إنّا لله وإنّا إليه راجعون

ارتحال «حضرت آية الله حاج سيد ابوالحسن حسيني بابلي» را به حوزه‏هاي علمي و مردم بزرگوار مازندران تسليت، و با بيت شريف آن رحيل الهي اعلام همدردي نموده و ضمن مسئلت اجر صابران، توجّه برادران ايماني به ويژه علما و انديشوران گرامي به نكات ذيل معطوف مي‏شود.

عالمان، شاهدان توحيد ناب

يكم. عالمانِ پرهيزكار، چونان فرشتگانِ موحِّد، شاهدانِ توحيدِ ناب بوده و از آسيب بينش غير خدا و گزند گرايش به غير او مصون‏اند؛ ﴿شهد الله أنّه لا إله إلّاهو والملائكة وأولوا العلم قائماً بالقسط... ﴾.[1]

هراس موحدانه عالمان وارسته از خدا

دوم. عالمانِ وارسته همانند ملائكه، فقط از خداوند هراسناك‏اند و از غير او بيمي ندارند؛ ﴿يَخافَون ربَّهم من فوقهم ويفعلون ما يُؤمرون﴾،[2] ﴿إنّما يَخْشَي اللّهَ من عباده العلماء﴾.[3]

سهم عالمان راستين از بقاي الهي

سوم. عالمانِ راستين در پرتو فنا از غير خدا، همتاي فرشتگان، سهمي از بقاي الهي يافته و ارواح آنها هماره در قلوب صاحبدلان باقي است و اگر در كلام اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب(عليه‌السلام) چنين آمده است كه «العلماء باقون ما بقي الدهر، أعيانهم مفقودة وأمثالهم في القلوب موجودة»،[4] ريشه اصلي آن در كلام خداوند است كه از علماي ديني به عنوان ﴿اُوْلُوا بقيّةٍ﴾ [5] ياد فرموده است كه مصداق اتمّ و مظهر اسم اعظم خدا، حضرت بقيّةالله (ارواح من سواه فداه) مي‏باشد.

دانشمندان، ضامن استقلال و آرامش جامعه

چهارم. عالمانِ منزّه از زر و زور همسان سلسله جبال، ضامن استقلال و آرامش جامعه‏اند، چنان‏كه اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) فرموده است: «فهو من معادن دينه واَوْتادِ اَرْضِه».[6]

تسليم روح به خدا، هنگام ارتحال عالمان

پنجم. عالمانِ مبرّاي از خِداع و خِتال، هنگام ارتحال روح را تسليم خداوند مي‏نمايند، چنان‏كه امام سجّاد(عليه‌السلام) فرمود: سرّ سرعت ما در بذل جان آن است كه خداي سبحان شخصاً ارواح علماي الهي را قبض مي‏كند؛ ﴿اَوَلم يَرَوا انّا نأتي الأرض نَنْقُصها من أطرافها﴾.[7] در اين كريمه اطراف بر طرائف انساني، يعني علماي عادل تطبيق شده است.

 در پايان از حضور گسترده مردم بزرگوار، در انتخابِ رئيس‏جمهور سپاسگزاري نموده، انتظار مي‏رود همگان به ويژه علما و انديشمندان در مجلس بزرگداشت رحلت آية الله حسيني كه در آمل تشكيل مي‏شود، شركت فرمايند!

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

جوادي آملي

04/03/1376

 


[1]  ـ سوره آل‏عمران، آيه 18.

[2]  ـ سوره نحل، آيه 50.

[3]  ـ سوره فاطر، آيه 28.

[4]  ـ نهج‏البلاغه، حكمت 147.

[5]  ـ سوره هود، آيه 116.

[6]  ـ نهج‏البلاغه، خطبه 87.

[7]  ـ سوره رعد، آيه 41.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات