بسم اللّه الرحمن الرحيم و إيّاه نستعين

حمد ازلي خداي را سزاست. تحيت ابدي پيامبران، به ويژه حضرت ختمي نبوت را رواست. درود بيكران دوده طاها، مخصوصاً حضرت ختمي امامت(عج) را بجاست؛ به اين ذوات قدسي تولي داريم و از معاندان آنان تبري مينماييم.

ضمن عرض شادباش جشن ازدواج دانشجويي و دعاي خير براي همگان، خصوصاً دانشگاهيان آرميده بر تخت بخت و سپاسگزاري از نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري، توجه برادران و خواهران كنوني و پدران و مادران بزرگوار آينده، به نكاتي معطوف ميشود.

تناسب نكاح دانشجويي با فرهنگ دانشگاهي

يكم. نكاح دانشجويي مناسب فرهنگ دانشگاهي اوست. اگر محور درس دانشجوي علوم تجربي، طبيعتشناسي باشد كه در آن نه از آغاز خبري است و نه از انجام اثري، ازدواج وي كه بارزترين شئون زندگي اوست، به صورت اجتماع مذكر و مؤنث مطرح است كه نتيجه آن از قلمرو طبيعت تعدي نكرده و ثمر ماوراء طبيعي نخواهد داشت، و اگر در مدار درس چنان دانشجويي، خلقتشناسي باشد كه در آن گذشته از نظام داخلي، سخن از آفريدگار ﴿هو الأوّل﴾ و بحث از معاد پايان كار ﴿هو الاخِر﴾ مطرح بوده و بهرهوري صحيح از دانش تجربي، مانند انرژي هستهاي ارايه ميشود، نكاح وي به صورت هماهنگي دو اسم جمال و جلال الهي تجلي كرده، يكي جمال دلپذير خداي بينديد را مينماياند و ديگري جلال شكوهمند پروردگار جلالتمدار را نشان ميدهد و چنين ازدواج مباركي، بر اساس سنّت خواهد بود؛ نه طبيعت، لذا پيامبر گرامي اسلام فرمود: «ما بُني في الإسلام بناءٌ أحبّ إلي اللّه عزّوجلّ أعزّ من التزويج» [1]؛هيچ بنايي در اسلام محبوبتر از بنيان ازدواج نيست.

دو نگرش متفاوت فيزيكي و متافيزيكي به ازدواج

دوم. نكاح دانشجويي مسانخ تفكر فردي يا جسمي او از يك سو، و انديشه خام جسمي و پخته روحي وي از سوي ديگر است؛ اگر محصول دروس تجربي، تأمين نيازهاي سطحي غريزه بوده و بر اساس هدف پنداري وسيله باشد و آنچه ابزار است مقصد تلقي شود و آنچه راه است، مقصود انگاشته گردد، ازدواج چنين شخصي به صورت تلفيق تلقيحي درآمده كه حاصلي جز ارضاي برخي از خواستههاي برخاسته از طبيعت نخواهد بود و اگر خروجي آموزشهاي تجربي، هماهنگ با رهآورد دانشهاي تجريدي بوده و انسان به عنوان خليفه الهي كه مأمور معمور نمودن زمان و زمين است: ﴿هو أنشأكم مِنَ الأرضِ وَ اسْتَعمرَكُم فيها﴾ [2] و دوام آفرينش نسل طاهر در هر عصر و مصر به مظهر خالقيت خداي سبحان وابسته است، شناخته شود، ازدواج چنين انديشوري به صورت مجراي فيض خلقت ظهور كرده، يكي قدرت بيكران خداي بيمثيل را در «جاعل» بودن و ديگري امانت نامحدود پروردگار بيبديل را در «مقر» بودن ارايه داده و آيت آن ميشود: ﴿ثمّ جعلناه نطفةً في قرار مكين﴾ [3]، آنگاه رنج گنجآوري پدر و تعب صعب مادر، وسيله پيدايش «احسن المخلوقين» با اراده خلل ناپذير «احسن الخالقين» شده و روح ملكوتي نوزاد از بارگاه رفيع ﴿نفخت فيه من روحي﴾ [4]، در كارگاه انسانسازي، بدون تجافي تجلي ميكند و نغمه دلانگيز ﴿فتبارك اللّه أحسن الخالقين﴾ [5] به عنوان ستايش آفريدگار و پاداش مسير آفرينش وي، به ويژه مادر، به گوش ميرسد و اين از برجستهترين فخر زنان است كه «تبارَك خدا» و «احسن الخالقين» بودن او، در حيطه هستي و ساحتِ روح و عرصه بدن زن، تبلور مييابد و فرزند كه فرّ زندگي است، از كريمهاي كه مظهر امين اللّه بودن از يك سو و مجلاي ربوبيت شدن از سوي ديگر است، از غيب به شهادت ميرسد.

اين بينش در ازدواج كجا و آن نگاه درباره نكاح كجا! اين گرايش در پيشگاه حشمت متافيزيكي است و آن نگرش در پايگاه خدمت فيزيكي. اين جامجم دارد و آن گرفتار جام غم است: «ما كلّف اللّه نفساً فوق طاقتها و لاتَجود يدٌ إلاّ بما تَجِد».[6]

منشأ چالش علم و دين

سوم. ازدواج دانشجويي آيت فضاي دانشگاه است. اگر عقل اعم از تجربي و تجريدي، همانند نقل، كاشف كار خداي سبحان در قلمرو «بود و نبود» و راهنمايي حكم خدا در منطقه «بايد و نبايد» به حساب آيد، هرگز مجالي براي جولان بيگانه در ايجاد چالش بين علم و دين نخواهد بود، زيرا نه دليل دين محصور در نقل است و نه فتواي عقل برهاني خارج از هندسه دين خواهد بود. چنين تفرقه نامباركي مصداق ﴿الذين جعلوا القرآن عضين﴾ [7] است.

عنصر محوري ازدواج

بر اين اساس، پرورش يافتگان نخبه، نكاح را از منظر ملكوت نگاه ميكنند كه حضرت ختمي رسالتصلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «مَن تَزوَّجَ أحْرزَ نِصفَ دينِهِ فليتّق اللّهَ في النصفِ الاخر» [8]؛ هركس همسر انتخاب كرد، نيمي از دين خود را حفظ كرد و بايد در صدد حفظ نيم ديگر باشد. عنصر محوري ازدواج از نظر پروردگار انسان و جهان، مودّت عاقلانه و رحمت عطوفانه است: ﴿خلق لكم من أنفسكم أزواجاً لِتسكنوا إليها و جعل بينكم مودّةً و رحمةً﴾.[9]

مجدداً بهترين تهنيت را در پرتو غدير هميشه جاويد به دانشگاهيان تقديم و از نهاد نمايندگي سپاسگزار و شكوه زندگي را براي همسران مسئلت مينمايم.

پروردگارا مقام معظم رهبري، دولت و ملت را حفظ فرما. امام راحل و شهدا را با انبيا محشور نما.

والسلام عليكم

جوادي آملي

 


[1]  ـ مستدرك الوسائل، ج 14، ص 152؛ بحار الانوار، ج 100، ص 222.

[2]  ـ سوره هود، آيه 61.

[3]  ـ سوره مؤمنون، آيه 13.

[4]  ـ سوره ص، آيه 72.

[5]  ـ سوره مؤمنون، آيه 14.

[6]  ـ حديقة الحقيقه، ص 13(مقدمه حكيم سنايي).

[7]  ـ سوره حجر، آيه 91.

[8]  ـ الكافي، ج 5، ص 328.

[9]  ـ سوره روم، آيه 21.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات