بسم الله الرحمن الرحيم
حضور برادران محترم جامعة القرآن تبريز (دامت تأييداتهم العالية)
با اهداي بهترين تحيّت و دعا به عرض ميرساند: مرقوم پرمهر آن عزيزان زيارت شد، از اشتياق زايد الوصف شما نسبت به ساحت قدس خاتم الاولياء حضرت بقيّة الله (ارواح من سواه فداه) مستحضر شدم، اميد آن كه سعي بليغ شما مشكور خداوند و مقرّبان درگاه او باشد.
چون اجابت دعوت آن دوستان گرانقدر ميسور نيست، دريغم آمد اكنون كه با قدم به حضورتان نيامدم، با قلم هم بار نيابم، و اگر با پا مشرّف نشدم، با پيام تشرّف نيابم. زيرا محفل به نام كسي است كه:
ز پرده كاش برون آمدي چو قطرهٴ اشك ٭٭٭٭ كه بر دو ديدهٴ ما حكم او روان بودي[1]
واسطة العقد انسان هاي كامل
گرچه انسان كامل در قوام احسن آفريده شده؛ ﴿لَقَد خَلَقْنا الإنسانَ في أَحسَن تَقْويم﴾،[2] ليكن اهل بيت عصمت و طهارت (عليهمالسلام) واسطة العِقد سلسلهٴ انسانهاي كاملاند، و سخن دربارهٴ آنان اوّلاً به زبان قرآن كريم خواهد بود كه با بيان احسن تجلي نمود؛ ﴿الله نزّل أَحْسَن الحديثِ﴾،[3] ثانياً به زبان خود عترت طاهرين (عليهمالسلام) كه همتاي قرآن كريماند؛ إِنّى تاركٌ فيكم الثقلينَ كِتاب الله وعِتْرتى.[4]
صبغه ي الهي انسان كامل
قرآن مجيد هر رنگي را غير از صبغهٴ الاهي مطرود دانسته، آن را شايستهٴ انسان كامل نميداند؛ ﴿و مَنْ أَحْسَن من الله صِبْغَةً﴾،[5] و آن صبغهٴ الاهي همانا بيرنگي محض ميباشد. زيرا صبغهٴ بسيط الحقيقة بسيط خواهد بود. براي پيدايش چنين بساطتي لازم است هرگونه تعلّق بلكه تعيّن زدوده شود، تا... زِهَرچه رنگ تعيّن پذيرد آزاد گردد.
براي اين هدف سامي گاهي شراب ممزوج صَرْف ميشود مانند آيات: ﴿إنّ الأبرار يشربون من كأسٍ كان مزاجُها كافوراً﴾[6] و ﴿و يُسْقَون فيها كأساً كان مزاجها زنجبيلاً﴾[7] و ﴿و مزاجه من تَسْنيم﴾[8] و گاهي شراب ناب مصرف ميگردد، مانند: ﴿عَيْناً يَشْرَب بها المُقَرَّبون﴾[9] و ﴿... و سَقاهم رَبُّهم شَراباً طهوراً﴾.[10]
طهارت اهل بيت
ليكن در همهٴ موارد ياد شده حجاب وساطت محفوظ است، خواه ممزوج و خواه ناب، ولي دربارهٴ اهل بيت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هيچ سخن از واسطه نيست، بلكه خود خداوند آنانرا از لوث شهود غير خود معصوم و مصون داشت و با ارادهٴ تكويني نه تشريعي محض و با حفظ اختيار بدون آميختگي به دَمِ افراط تفويض، و آلودگي به روث و فرث تفريط جبر، آن ها را تطهير نموده است، ﴿...إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرجسَ أهل البيتِ ويُطَهّركم تطهيراً﴾.[11]
خلافت و بي همتايي اهل بيت (ع)
چنين ذوات مقدّس و نوراني خلفاي راستين الاهي بوده، مسجود همه فرشتگان ميباشند، و دين خداوند با قيام قائم آنان جهان شمول شده، و عدل الاهي جهان گستر ميگردد؛ ﴿...ليظهره علي الدين كلِّه و لو كره المشركون﴾.[12]
همان طوري كه بعثت خاتم الانبياء (صلي الله عليه و آله و سلم) مِنَّت و نعمت وزين و گرانسنگ خداست؛ ﴿لقد مَنَّ الله علي المؤمنين اذ بَعَثَ فيهم رَسُولاً من أنفسهم ...﴾[13] اِمامَتِ معصومان به ويژه خاتم اوصياء (عليهالسلام) منّت و نعمت گرانقدر الاهي خواهد بود، ﴿و نُريد أنْ نَمنّ عَلي الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمّةً و نَجْعَلَهم الوارثين﴾.[14]
از آن جهت كه خليفهٴ كامل حكم مستخلف عنه را دارد و مظهر اسم اعظم خداوند ميباشد، لذا در بين موجودهاي امكاني مانند ندارد، و براي او در ميان ماسواي خدا همتايي نيست. زيرا مظهر خداوندي كه ﴿ليس كمثله شيء﴾،[15] بوده، ﴿و لم يكن له كفواً اَحَدٌ﴾[16] است، مخلوق كاملي است كه در حلقات امكاني بينظير و بيهمتا ميباشد، چون آيت كبراي خالق بيمثيل و بيهمتاست.
تفاوت مهمّ آن است كه اين اوصاف كمالي براي خداوند بالذّات و نَفْسي است و براي انسان كامل بالعَرَض وَ نسْبي بوده و نيز براي خداوند به طور مطلق است و براي مظهر او بطور محدود و مقيّد. لذا انسان كامل گرچه در ساحت قدس ربوبي بندهٴ محض و مخلوق صرف ميباشد، ليكن با عنايت الاهي در قلمرو امكان، و در محدودهٴ مخلوقها بينظير و بيهمتا خواهد بود، لذا از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و نيز از حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (عليهالسلام) رسيده كه هيچ موجود امكاني با اهل بيت عصمت و طهارت قابل قياس نيست؛ لا يُقاسُ بآلِ محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) مِنْ هذهِ الاُمّة اَحدٌ ولايسوّي بهم.[17]
از امام رضا (عليهالسلام) رسيده است كه هيچ كسي نزديك مقام منيع امام معصوم (عليهالسلام) نبود، و عقل هيچ فرد عادي به كنه ولاي وي بار نمييابد. الإِمامُ واحدُ دهره، لا يُدانِيه أحدٌ... وهُوَ بحَيثُ النجم مِنْ أيْديِ المتناولين،... أيْنَ العقولُ مِن هذا، و اَيْن الاختيار من هذا[18]چون انسان كامل، عقل ممثّل و نور مجسّد و حيات مجسّم ميباشد، اگر فرد يا جامعهاي چنين انساني را نشناسد و به او ايمان نياورد و به انتظار مقدّم مباركش به سر نبرد، زندگي آن ها معقول نبوده و روشن نميباشد و از حيات برين تهي خواهد بود.
حيات و مرگ جاهلي
چه اين كه از اهل بيت طهارت (عليهمالسلام) رسيده است؛ مَن ماتَ و ليس له إمامٌ فموتُه مَيْتةٌ جاهليّة، و لا يُعْذَر الناسُ حتّي يَعْرِفوا إمامَهم، و مَن ماتَ و هو عارفٌ للإمامة لا يَضرّه تقدّم هذا الأمر أو تَأخّرُه، و مَن ماتَ عارفاً للإمامة كان كمن هو مع القائم (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) فى فسطاطه.[19]
چون مرگ هر كسي برابر زندگي اوست، اگر مَوت كسي جاهلي بود، معلوم ميشود حيات او نيز جاهلي بوده است، گرچه مشابه اين تعبير دربارهٴ مرگ بدون وصيّت هم آمده است؛ ليكن يكي ناظر به نفي صحّت دين و ديگري ناظر به نفي كمال آن ميباشد، و پاسداري از حَرَمِ اَمن ولايت معصومان (عليهمالسلام) سبب شده است تا برخي از امامان (عليهمالسلام) چنين بفرمايند، ولايتى لعلىّ بن ابى طالبٍ خيرٌ من وِلادتى منه؛[20] يعني ولايتم نسبت به اميرالمؤمنين (عليهالسلام) براي من مهمّتر از ولادت من از آن حضرت ميباشد.
بركات ظهور انسان كامل
باظهور چنين انسان كاملي، آواي توحيد و نبوّت گسترهٴ زمين و پهناي زمان را زير پوشش ميگيرد. چنانكه از حضرت امام صادق (عليهالسلام) رسيده است: «إذا قام القائم لا تبقي أرض إلاّ نُودِي فيها شهادة أن لا إله إلاّ الله، و أنّ محمّداً رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم(»[21]زيرا در اين هنگام آيهي: ﴿و له اَسْلَمَ من في السموات والارض طوعاً وكرهاً﴾[22]، مصداق بارز مييابد، چه اينكه با ظهور آن حضرت (عليهالسلام) آيهي: ﴿اِعْلَموا أنّ الله يحيي الأرضَ بعد موتها﴾،[23] پديد آمدن حيات ايماني جامعه و زوال كافران دل مرده را نويد ميدهد. چون آن وليّ الله مطلق همهٴ آرا و مكاتيب را بر قرآن عرضه مينمايد و همهٴ اغراض و غرائز را با معيار قرآني تعديل خواهد كرد، و مصداق كامل بيان اميرالمؤمنين (عليهالسلام) خواهد بود كه، يَعْطِفُ الهَوي عَلي الهُدي إذا عَطَفُوا الهُدي عَلي الهَوي، و يَعْطِف الرأى علي القرآن إذا عَطَفوا القرآنَ علي الرأى.[24]
نيز به سنّت و سيرت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) عمل ميكند. چنانچه حضرت امام صادق (عليهالسلام) فرمود: يَصْنَع كما صَنَعَ رسولُ الله (صلي الله عليه و آله و سلم)، يهدم ماكان قبله كما هَدَمَ رسول الله أمرَ الجاهليّة، و يَسْتأنفُ الإِسلام جديداً.[25] خلاصه آن كه حضرت مَهدي موجود موعود طبق بيان امام صادق (عليهالسلام)، چنين شناخته ميشود كه به احكام الاهي عالم است و همهٴ مردم به او محتاجاند و آن حضرت نيازي به هيچ كس ندارد؛ «بأىّ شىء يُعْرَف الإمام، قال (عليهالسلام): ...تعرفه بالحلال و الحرام و بحاجة الناس إليه، و لا يحتاج إلي أحدٍ.[26]
وظايف مسلمانان در عصر غيبت
از آن چه بيان شد، سرّ اهتمام شريعت به انتظار آن حضرت (عليهالسلام) معلوم ميشود. وظائف عصر غيبت زياد است، برخي از آن وظائف مهمّ اين است كه معارف ديني از بالا به پائين شروع شود، نه به عكس، يعني اوّل معرفت خدا، آنگاه شناخت پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) سپس معرفت حجّت خدا، تا گمراهي از دين پديد نيايد؛ همانگونه كه امام صادق (عليهالسلام) به زراره فرمود: اگر عصر غيبت را درك كردي، براي صيانت از خطر هرگونه ترديد و زيغ و انحراف با اين تعبيرها نيايش كن: اللّهمّ عَرّفنى نَفْسَك فإنّك إنْ لَم تُعَرّفنى نَفْسَك لَم اَعْرِف نبيّك، اللّهمّ عَرّفنى رَسولَك فإِنّك إن لَم تُعَرِّفنى رَسولَك لَم اَعْرِفْ حجّتك، اللّهمّ عَرِّفنى حُجّتك، فإنّك اِنْ لم تُعَرِّفنى حُجَّتك ضَلَلْت عَن دينى.[27]
زمينه هاي ظهور
راز و رمز اينگونه از معارف لمّي را در تحقّق دو وسيلهٴ برين براي ظهور حضرت بقيّة الله (ارواحنا فداه) ميتوان جستوجو كرد؛ يكي تكامل عقلي و رشد فرهنگ ديني جامعه و ديگري توان رزمي و ترقّي روح نظامي و دفاعي آن؛ يعني همانگونه كه انبيا (عليهمالسلام) با كتاب و ميزان عقلي و علمي از يكسو و با حديد سركوب كنندهٴ ملحدان از سوي ديگر مبعوث شدهاند؛ ﴿لَقَد أرسلْنا رُسُلنا بالبيّنات و أَنْزَلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط و أنْزَلنا الحديد فيه بأس شديد...﴾[28] ، ظهور خاتم اوصياي الاهي (عليهالسلام) نيز با همين دو عنصر محوري همراه است.
چه اينكه حضرت امام باقر (عليهالسلام) دربارهٴ تكامل فرهنگ ديني در عصر حضور و ظهور چنين فرمود: إذا قام قائمنا وَضَعَ الله يَدَه علي رؤوسِ العباد فَجَمَع بها عُقولَهم و كَمُلَت به أَحلامُهم.[29]
منتظران واقعي
حضرت امام صادق (عليهالسلام) دربارهٴ تكامل نظامي و تقويت روحيّهٴ رزمي و دفاعي در عصر انتظار چنين فرمود: ليُعِدّ أحَدُكم لخروج القائم (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) و لو سَهْماً. فإنّ الله إذا عَلِم ذلك من نيّته رَجَوتُ لأنْ يُنْسِيَ فى عُمرِه حتّي يُدركَه ويكونَ من أعوانِه و أنصارِه.[30]
بنابر اين، منتظران واقعي حضرت بقيّة الله «ارواحنا فداه» كسانياند كه هم به اصل جامع و حيات بخش: مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء حرمت مينهند، هم به اصل مهمّتري كه از كلمات جامع صاحب جوامعالكلم به شمار ميرود؛ لضَرْبَة عليٍّ خيرٌ من عبادة الثَقَلين،[31] احترام فائق به عمل ميآورند. زيرا علم بدون اهتمام به سياست ديني و دفاع از كيان قرآن و عترت سودمند نخواهد بود، و دفاع رزمي بدون پيروي از رهنمود عالمان دين نافع نميباشد.
در پايان، بنده گرچه آن عزيزان را از نزديك نميشناسم و از جامعةالقرآن تبريز نيز بهرهمند نشدم، ليكن از متن نامه، همدلي آنان با قرآن و عترت و همگامي با امام راحل (قدّسسرّه) و حمايت بيدريغ از نظام اسلامي و پيروي از مقام معظّم رهبري استنباط ميشد.
اميدوارم خداي منّان قبل از هر چيز، ظهور مولاي بشريّت حضرت وليّعصر «ارواحنا فداه» را مقدّر فرمايد. نظام اسلامي، مقام رهبري، مراجع عظام، حوزههاي علمي، دانشگاهها و ساير مراكز مذهبي و فرهنگي را در پرتو عنايت امام زمان (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) حفظ فرمايد. همهٴ مؤمنان، امام راحل و شهدا را با انبيا محشور دارد و همهٴ برگزار كنندگان مراسم ديني مخصوصاً آقايان جامعة القرآن تبريز را مورد عنايت خاص آن حضرت قرار دهد. إنشاء الله.
والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته
18 رجب 1/10/1373 1415
قم عبداللّه جوادي آملي
[1] ـ ديوان حافظ، غزل 441.
[2] ـ سورهٴ تين، آيهٴ 4.
[3] ـ سورهٴ زمر، آيهٴ 23.
[4] ـ بحار، ج 23، ص 109.
[5] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 138.
[6] ـ سورهٴ انسان، آيهٴ 5.
[7] ـ سورهٴ انسان، آيهٴ 17.
[8] ـ سورهٴ مطففين، آيهٴ 27.
[9] ـ سورهٴ مطففين، آيهٴ 28.
[10] ـ سورهٴ انسان، آيهٴ 21.
[11] ـ سورهٴ احزاب، آيهٴ 33.
[12] ـ سورهٴ صف، آيهٴ 9.
[13] ـ سورهٴ آل عمران، آيهٴ 164.
[14] ـ سورهٴ قصص، آيهٴ 5.
[15] ـ سورهٴ شوري، آيهٴ 11.
[16] ـ سورهٴ اخلاص، آيهٴ 4.
[17] ـ بحار الانوار، ج 23، ص 117.
[18] ـ همان، ج 25، ص 125.
[19] ـ بحار الانوار، ج 23، ص 77.
[20] ـ جامع الأسرار، ص 500.
[21] ـ بحار الانوار، ج 65، ص 231.
[22] ـ سورهٴ آل عمران، آيهٴ 83.
[23] ـ سورهٴ حديد، آيهٴ 17.
[24] ـ نهج البلاغة، خطبهٴ 138.
[25] ـ بحار الانوار، ج 52، ص 352.
[26] ـ همان، ج 25، ص 156.
[27] ـ بحار الانوار، ج 92، ص 326.
[28] ـ سورهٴ حديد، آيهٴ 25.
[29] ـ بحار الانوار، ج 52، ص 328.
[30] ـ همان، ج 52، ص 366.
[31] ـ بحار الانوار، ج 39، ص 2.