15 02 2017 434918 شناسه:
image

شرح نامه امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه/دنیا جایی برای آسایش نیست/انسان همواره در معرض آزمایش های الهی است

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در درس اخلاق این هفته خود که در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء، ضمن عرض تسليت به مناسبت ايام شهادت صديقه كبرا(سلام الله عليها), اربعين آيت الله هاشمي رفسنجاني را ارج نهاده و حشر ايشان را با امام و شهدا و انبيا مسئلت نمودند.

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در درس اخلاق این هفته خود که در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء و با حضور جمعی از مدافعان حرم برگزار شد، ضمن عرض تسليت به مناسبت ايام شهادت صديقه كبرا(سلام الله عليها), اربعين آيت الله هاشمي رفسنجاني را ارج نهاده و حشر ايشان را با امام و شهدا و انبيا مسئلت نمودند.

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی سپس با اشاره به نامه امیرالمومنین علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر، اظهار داشتند:

اين نامه پنجاه و پنجم چند بخش دارد: يك بخش آن تعريف دنياست كه حضرت امير(عليه السلام) دنيا را به عنوان كلاس امتحان مي‌داند كه جايي براي آسايش نيست، اين شصت سال يا هشتاد سال يا يكصد سال، ما در كلاس آزمونيم، تمام حركات و سكنات ما آزمون است. حضرت در بخش ديگر تفاوت نظام علوي و اموي را ذكر مي‌كند كه نظام علوي چه نظامي است و نظام طغيان اموي چه نظامي است و تحليل مي‌كند كه پيدايش حزب خوارج از دسيسه‌هاي حزب اموي است و با تبليغ و نيرنگ و پول اين حزب خوارج را به بار آوردند. در بخش آخر هم نصيحت مي‌كند به عنوان اتمام حجّت نسبت به معاويه، گرچه درباره خود معاويه اين نصايح سودمند نبود.

ايشان در ادامه بيان داشتند: حضرت فرمود ما يك معبر داريم و يك مقصد. الآن دو غدّه در غرب هست كه از همان راه به فضاي مجازي و غير مجازي راه پيدا كرد. يك غدّه انكار معاد است، يك غدّه انكار تجرّد روح؛ انكار معاد يعني تمام نظام هستي در همين زمين و آسمان است و لاغير، ديگر عالم ديگري نيست، انكار تجرّد روح يعني انسان همان است كه در تالار تشريح ارباً اربا مي‌شود روحي و تجرّد روحي و امثال ذلك مطرح نيست و مرگ هم پوسيدن است. تعبير قرآن كريم اين است كه انسان مرگ را مي‌ميراند نه بميرد, ماييم كه مرگ را مي‌ميرانيم و مرگ از پوست به در آمدن است نه پوسيدن، اين حرف‌ها را انبيا گفتند و قرآن كريم گفته است، اين حرف‌ها كه جاي ديگر نيست، همان غدّه‌ها از راه فضاي مجازي به اين سرزمين سرايت كرده است.

معظم‌له در ادامه اظهار داشتند: وجود مبارك حضرت امير فرمود ما اين چند سالي كه هستيم مرتب داريم امتحان مي‌دهيم، يا امتحان شكر است يا امتحان صبر است يا در كلاس شكر نشستيم يا در كلاس صبر نشستيم. خداي سبحان با فراز و فرودهايي كه درباره ما اعمال مي‌كند ما را مي‌آزمايد تا بعد از امتحان به مقصد برسيم و مقصودمان را در آن مقصد زيارت كنيم، اگر ما موجود ابدي هستيم و اگر روح نمي‌ميرد كه نمي‌ميرد, معلوم مي‌شود شما يك مروري داريد، يك قرارگاهي داريد، جايي كه انسان عبور مي‌كند مي‌شود مَمرّ، جايي كه براي ابد مي‌ماند مي‌شود مَقرّ. ما چنين عالمي در پيش داريم.

ايشان در ادامه شرح نامه اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) به مسئله آزمون الهي و ابتلاي انسان‌ها اشاره كرده و بيان داشتند: حضرت در اين نامه ـ گرچه معاويه و تفكّر اموي قدرت كشيدن بار اين نامه را ندارند ـ فرمود معاويه بدان خدا دنيا را براي آزمون خلق كرد، اصلاً دنيا كلاس امتحان است، منتها امتحان‌ها دو قسم است،گاهی امتحان هر روز است ولي گاهي امتحان‌هاي سنگين سالي يك بار يا دو بار است. براي مؤمنان در صدر اسلام همان غزوات بود، الآن عزيزان مدافع حرم برايشان امتحان سالانه يا سالي دو بار است يا سالي يك بار است، هر وقت كه شب‌هاي عمليات بود امتحان بود، گرچه ما در تمام مدت مشغول امتحان دادنيم ولي امتحان‌هاي بزرگ سالي يك يا دو بار است. گاهي يك بار يا دو بار انسان يا بيمار مي‌شود يا مال فراواني به او پيشنهاد مي‌دهند يا مقامي به او پيشنهاد مي‌دهند در بوته آزمايش قرار مي‌گيرد وگرنه امتحانات جزئي هر روز و هر لحظه هست.

معظم‌له در ادامه اذعان داشتند: در بخش دوم اين نامه، وجود مبارك حضرت امير(ع) خطاب به مالک فرمود خدا مرا به تو مبتلا كرد و تو را به من مبتلا كرد؛ تو را به من مبتلا كرد كه من حجّت الهي‌ام تو بايد حرف مرا گوش بدهي, مرا به تو مبتلا كرد اگر تو را سر جايت ننشانم عده‌اي را گمراه مي‌كني. من حجّت بر توام كه تو بايد بپذيري تو حجّت بر مني اگر تو را سر جايت ننشانم با ظلم مبارزه نكردم .

ايشان در ادامه به برحذر داشتن از وسوسه شيطان و اينكه شيطان هماره در كمين ماست اشاره كرده و بيان داشتند: حضرت فرمود: «فَاتَّقِ اللَّهَ فِي نَفْسِكَ» تقواي الهي پيشه كن و اين زِمام را به دست شيطان نده! در سوره مباركه اسراء ملاحظه فرموديد شيطان سوگند ياد كرد گفت: ﴿لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ﴾ شيطان گفت من سواري مي‌خواهم من احتناك مي‌كند حنك و تحت حنك اينها را مي‌گيرم, حضرت هم فرمود اين قيادت را, اين زمام و افسارت را به دست او نده تا او برابر سوره مباركه اسراء بر تو سوار نشود و هر جا خواست تو را نبرد. راهِ ما راه آخرت است چه بخواهيم چه نخواهيم ما را مي‌برند اين‌طور نيست كه كسي به ميل خود آمده باشد يا به ميل خود بخواهد برود. فرمود بالأخره صبر خدا هم حدّي دارد ممكن است حادثه‌اي پيش بيايد هم ريشه را بكَند، هم خوشه و شاخه را از بين ببرد. تعبير قرآن كريم اين است كه وقتي ما مهلت داديم اين طاغيان و ظالمان و مستكبران و اين صهيونيست‌ها و هر كه اين‌چنين فكر مي‌كند متنبّه نشدند، عذاب الهي مي‌رسد اينها را ريشه‌كن مي‌كند . فرمود ما طرزي اينها را ريشه‌كن مي‌كنيم كه گويا ديروز در اين سرزمين نبودند. اين دوران پهلوي را اينها تقريباً پنجاه سال در اين مملكت بودند فرمود ما طرزي برداشتيم كه گويا اصلاً ديروز در اين مملكت نبودند.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات