به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، سخنان آیت الله العظمی جوادی آملی در سالروز شهادت آن حضرت، با موضوع فضایل و مناقب ایشان را از نظر می گذرانیم.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در سخنان خود در سالروز شهادت آن حضرت، با بیان اینکه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اسوه بشریت هستند، بیان داشتند:
بحثِ دربارهٴ شخصيت صديقهٴٴ نساء عالميان[سلام الله عليها] از اين جهت مهم است كه آن حضرت مانند انبيا و اولياي ديگر(عليهم السلام) اسوهٴ جوامع بشرياند؛ همانطوري كه پيغمبر و امام اسوه هست براي تمام افراد جامعه (اعم از زن و مرد) زنان با فضيلت عالم هم اسوهاند براي همه افراد ملّت (اعم از زن و مرد)؛ و همانطوري كه اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) اسوه است و امام است هم براي زنها هم براي مردها، فاطمهٴ زهرا(سلام الله عليها) هم وليّ خدا است (هم براي زنها و هم براي مردها) آن حضرت انسان نمونه است و اسوهٴ انسانها، نه مخصوص زنها؛ چه اينكه اميرالمؤمنين(عليه السلام) كه انسان نمونه است و مقتداي همهٴ انسانها است و مخصوص مردها نيست.
معظم له دليل قرآني بر اسوه بودن زن با فضيلت بر مردم را چنین تبیین فرموده و اظهار داشتند:
دليل قرآني اين مطلب آن است كه ذات اقدس الهي وقتي ميخواهد نمونهٴٴ مردم با فضيلت را ذكر بكند، مريم[سلام الله عليها] را يادآور ميشود، ميفرمايد: نمونهٴٴ مردم خوب مريم است، نمونهٴٴ مردم خوب آسيه است: ﴿وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِندَكَ بَيْتاً فِى الْجَنَّةِ﴾، ﴿وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ﴾؛ نمونهٴٴ مردم خوب مريم است. نفرمود «ضرب الله مثلا للاتي آمن مريم»؛ نفرمود نمونهٴٴ زنان خوب مريم است، فرمود: نمونهٴٴ مردم خوب مريم است.
در فرهنگ محاوره مردم غير از مرداناند. وقتي شما ميخواهيد از ملّت مسلمان ايران سخن بگوييد، ميگوييد: مردم انقلاب كردند، مردم تظاهرات كردند، مردم در انتخابات شركت كردند. مردم اعم از مردان و زناناند، مردم غير از مرداناند؛ مردان در برابر زناناند ولي مردم، يعني افراد يك ملّت. تعبير قرآن كريم هم همين است، نميگويد رجال در برابر نساء بلكه ميگويد «مردم»، ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾، نمونهٴٴ مردم خوب (اعم از زن و مرد) مريم[سلام الله عليها] است؛ چه اينكه نمونهٴٴ مردم خوب (اعم از زن و مرد) عليبنابيطالب[عليه السلام] است.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود بر ضرورت معرفت و تأسي به سنت و سيرت حضرت زهرا(سلام الله عليها) اشاره کرده و بیان داشتند:
گراميداشت سالگشت شهادت سيدهٴ نساء عالميان(سلام الله عليها) براي آن است كه به آن حضرت تأسي كنيم، آنگاه در ماتم آن حضرت هم اشك بريزيم و ثواب ببريم.
عمده آن است كه به سيرت و سنّت آن حضرت آشنا بشويم و عمل كنيم. سيرت و سنت آن بانو در توحيد او و در استقامت او است يعني او موّحد كامل بود و پايدار تام؛ هم در مسئلهٴ ديني خود مشكل علمي نداشت، هم در مسئلهٴ منش و گرايش و عمل مشكل عملي نداشت. انسان يك بخشي به نام انديشهٴ دارد، يك بخشي هم به عنوان انگيزه؛ نه بيش از اين دو بخش براي بشر هست و نه كمتر از اين. اگر انديشهٴ يك ملّتي سائد بود و انگيزهٴ يك ملّتي صالح بود، اين ملّت باتقواست. در قرآن كريم به همين دو بخش يعني انديشهٴ خوب وانگيزهٴ خوب اشاره كرد، فرمود: ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ﴾، يك ﴿ثُمَّ اسْتَقَامُوا﴾ دو؛ آن توحيد و انديشهٴ به علم و معرفت برميگردد و اين استقامت و پايداري به انگيزه و عمل برميگردد.
معظم له با بیان اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها، در بخش اندیشه و معرفت ممتاز بود، بیان داشتند:
سيدهٴ نساء عالميان فاطمهٴ زهرا(صلوات الله وسلامه عليها) هم در مسئلهٴ معرفت ممتاز بود، هم در مسئلهٴ پايداري و هم در انديشهٴ توحيدي سرآمد بود هم در انگيزهٴ استقامت و پايداري، كساني كه با خطبههاي نهج البلاغه آشنا هستند مستحضرند كه همهٴ خطبههاي نهجالبلاغه در يك حدّ نيست؛ بعضي از خطبهها كه دربارهٴ توحيد گفته شد بسيار بلند است، ولي بلندترين و مهمترين خطبههاي توحيدي نهج البلاغه را كسي مطالعه كند، ميبيند كه تقريباً 25 سال قبل از اينكه عليبنابيطالب(سلام الله عليه) اين خطبهها را ايراد كند، سيدهٴ نساء عالميان فاطمهٴ زهرا(سلام الله عليها) در جريان استرداد خلافت، حمايت از ولايت و استرداد فدك آن خطبهٴ توحيدي را ايراد كرده است كه آن خطبه غير از خطابه است. يك حرفي با مردم دارد مردم بايد بفهمند و يك حرفي با خداي خود دارند آنها كه الهي هستند بايد بفهمند. خطبههاي ائمه غير از خطابههاي آنهاست. سخنراني براي تودهٴ مردم است و آن خطبهها رابطهٴ ملكوتي عبد و مولا است، اگر كسي آن سويي شد، از خطبهها مدد ميگيرد و اگر اين سويي بود، از خطابهها استمداد ميكند. اگر كسي خطبهها را و نه خطابه، خطبهها را ارزيابي كند ميبيند بسياري از معارف خطبههاي نهج البلاغه علي(سلام الله عليه) 25 سال قبل به بيانات گهربار فاطمهٴ زهرا(سلام الله عليه) انشا شده است.
اين بانو در بخش انديشه و معرفت ممتاز بود؛ آن قدر ممتاز بود كه از آدم[عليه السلام] تا عليبنابيطالب[عليه السلام] كسي همتاي او نبود. آن روايتي كه وجود مبارك امام صادق[سلام الله عليه] ميفرمايد: اگر عليبنابيطالب[عليه السلام] نبود از آدم تا انقراض عالم، هيچ كس همسر فاطمه[سلام الله عليها] نميشد، این دو پيام دارد: يكي اينكه هيچ كدام از انبياي گذشته هم همتاي زهرا(سلام الله عليهم اجمعين) نبودند و يكي اينكه هيچ كدام از انبياي گذشته هم همتاي عليبنابيطالب نبودند؛ به هر تقدير اگر انديشهاش در تمام اوج است؛ پس از نظر انديشه و علم كمبودي ندارد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه فاطمهٴ زهرا(سلام الله عليها) حجت خدا بر حجج الهي است، بیان داشتند:
اگر چنانچه وجود مبارك معصوم ميفرمايند كه ما حجّت بر مردم هستيم و بانوي دو عالم حجّت خدا است بر ما؛ چون او واسطهٴ فيض است. اين علومي كه در مُصحف فاطمه[سلام الله عليها] است به وسيلهٴ آن سيدهٴ نساء عالميان به ائمهٴ بعدي رسيده است. اگر معلم مجراي فيض تعليمي خداست و اگر معلم غيبي، حجّت است و اگر مجراي فيض است و اگر «حجة الله علي المتعلّم» است، وجود مبارك امام صادق[عليه السلام] ميفرمايد: وجود مبارك سيدهٴ نساء عالميان حجّت خدا است بر ما.
جود مبارك عليبنابيطالب[سلام الله عليه] در بعضي از مسائل فقهي و حقوقي به گفتار فاطمه[سلام الله عليها] استدلال ميكند: فاطمه چنين گفته است. اگر مطلبي از فاطمهٴ زهرا(سلام الله عليها) برسد، اين «حجّت الله» است و در حجيت عصمت شرط است و نه امامت.
[بنابراين] اگر كسي امام نبود، ولي معصوم بود حرف او هم در اصول حجّت است، هم در فروع حجّت است، هم در فقه حجّت است، هم در حقوق حجّت است. خيلي مقام است براي اين بانو كه عليبنابيطالب[سلام الله عليه] به سخن او استناد كند و استدلال كند، بگويد «فاطمه چنين فرموده است» خب، اين ميشود «حجة الله».
ایشان سپس بر ضرورت اقتدا به بينش الهي زهراي مرضيه(سلام الله عليها) اشاره کرده و اظهار داشتند:
بنابراين اگر گفتند سالگشت شهادت اين بانو را گرامي بداريد، تنها براي اين سينه زدن و مرثيه خواندن و اشك ريختن نيست، اين در صف نعال وظيفه است؛ اين جزء آن ده درصد است، آن نود درصد وظيفهٴ ما پيروي انديشهٴ عالمانهٴ آن حضرت، پيروي انگيزه مخلصانهٴ آن حضرت است، آن ده درصدش گريه كردن است. با گريهٴ بيمعرفت، با گريه بي پايداري ممكن است انسان بخشي از ثواب را ببرد، اما به جايي نميرسد كه فرشته بر او نازل بشود و ما ميتوانيم به جايي برسيم كه ملائكه بر ما نازل بشوند، اين وعده را خدا به ما داده است.
چرا با همّت كوتاه زندگي كنيم؟ اگر به ما دستور دادند همّتتان بلند باشد چرا ما بلند همّت نباشيم؛ نسوختن مال خيليها است هيچ بچهاي نميسوزد، هيچ ديوانهاي نميسوزد، هيچ كافر مستضعفِ روستايي دوردست نشين نميسوزد، مستضعفانِ فكري را كه به دوزخ نميبرند، اين پستترين همّت است كه كسي به اين فكر باشد كه جهنم نرود. همّت آن است كه انسان به جايي برسد كه ﴿تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِكَةُ﴾ سرّ نازل شدنِ فرشته هم كسي را امام و پيغمبر نميكند. ملائكه: ﴿وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلاَّ هُوَ﴾درجات آنها، علوم آنها، مقامات آنها، آن قدر زياد است كه احدي به بارگاه آن علوم ملكوتيان نميرسد. ماها در كارگاه تكليف هستيم، آنها در بارگاه تشريفاند كساني كه در كارگاه تكليفاند بايد بلند همّت باشند در همين محدوده؛
بنابراين اينكه وجود مبارك حضرت ميفرمايد: فاطمه[سلام الله عليها] حجّت خدا است بر ما، براي اينكه او مجراي فيض خالقيّت است، معلم ما است، و ما همان طوري كه به قرآن مراجعه ميكنيم براي دريافت علوم، به باطن قرآن، به علم تفسير قرآن، به مصحف فاطمه مراجعه ميكنيم براي دريافت همين. اين سبقهٴ تعليم دارد، اين معلم است براي ما و وقتي چنين سمتي را داشت ميشود حجّت خدا بر ما اهلبیت است. اين مقام براي آن بانو به حدي است كه ديگر بحثها كه حالا وجود مباركش در شب زفاف آن پيراهن عروسي خود را به يك زن سالمند، به زن مستمند داد اينها اصلاً مقام به حساب نميآيد.
منبع: سخنرانی آیت الله العظمی جوادی آملی در سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (1385ش)