جلسه درس اخلاق (1392/08/02)
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بيته الأطيبين الأنجبين سيّما بقيّة الله في العالمين بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّءُ الي الله!
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمؤمنين عليبنابيطالب و الأئمة الطاهرين مِن وُلْدِه(عليهم آلاف التحيّة و الثناء).
مقدم شما بزرگواران حوزوي و دانشگاهي, برادران و خواهران ارجمند را گرامي ميداريم و اين عيد اكبر الهي را به پيشگاه وليّ عصر(ارواحنا فداه) و عموم علاقهمندان قرآن و عترت و به شما برادران و خواهران بزرگوار تهنيت عرض ميكنيم و اميدواريم بهترين عيدي كه نصيب ما ميشود ولايت اين خاندان عصمت و طهارت باشد چون شما مستحضريد اگر كسي به اين خاندان ارتباط پيدا كرد بهترين دعا نصيبش ميشود زيرا هيچ كسي از وجود مبارك پيامبر به ذات اقدس الهي نزديكتر نيست و دعاي هيچ كسي هم به اندازه دعاي پيامبر مستجاب نيست و آن ذات مقدس دعا كرد در آن صحنه غدير به خداي سبحان عرض كرد «اللهمّ وال من والاه» اين دعا ممكن نيست استجابت نشود الي يوم القيامه اين دعا حضور دارد و مستجاب ميشود اگر وجود مبارك پيامبر از ذات اقدس الهي بخواهد كه خدايا تو موالي اولياي عليبنابيطالب و شيعيانش باش اين دعا يقيناً مستجاب است و اگر كسي خدا وليّ او بود اين نه در تيرگي است و نه در تاريكي; نه در تيرگي جهل است نه در تاريكي جهالت; نه مشكل علمي دارد نه مشكل عملي; قهراً نه بيراهه ميرود نه راه كسي را ميبندد اگر دعاي پيامبر مستجاب نباشد دعاي چه كسي مستجاب است؟! درست است ما به يكديگر ميگوييم التماس دعا داريم, خودمان دعا ميكنيم اما دعاي پيامبر براي ما قويتر از دعاي خود ماست براي خود ما, او دستورش حياتبخش است در ذيل اين آيه سوره مباركه «انفال» كه ﴿اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾[1] يعني وقتي پيامبر شما را خواند دعوت كرد استجابت كنيد زيرا دعوت آن حضرت عامل حيات شماست آمده است كه وجود مبارك رسول گرامي يكي از صحابه را صدا زد كه بيا او پاسخ نداد بعد عذرخواهي كرد گفت يا رسول الله من مشغول نماز بودم, فرمود مگر اين آيه قرآن را نخواندي كه خدا فرمود اگر پيامبر شما را دعوت كرد دعوت پيامبر حياتبخش است استجابت كنيد[2] يعني بايد نماز را قطع ميكردي و ميآمدي. برخيها كه درك اين مطالب برايشان آسان نيست گفتند آن نماز, نماز مستحب بود كه حضرت فرمود ميخواستي قطع كني خب نماز مستحب را انسان براي انجام كارهاي عادي هم ميتواند قطع كند آنكه حضرت فرمود ميخواستي نماز را قطع كني نماز واجب بود وگرنه اگر برادر مؤمني از كسي كاري خواست او مشغول نماز مستحب بود خب ميتواند نماز را قطع بكند كارش را انجام بدهد دوباره برگردد در جريان طواف هم همينطور بود ابان كه از اصحاب و شاگردان وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) بود با آن حضرت مشغول طواف بود يكي از برادران ايماني از همان كنار مسجدالحرام به ابان اشاره كرد كه من با شما كاري دارم حضرت فهميد او دارد اشاره ميكند به ابان فرمود كه اين فرد به تو اشاره ميكند عرض كرد بله فرمود او كيست عرض كرد از شيعيان شماست, فرمود برو كارش را انجام بده و بيا, عرض كرد دارم طواف ميكنم, فرمود طواف را بعداً ميتواني انجام بدهي اين طواف را قطع بكن برو كار برادر مؤمن را انجام بده و بيا[3], خب طواف مستحب, نماز مستحب اينها را كه براي انجام كارهاي برادران عادي ميشود قطع كرد اينكه حضرت فرمود چرا قطع نكردي آن نماز واجب است خب اين پيامبر كه ﴿اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ دعوت او, فرمان او حياتبخش است اين بعد از اينكه از جامعه عربِ آن روز حاجيان و معتمران آن روز در صحنه غدير اقرار گرفته است فرمود: «ألست اوليٰ بكم منكم بانفسكم» گفتند «بلي» فرمود: «فمَن كنتُ مولاه فهذا عليّ مولاه» در پايان عرض كرد «اللهمّ وال من والاه» و اگر كسي خداي ناكرده با اين خاندان رابطهاي نداشت هيچ راهي براي نجات او نيست چون در ادامه عرض كرد خدايا «عاد من عاداه»[4] خب شما با فرهنگ قرآن آشناييد در قرآن كريم خداي سبحان دشمن چه گروهي است دشمن مسلمان كه نيست دشمن چه كسي است؟ اگر حضرت عرض كرد «عاد من عاداه» كسي از مسير اهل بيت فاصله گرفت اين هيچ راهي براي نجاتش نيست. غرض آن است كه بهترين دعا شامل حال كساني ميشود كه به اين خاندان اعتقاد امامت و ولايت دارند و اين عزيزاني كه اين ايام چه در اين محفل چه در محافل ديگر معمّم شدند به لباس پرافتخار روحانيت اينها بايد خدا را شاكر باشند كه الآن جزء عائله اين خاندان شدند درست است همه شيعيان جزء عائله اينها هستند تحت عيلوله اينها هستند زيرا وجود مبارك پيامبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) به حضرت امير(سلام الله عليهما) فرمود: «أنا و عليّ أبوا هذه الامّة»[5] امت اسلامي تحت عيلوله اين بزرگوارها هستند اما كساني كه اين لباس روحانيت را در بركردند شاگردان اين خاندان شدند بيانات اين خاندان را ميفهمند و باور ميكنند و متخلّق ميشوند و عمل ميكنند و منتشر ميكنند اينها به منزله فرزندان اين خانداناند «أنا و عليّ أبوا هذه الامّة» اين عزيزاني كه به اين لباس ملبّس شدند ديگر حالا شناسنامه گرفتند, هر كسي بالأخره شناسنامهاي دارد اين شناسنامه او را پدر و مادر براي او گرفتند ولي وقتي بالغ شد, عاقل شد بايد براي خودش شناسنامه بگيرد اگر سِمتي را انتخاب كرد كه خاندان عصمت و طهارت او را به عنوان فرزندي ميپذيرند اين يك شناسنامه جداست «أنا و عليّ أبوا هذه الامّة» اگر كسي واقعاً فرزند عليبنابيطالب شد خب مادر گرامياش چه كسي خواهد بود او ديگر نوري ميشود در جامعه, در همه موارد شما عنايت كرديد دين مردم به وسيله همين علما محفوظ است وقتي به وسيله علما دين مردم محفوظ شد حسينيه و مسجد فعال شد وقتي حسينيه و مسجد به رهبري روحانيت و علما و مراجع مخصوصاً امام(رضوان الله عليه) وقتي به صحنه آمدند ميشود انقلاب اسلامي وگرنه در هر فرصت و زمان و زميني كه به ايران حمله كردند ايران تسليم شد چه در جنگ جهاني اول چه در جنگ جهاني دوم چه در كودتاي ننگين 28 مرداد اما وقتي مسجد و حسينيه و مراجع به رهبري امام وارد صحنه شدند بيگانگان هر چه كردند كه اين نظام را به زانو در بياورند نتوانستند تنها قدرتي كه در يك كشور هست قدرت ديني است و دين هم از مسجد و حسينيه است و حسينيه و مسجد را هم شما روحانيون داريد اداره ميكنيد مردم كه كليني را نميشناسند, مردم كه صدوق را نميشناسند از اين جامعه سؤال بكنيد من لا يحضره الفقيه چيست چه كسي نوشته ميگويد من چه ميدانم, من امام جماعت و جمعه محله و شهر خودم را ميشناسم از آنها سؤال كنيد كافي چيست اصول كافي چيست فروع كافي چيست تهذيب چيست استبصار چيست ميگويد من اينها را نميدانم من عالمان شهر خودم را ميشناسم و حرفم را از اينها گرفتم. بنابراين دين مردم, اعتقاد مردم, اخلاق مردم به وسيله شما آقايان است كم كاري نيست و شما به قدرت غير محدود بالعرض وابسته هستيد كه آنها به قدرت لايزال بالذّات متناهي هستند اين مضمون نوراني را هم اميرالمؤمنين امام اول ما فرمود هم وجود مبارك حضرت حجّت امام آخرمان فرمود, در نهجالبلاغه, حضرت فرمود: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»[6] يعني ما در مكتب هيچ كس درس نخوانديم از هيچ كتابي هم استفاده نكرديم ما مصنوعات پروردگاريم ديگران در كارگاهها بايد درس بخوانند ما در بارگاه درس خوانديم «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا» ما مصنوع پروردگاريم تنها وجود مبارك پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) نيست كه نگار مكتب نرفته[7] باشد همه اين چهارده بزرگوار اينچنيناند البته يكي پس از ديگري امامان ما به بركت وحي و نبوّت پيامبر بهرهها بردند ولي از مكتب بشري كسي استفاده نكرد فرمود: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» اين در سخنان نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) است كه براي دربار اموي نوشت آنها رفتند دهنكجي بكنند حضرت فرمود ما دستپرورده خدا هستيم ديگران در كنار سفره ما نشستند «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» همين مضمون نوراني در يكي از توقيعات مبارك وجود مبارك امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشريف) هست فرمود: «نحن صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الخلق بَعْدُ صنائعنا»[8] اين ذوات قدسي كه مصنوع خداي سبحان هستند خداي سبحان همه جهان را مسخَّرِ آنها كرد ولي همه جهان مسخَّرِ ما نشده آيات تسخير در قرآن كريم كم نيست فرمود زمين را و آنچه در زمين است براي شما مسخّر كرديم ﴿سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ﴾[9] آسمان و آنچه در آسمان است براي شما مسخّر كرديم ﴿سَخَّرَ لَكُم مَا فِي السَّماوَاتِ﴾[10] ما را ترغيب كردند كه همه اجزا و جزئيات زمين را ارزيابي كنيم پژوهش كنيم علوم زميني را فراهم كنيم علوم سپهري را فراهم كنيم ستارهشناس باشيم همه اينها را فرمود من براي شما مسخّر كردم همه اينها بيرون از ذات ماست آنچه در حيطه ذات ماست را هم براي ما مسخّر كرده اعضا و جوارح ما را مسخّر كرده كه ما از اين اعضا و جوارح بهرههاي صحيح ببريم همين اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) كه سالروز عيد امامت و ولايت اوست به ما آموخت كه شما سعي كنيد كريمانه زندگي كنيد، لئامت, پَستي, تنگنظري در شما نباشد انساني كه كريمانه زندگي ميكند دعاهاي او هم كريمانه است يكي از دعاهاي اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه اين است كه عرض كرد خدايا من بنده تو هستم محتاج تو هستم همه اين اعضا و جوارح را دادي شاكريم, همه اعضا و جوارح را ميگيري تسليم هستيم اما من ميخواهم كريمانه زندگي كنم و كريمانه بميرم اعضا و جوارح را دادي بايد بگيري ما هم تسليم ميكنيم اما «اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِي أَوَّلَ كَرِيمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ كَرَائِمِي وَ أَوَّلَ وَدِيعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِكَ عِنْدِي»[11] خدايا به ما جان دادي چشم دادي گوش دادي اعضا و جوارح دادي اول چيزي كه از ما ميگيري جان ما باشد نه اينكه اول دست و پا را بگيري چشم را بگيري بعد جان را بگيري حتي من محتاج حسن و حسين(سلام الله عليهما) هم نباشم اين ميشود كرامت, خب چه فرزندي بالاتر از حسن و حسين اما عرض كرد خدايا! من چشمم را تا زندهام نگير دست و پايم را نگير كه من محتاج بچهها نشوم من ميخواهم كريمانه زندگي كنم و كريمانه بميرم اين ميشود دعاي كريم. همين دعاي كريمانه اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) در دعاي «عرفه» وجود مبارك حسينبنعلي آمده در آنجا وجود مبارك سيدالشهداء عرض كرد خدايا اين چشم و گوشِ مرا وارث من قرار بده «واجعل سمعي و بصري الوارثين منّي»[12] اين چشم و گوش را وارث من قرار بده يعني من اول بميرم بعد چشم و گوش, نه اينكه اول چشم و گوش بميرند بعد من كه من نابينا زندگي كنم يا دستبسته زندگي كنم يا فلج بشوم يا كَر بشوم اينطور نباشد آنها وارث من باشند نه من وارث آنها, آنكه زودتر ميميرد مورِّث است آن كه ديرتر ميميرد وارث است عرض كرد «واجعل سمعي و بصري الوارثين منّي» آنها را بعد از من بميران نه مرا بعد از آنها, اول چشم مرا بگيري, گوش مرا بگيري من فلج بشوم, فلجگونه زندگي كنم اينطور نباشد اين دعاي كريم است كه انسان محتاج احدي نباشد اينها مصنوع خدا هستند همه ما و اين عزيزاني كه امروز به اين لباس پرافتخار نائل آمدند شاگرد چنين رهبراني هستيم گذشته از آن علوم، اينها بر همه آنچه در جهان است مسخّرند براي ما تسخير بيروني آيات فراواني دارد كه روشن است تسخير دروني دو, سه بخش است اعضا و جوارح تسخير ماست اينها اعضا و جوارح غير ادراكي هستند اعضا و جوارح ادراكي كه بخش بعدي هستند يعني چشم و گوش در اختيار ماست هر جا را خواستيم ميبينيم و ميشنويم منتها بايد صحيح و حلال و طيّب و طاهر باشد اينها تابع ما هستند. در درون اعضا و جوارحي هستند نيروهاي ادراكي و تحريكي هستند كه گاهي در اختيار ما هستند گاهي متأسفانه ما را تسخير ميكنند مثل وهم و خيال ما, كنترل كردن خاطرات كار آساني نيست كنترل كردن وهم كار آساني نيست البته اگر كسي چشم و گوش را كنترل كند و غذاهاي حلال و طيّب و طاهر مصرف بكند واهمه و خيال هم در تحت تسخير اوست بالأخره اگر كسي موفق شد ميتواند در نظام بيرون تسخير الهي را ادراك كند و مطابق آن كار كند در نظام درون هر سه بخش را يعني دست و پا را (يك) چشم و گوش را كه مجاري ادراك هستند (دو) و وهم و خيال را كه باز مجاري ادراك دروني هستند (سه) رام كند اما حقايقي كه در عالم هست, فرشتگاني كه در عالم هستند, علوم عقلي كه در عالم هستند آنها ديگر مسخَّر ما نيستند آن را ذات اقدس الهي مسخّر اهل بيت عصمت و طهارت يعني انسان كامل كرد كه آنها بر حقايق عقلي عالم, بر ملكوت عالم, بر فرشتگان عالم هم سلطه تسخيري دارند خب اگر موجودي چنين قدرتي دارد او شده امام ما و اَمام ما, ما را به عنوان فرزندي قبول كرد چه بهتر از اينكه ما اين فرزندي را قدر بدانيم و به صدر نشانيم كه اميدواريم همه ما بهترين عيدي كه دريافت ميكنيم پذيرش ولايت اين ذوات قدسي باشد و مورد عنايت و مهر و صفا و وفاي اين خاندان باشيم.
من مجدداً مقدم همه شما برادران و خواهران و عزيزان حوزوي و دانشگاهي را گرامي ميدارم و دعا ميكنيم عزيزاني كه به لباس پرافتخار روحانيت نائل شدند مشمول لطف ممتاز اهل بيت عصمت و طهارت باشند!
پروردگارا امر فرج وليّات را تسريع بفرما! نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, ملت و مملكت ما را در سايه وليّات حفظ بفرما! آنچه خير و صلاح و فلاح اين مملكت است نصيب اين ملت بزرگوار بفرما! روح مطهر امام راحل و شهداي انقلاب و جنگ را در سايه رحمت بيانتهايت با انبيا و اوليا محشور بفرما! بيداري اسلامي را به بهترين وجه به مقصد نهايي برسان! دشمنان اسلام مخصوصاً استكبار و صهيونيسم را مخذول و منكوب بفرما! نظام اسلامي را تا ظهور صاحب اصلياش از هر خطري محافظت بفرما! مشكلات دولت و ملت چه در بخش مسكن چه در بخش اقتصاد چه در بخش ازدواج جوانها (همه) را در سايه لطف وليّات حل بفرما! فرزندان ما را تا روز قيامت از بهترين شيعيان اهل بيت(عليهم السلام) قرار بده!
«غفر الله لنا و لكم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
[1] . سورهٴ انفال، آيهٴ 24.
[2] . فقه القرآن، ج 1، ص 121.
[3] . الكافي، ج 2، ص 171 و 172.
[4] . الارشاد (شيخ مفيد)، ج 1، ص 176.
[5] . علل الشرائع، ج 1، ص 127.
[6] . نهجالبلاغه، نامه 28.
[7] . ر . ك: ديوان حافظ، غزل 167؛ «نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد».
[8] . الغيبة (شيخ طوسي)، ص 285.
[9] . سورهٴ حج، آيهٴ 65.
[10] . سورهٴ لقمان، آيهٴ 20؛ سورهٴ جاثيه، آيهٴ 13.
[11] . نهجالبلاغه، خطبهٴ 215.
[12] . اقبال الاعمال، ص 342.