15 09 2017 416490 بطاقة تعريف:
image
حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در جلسه در اخلاق:

روز مباهله جزء اعياد رسمی و مفاخر ما شيعه‌هاست

پایگاه اطلاع رسانی اسرا: آخرين جلسه درس اخلاق در تابستان امسال در حسينيه احمدآباد شهرستان دماوند برگزار شد. در اين جلسه كه با حضور دانشجويان و اساتيد دانشگاهي و علاقه‌مندان به معارف اهل بيت(ع) برگزار می شد، حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي با گراميداشت ايام پاياني دهه ذيحجّه و روز مباهله به توضيحي...

پایگاه اطلاع رسانی اسرا: آخرين جلسه درس اخلاق در تابستان امسال در حسينيه احمدآباد شهرستان دماوند برگزار شد. در اين جلسه كه با حضور دانشجويان و اساتيد دانشگاهي و علاقه‌مندان به معارف اهل بيت(ع) برگزار می شد، حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي با گراميداشت ايام پاياني دهه ذيحجّه و روز مباهله به توضيحي درباره اين روز پرداخته و بيان داشتند: در آستانه روز مباهله يعني 24 ذيحجّه هستيم كه از مفاخر ما شيعه‌هاست.

معظم له ادامه دادند: در اين آيه نوراني مباهله ذات اقدس الهي وجود مبارك حضرت امير را به منزله جانِ پيغمبر حساب كرده است. (وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ)، آن بيان نوراني كه در روايات هست كه «كلّهم من نور واحد» روشن مي‌كند كه اينها يك حقيقت‌اند به چهارده لباس در آمدند آن وقت هم اين بيان نوراني رسول خدا(ص) كه فرمود: «عليّ منّي و أنا من علي» معنايش روشن مي‌شود هم «حسین منی و أنا من حسين» چرا وجود مبارك رسول خدا اين حرف را درباره پسرش ابراهيم نگفت, درباره نوه‌اش مي‌گويد, ابراهيم پسر او بود، هر پدري يك پسري دارد اما نبي بخواهد بگويد من از فلان كس هستم يعني مسئله امامت, ولايت, نبوّت يك نوري است اين نور گاهي به صورت پيامبر در مي‌آيد گاهي به صورت صديقه كبرا در مي‌آيد, گاهي به صورت دوازده امام در مي‌آيد البته در هر جايي درجه خاصّ خودش را دارد و مرتبه مخصوص خودش را دارد لذا آنچه در روايات ما هست كه «علي مني و أنا من علي» كه اين را قبلاً فرمود و بعد از مباهله به صورت رسمي‌تر بيان فرمود.

ایشان با بیان اینکه روز مباهله جزء اعیاد رسمی ما شیعه هاست، اظهار داشتند: از مفاخر ما شيعه‌ها همين 24 ذيحجه است آيه " فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ" همين آيه مباهله است كه بايد اين روز را گرامي داشت، اينها جزء اعياد رسمي ماست اينها جزء مفاخر و مدارك ماست اينها جزء دين ماست، اين روزها را بايد به رسميّت شناخت.

آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه به سؤالاتي در زمينه علم ديني كه از طرف دانشجويان و اساتيد حاضر در جلسه مطرح شده بود پاسخ دادند و اظهار داشتند: اما عزيزان دانشگاهي كه در خدمتشان هستيم اينها سؤالاتي دارند كه محور اصلي اين سؤال اين است كه اين مهندسي فرهنگي و فكري كه ما دانشجويان را طرزي تربيت كنيم كه اينها با ايرانِ امروز و ايرانِ فردا و ايران پس‌فردا هماهنگ باشند اين راهش چيست؟ و چگونه مسائل تربيتي را مطرح كنيم كه بار حقوقي و اخلاقي را به آساني بكشد؟ يعني آن استاد بايد طرزي تعليم بدهد كه رخشي بسازد كه بار رستم را بكِشد چون سنگينيِ رستم را فقط همان رخش مي‌كِشد, سنگيني مطالب را يك بيان مستدلّ عقليِ علمي با لفظي شيوا كه يك رخشي باشد آن معنا را به دوش بكِشد.

ايشان اذعان داشتند: آيا ما دينِ علمي داريم؟ اين اضافه صحيح است يا نه؟ مستحضريد كه قسمت مهمّ همه اينها به انسان‌شناسي مربوط است تا ما انسان را چطور بشناسيم, اگر ما خودمان را درست شناختيم اين معارف را هم درست مي‌شناسيم و به دنبالش مي‌رويم و اگر خود را درست نشناختيم اينها براي ما يك بار زايدي است. آيه سوره مباركه مائده مي‌فرمايد سر جايتان باشيد "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ" يعني سر جايتان باشيد و تكان نخوريد اين سر جايتان باشيد جاي ما در اين عالَم كجاست؟ ما آيا مثل يك ميوه هستيم مثل يك درختيم كه بعد از يك مدت مي‌پوسيم و از بين مي‌رويم؟ يا مثل آن طائريم كه از قفس بيرون مي‌آييم از پوست بيرون مي‌آييم؟ تنها كسي كه زير آسمان به اين سؤال جواب دادند انبيا بودند مخصوصاً قرآن كريم, قرآن آمده به ما بفهماند انسان مرگ را مي‌ميراند و ابدي مي‌شود.

حضرت آيت الله العظمي جوادي در ادامه سخنانشان به ضرورت تهيه يك علم ابدي و كالاي هميشگي اشاره كرده و اظهار داشتند: پس يك كاري بايد بكنيم كه نپوسد, يك درسي بخوانيم كه نپوسد, يك علمي ياد بگيريم كه نپوسد آن وقت نه بيراهه مي‌رويم نه راه كسي را مي‌بنديم آن وقت در قيامت امام و همه شهدا از ما حق‌شناسي مي‌كنند كه راه و دستور آنها را رفتيم. چقدر اين بيان نوراني علي بن ابيطالب شيرين است كه سالهاي قبل چندين بار اين حرف گفته شد. حضرت فرمود من تعجّب مي‌كنم مردم اين تسبيح دستشان, اين ساعت دستشان را گم مي‌كنند بعد اعلام مي‌كنند كه ما ساعت گم كرديم، ولی خودشان را گم كردند نرفتند پيدا كنند, اين تعجب علي بن ابيطالب است فرمود اينها براي خودشان به اندازه تسبيح دستشان, به اندازه انگشتر دستشان ارزش قائل نيستند، ما علمي ياد بگيريم كه ابدي باشيم اين علوم درست است كه ابدي نيستند ولي بازده ابدي مي‌تواند داشته باشد يعني همين طبيب بعد از مرگ مطب ندارد اما آن كاري كه كرده در كنار ابديّت او هست، آن خدماتي كه به جامعه كرده است محصولش براي ابد مي‌ ماند.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات