02 05 2016 437295 شناسه:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی‏ جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين‏ وَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّين سِيَّمَا خَاتَمُ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاء (عَلَيْهِما آلَافُ التَّحِيَّةِ وَ الثَّنَاء) بِهِمْ نَتَوَلَّی‏ وَ مِنْ أَعْدَائِهِم‏ نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».

مقدم شما فرهيختگان، دانشوران و پزشکان و صاحبنظران حکمت و خرد را گرامي ميداريم، اعياد پُر برکت شعبانيه به ويژه ميلاد حضرت ختمي امامت، وجود مبارک مهدي موجودِ موعود و منتظَر را تهنيت عرض ميکنيم و از همه بزرگواراني که در اقامه اين کنگره حکمت و خرد و شکوفايي ايران و اسلام تلاش و کوشش کرده و ميکنند، سعي همه ـ إِنْشَاءَاللَّه ‏ـ مشکور و مورد عنايت پروردگار باشد و از همه بزرگواراني که با ايراد مقال يا ارائه مقالت بر وزن علمي اين کنگره افزودهاند، حقشناسي ميکنيم!

 آنچه که ميتواند جامع بين حکمت و خرد از يک سو، شکوفايي ايراني و اسلامي اين حکمت و خرد از سوي ديگر باشد، آن است که جريان پزشکي را حکمت به جامعيت ميرساند. پزشکي اگر در محدوده تَن خلاصه شود، مشترکات فراواني بين انسان و دام هست که تفاوت در مقدار مصرف دارو و مانند خواهد بود، چه اينکه چندين همايش مشترک تشخيص بيماريهاي بين انسان و دام طرح شده است؛ اما حکمت کاري که ميکند، پزشکي را بالا ميآورد، به جامعيتي ميرساند که مشترکات بين انسان و فرشته را بررسي کند و ارزيابي کند و به سَمت فرشته شدن حرکت کند و جامعه را جامعه فرشته کند.

 اگر جناب حکيم سنايي سروده است که:

تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک ٭٭٭ برگ توتست که گشتست به تدريج اطلس[1]

يعني اگر کسي مکتب برود، برگ توت را ميبيند که پرنيان و اطلس ميشود در سايه تربيت کرم ابريشم. انسان اگر به مکتب وحي بار يابد، فرشتهخوي ميشود، نه بيراهه ميرود نه راه کسي را ميبندد. اين کنگره حکمت و خرد که جهت شکوفايي اين مطلب از منظر ايران و اسلام مطرح است، وقتي به جامعيت خود بار مييابد که مشترکات انسان و فرشته مشخص شود.

 قرآن کريم بسياري از اوصافي که براي ملائکه ذکر ميکند، براي انسان که خليفه اوست ياد ميکند؛ اگر از فرشتگاه به عنوان ﴿بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ[2] ياد ميکند، از انسانها به عنوان ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ[3] ياد ميکند و اگر فرشتهها را در مکتب خود عالِم و آگاه کرده است، به جامعه انساني از راه وحي و نبوّت فرمود: ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الأكْرَمُ ٭ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ،[4] آغاز سوره مبارکه «علق» که طبق مشهور اين بخش جزء اولين بخشهاي فرود آمده بر قلب مطهّر پيغمبر(عَلَيْهِ وَ عَلَي آلِهِ آلَافُ التَّحِيَّةِ وَ الثَّنَاء) است، ما را به مکتب کرامت فرا ميخواند. خدا با اسم اَکرم تجلّي کرده است و مدرسه را اداره ميکند، اگر گفتند در فلان کلاس مهندس يا پزشک تدريس ميکند؛ يعني درس پزشکي يا هندسه ميدهد، اگر گفتند خداي اَکرم درس ميگويد؛ يعني درس کرامت ميدهد.

 جامعه کريم جامعه فرشته است، اين جامعه فرشته نه بيراهه ميرود نه راه کسي را ميبندد. بسياري از فرشتگان محو جمال و جلال الهي هستند و به غير از جمال و جلال الهي نميانديشند، بسياري از بزرگاني هستند که راه حکمت را طي کرده و از آنجا به معرفت بار يافتند و فرشتهخوي شدند، شما ميبينيد جامي چنين حرفي دارد که:

بودم آن روز من از طائفه دُرد‌کشان ٭٭٭ که نه از تاک نشان بود و نه از تاک‌نشان[5]

اين سخن ابتکاري جامي نيست قبل از او همين حرف را با سبک و سياق ديگر مولوي گفته است و قبل از او ابن فارض مصري به سبْک ديگر سروده است، شما ببينيد قرآن کريم ما را گذشته از اينکه از لذايذ ظاهري برخوردار ميکند، از لذت معنوي ما را متنعّم ميکند. حرف ابن فارض مصري اين است:

شَـرِبْنَا عـلي ذكْـرِ الحبيبِ مُدامَةً ٭٭٭ سـكِرْنَا بها مِن قَبل أن يُخلق الكَرْمُ[6]

يعني ما به نام دوست شرابي نوشيديم و مَست شدهايم که اين دو کار ما قبل از آن بود که خداي سبحان درخت انگوري در عالَم خلق بکند، هم نوشيدنِ ما، هم مَست شدنِ ما، «شَـرِبْنَا عـلي ذكْـرِ الحبيبِ مُدامَةً ٭٭٭ سـكِرْنَا بها»، هم اين مَست شدن، هم اين نوشيدن، «مِن قَبل أن يُخلق الكَرْمُ» اين «مِن قَبْل» مفعول واسطه است، به تعبير اديبان هم براي شُرب هم براي سُکر. ميگويد قبل از اينکه خداي سبحان درخت انگور خلق بکند، ما مَست بوديم. در آن صحنه ﴿أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَي[7] اين براي همه ما هست، اين نه زمان دارد تا متزمّن معرفي کند، نه مکان دارد تا متمکّن معرفي کند. اين از نبش زمان و زمين بالاتر است، انسان فرشتهخوي، يعني يادآور آن نشئه، بعدها به اين صورت درآمدند.

 کساني که حرف ابن فارض را شرح کردند، گفتند منظور درخت انگور نيست، منظور کلّ نظام سپهري و آسمان و زمين است، قبل از اينکه آسماني خلق شود و قبل از اينکه زمين خلق شود، انسان با خدا عهد بست که جز تو را نشناسد و جز تو را نپسندد و جز تو را نپذيرد: ﴿أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَي، حکمت اين ظرفيت را دارد که پزشکي را به جامعيت برساند تا پزشک وقتي انساني را درمان ميکند، هم صبغه بدني او را در نظر داشته باشد، هم صبغه ملکوتي و جان او را، هم بيماريهاي روح او را، هم بيماريهاي بدن او را. اين انسانِ مرکّب از مُلک و ملکوت دستي در زمين دارد، دستي هم بالاي زمين، دستي در زمان دارد، دستي هم بالاي زمان.

 حکمت اين ظرفيت را دارد که پزشکي را به جامعيت برساند و جامعهاي که در سايه پزشکي حکيمانه اداره شود، جامعه فرشته است، اگر مشکلاتي در مملکت هست اگر اختلاس هست و اگر رشوه است اگر رباست و اگر فريب است و اگر خيانت است، همه در اثر آن است که انسان در بدن خلاصه شده و اگر انسان اين مشترکات بين خود و دام را در يک سوي بنهد و مشترکات فراواني که بين او و فرشتههاست در سوي ديگر بنهد، اين جامعيت هم خواسته تن را تأمين ميکند هم خواسته روح را؛

تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک ٭٭٭ برگ توتست که گشتست به تدريج اطلس

مجدّداً مقدم شما فرهيختگان، پزشکان، عالِمان ديني، محققان، پژوهشگران رشتههاي گوناگون را گرامي ميداريم و اعياد پُر برکت شعبانيه را به حضورتان تهنيت عرض ميکنيم و از برگزارکنندگان اين کنگره وزين علمي حقشناسي ميکنيم و از ذات اقدس الهي مسئلت ميکنيم که نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملکت ما را در سايه امام زمان حفظ بفرمايد!

 روح مطهّر امام راحل و شهدا را با اولياي الهي محشور کند و همگان را از طرْف حکمت و خِرد جمعي و تفکّر شکوفايي حکمت و خرد از منظر ايران و اسلام عطا بفرمايد!

«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه»

 


[1]. ديوان سنايي، قصيده90.

[2]. سوره عبس، آيات15 و16.

[3]. سوره اسراء، آيه70.

[4]. سوره علق، آيات3 و4.

[5]. ديوان اشعار جامي؛ ر.ک: شرح مقدّمه قيصري(سيد جلال الدّين آشتياني، دفتر تبليغات اسلامي، قم، چ 4، 1375)، ص 861.

[6]. شرح ديوان ابن الفارض من شرحي الشيخ بدر الدين الحسن بن محمد البوريني و الشيخ عبدالغني بن اسماعيل النابلسي، ج2، ص384؛ «القصيدة الثالثة عشرة».

[7]. سوره اعراف، آيه172.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات