ستايش نامحدود، مخصوص ذات اقدس خدايي است كه با سرمدي بودن ذاتي خويش بين ازلي و ابدي بودن جمع كرد، و اَحَدي را ياراي همتايي اَحَديّتِ او نيست؛ چه رسد به غيبِ محض، و هويّت مطلق، كه نه تنها برتر از خيال و قياس و گمان و وهم مي باشد، بلكه برتر از عقل حكيمان، قلب عارفان و سِرّ اوليا و والاتر از شهود فرشتگان و عروج پيامبران (عليهمالسلام) است.
درود مستمر خداي ودود، بر ارواح اصفيا و اوصياي الاهي كه سخنان آنان صفير سفيرِ كوي حق، و رهنمود آنان ضامن آزادگي از هر ذلّت، و آزادي از هر رقيّت است.
تحيّت الاهي بر رهبران راستين، و وارثانِ علم و صاحبان عمل، كه رسالت عصر غيبت وليّ عصر(ارواحنا فداه) را در كمال اصالت و اِصابت، ايفا نموده اند، و بر رهروانِ صادق و پيروان صالح آنان كه وظيفهٴ امّت امين بودن را، در نهايت درايت انجام داده اند.
لزوم تكريم شايستگان
اكنون كه فرزندان فرزانهٴ مرز و بوم ايران اسلامي، با حضور فخر آفرين خود در صحنههاي المپياد جهاني، صفحهٴ زرّين تاريخ علمي اين كشور كهن را تدوين كرده اند، و ميراث فرهنگي سَلَف صالح را از دستبرد نسيان و عصيان حفظ نموده اند، شايسته است تمام علاقمندان به علم و ادب، از اين جريان محمود و ممدوح، سپاسگزاري كنند، و همهٴ برندگان گوي سبقت را تكريم نمايند، و تمام مسئولان گرانقدر تعليم و تربيت را تجليل كنند، و كليهٴ خانداني را كه در پرورش چنين فرزنداني سعي بليغ نموده اند، مورد تقدير قرار دهند.
آن چه لازم است در اين رخداد فخر آور تاريخ، تحليل شود، تا علل نهايي اينگونه از درخشش ها روشن گردد، در طي چند نكته به حضور همهٴ مشتاقان به پيشرفت فرهنگي جامعهٴ انساني و اسلامي تقديم ميشود.
برتري نوآوري از حفظ آثار
يكم. گر چه ممكن است آفرينش استعدادهاي درخشان مشروط به اموري باشد، كه در هر دوره يا قرني حاصل نشود، ليكن چنان نبوغي راجع به نو آوري و ابداع صنع علمي است، نه صِرف فهم و حفظ آن چه را كه ديگر انديشوران گفته و نوشته اند؛ و گرنه ظهور مُستعدّاني كه اوجِ عروجِ آنان، فقط ادراك صحيح ره آورد ديگران مي باشد، چندان شرايط صعبي را نمي طلبد، چنانچه روشن خواهد شد.
درجات فرزانگان و نخبگان
دوم. فرزانگاني كه در چهرهٴ تاريخِ دانش، شهره اند، عده اي كه در تارك تاريخ مي درخشند، كساني اند كه خَطِ ابطال بر باورهاي دامنه دار باطل كشيدهاند، و خطّ صحيح و مُبَرهن را فرمانرواي كرسي تحقيق و تعليم نموده اند؛ نه از نو آوري هراسي داشتند، نه از هدم عادت دير پاي واهي و موهون مرعوب بوده اند.
گروهي گر چه به بارگاه رفيع ابداع بار نيافتند، ليكن در تكميل آن صنع بديع كامياب بودند، و اصلي بر اصول آن بناي مرصوص افزودند. عده اي نه تنها به مقام اول نرسيدند، بلكه به مقام دوم هم نائل نيامدند، ولي در استنباط برخي از فروع پيچيده از آن اصول موروثي سهم به سزائي داشتند.
گروه چهارم كساني اند كه از ابداع اصل يا ابتكار و استنباط فرع ناتوان بوده اند، ليكن در ادراك صحيح اصول و فهم درست فروعِ به جامانده از نياكان دانش و بنيانگذاران علم، موفق شدهاند. اين صنف اخير از اصناف سه گانهٴ قبل بيشترند، و عزيزان موفق در المپياد هاي علمي، فرزندان اين گروه اند. بسيار كوشش لازم است تا از اعضاي صنف چهارم شوند و از آن پس از باده، مغز تر كن و آن يار نغز جو ٭٭٭٭ تا سر رود به سر رُو، تا پا به پا به پو
تا مقام هاي سه گانه گذشته يكي بعد از ديگري به دست آيد.
گرچه وصالش نه به كوشش دهند ٭٭٭٭ آن قدر اي دل كه تواني بكوش[1]
امام خميني، احياگر علم و دين
سوم. مهم ترين عاملي كه گنجينههاي علمي را بعد از كارشناسي دقيق، از زير خروارها سنگ استعمار، خاك استثمار، غبار استعباد، گرد استحمار، استخراج كرد، و هويّت اصيل چنين دفينه هاي ارزشمندي را به جامعهٴ انساني و اسلامي، ارائه نمود، و اعتقاد به مبدأ و معادِ مجموعهٴ نظام آفرينش را به آنان ارزاني داشت، و حِسّ استقلال باوري و اعتماد به فخر آفريني را در امّت اسلامي زنده كرد، و هرگونه مانع ترقّي، و حجاب برتري را از بين برد، و ايران ويراني را از گمنامي و گمراهي رهايي بخشيد، و گوي ناموري و تاج برازندگي و ارج جهاني شدن را بهرهٴ او نمود.
او، بنيانگذار جمهوري اسلامي، حضرت امام خميني «ره» بود كه با رهبري خردمندانهٴ آن امام هُمام، و ايثار و نثار نَفس و نفيس شهيدان شاهد و آزادگان و جانبازان و مفقودان، و خاندان گرانقدر آنان، اين دفينه ها استنباط و ارائه شد.
دو پيام مهم قرآني
چهارم. گر چه هر علمي كه سعادت و سيادت جامعهٴ بشري را تأمين كند، مورد ترغيب قرآن كريم است، و هر علمي كه آزادي و آزادگي امّت اسلامي را تضمين نمايد، مايهٴ تشويق دين الاهي مي باشد، ليكن پيام اصيل قرآن مجيد در اين باره، دو چيز حسّاس و مهمّ است؛ يكي آن كه ميدان مسابقههاي علمي و معنوي هرگز همانند مسابقههاي مادّي، محدود و بسته نخواهد بود، و در اين زمينه چنين فرمود: ﴿سابقوا إلي مغفرةٍ من ربّكم و جنّةٍ عرضها كعرض السّماء و الأرض﴾.[2]
ديگر آن كه منافسه، يعني براي برندگي و حيازت رتبهٴ اول، نَفَس زدن و كالاي نفيس قرباني كردن و نَفْس را در اين راه تهذيب و تزكيه كردن و اين عمل سترگ، فقط براي معرفت و محبّت، حقيقت ماندني است كه چنين وصف پايداري ويژهٴ خداوندي است كه هستي محض و حق صرف خواهد بود، و پاداش چنين مجاهدتي نوشيدن صهبايي مكتوم و ختوم به مِسك است. كلام خداوند در اين زمينه چنين است: ﴿يُسْقَونَ مِنْ رحيقٍ مختومٍ ٭ خِتامُهُ مِسكٌ و في ذلك فليتنافسِ المتنافسون﴾.[3]
وظيفه نوابغ نسبت به انقلاب
پنجم. همانطوري كه بسياري از استعدادها در رژيم گذشته به هدر ميرفت يا تاراج مي شد و نظام اسلامي آن ها را از هر دو آسيب حفظ كرد، وظيفهٴ متقابل همهٴ نوابغ آن است كه در صيانت ارزشهاي اسلامي بيش از ديگران كوشش نمايند.
در پايان از همهٴ فخر آفرينان كشور ادب پرور ايران اسلامي، به ويژه فرزندان عزيز آمل، آقاي روزبه كياني و آقاي مجيد درگاهيان، تقدير و نسبت به آن ها دعاي خير و سعادت داريم، و نيز از تمام بزرگوراني كه در سراسر ميهن اسلامي از چنين نوابغي تجليل به عمل آوردند، مخصوصاً مردم گرانقدر شهر علم پرور آمل، بالاخص جامعهٴ محترم پزشكان و داروسازان و سائر برگزار كنندگان مراسم تجليل و تكريم سپاسگزاري كرده، اعتلاي آنان و بهروزي همگان را از خداوند بزرگ مسألت مينمائيم.
پروردگارا، نظام اسلامي، مقام معظم رهبري، مراجع تقليد، مراكز فرهنگي را در پرتو عنايت حضرت ولي عصر (ارواحنا فداه) حفظ فرما، و توفيق حق شناسي از ره آورد انقلاب اسلامي را به همگان مرحمت فرما.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
15 مرداد 1374
جوادي آملي