31 01 2013 443427 شناسه:

جلسه درس اخلاق (1391/11/12)

دانلود فایل صوتی

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربّ العالمين و صلّی اللّه علي جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بيته الأطيبين الأنجبين سيّما بقيّة الله في العالمين بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّءُ الي الله!

اين ايام پربركت و همچنين امروز كه دوازده بهمن است از پرافتخارترين دوران تاريخي ملت مسلمان ايران است اين ايام را به پيشگاه وليّ عصرمان تهنيت عرض مي‌كنيم و به حضور شما بزرگواران, برادران و خواهران حوزوي و دانشگاهي و عزيزان سپاهي و بسيج و ساير گروه‌ها تهنيت عرض مي‌كنيم از ذات اقدس الهي مسئلت مي‌كنيم نظام ما را و ملت و مملكت ما را تا ظهور صاحب اصلي اين نظام از هر خطري حفظ بفرمايد!

بحث‌هاي روز پنج‌شنبه به دو بخش خلاصه مي‌شد بخش اول به مسائل اخلاقي مرتبط بود بخش دوم هم شرح كوتاهي از نهج‌البلاغه اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) كه آن هم مناسب با بحث‌هاي اخلاقي است امروز به مناسبت دوازده بهمن مطالبي هم مطرح مي‌شود كه اگر رسيديم ـ ان‌شاءالله ـ به مسائل نهج‌البلاغه هم مي‌پردازيم. قرآن كريم صعود و نزول را براي مسائل مادي و معنوي مطرح كرده است گاهي از انسان, كلمات طيّب و طاهر, اعمال صالحي بالا مي‌رود كه فرمود: ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ[1] گاهي هم از طرف ذات اقدس الهي فيوضات خاصّه‌اي گذشته از آن رحمت عام نازل مي‌شود نظير شب قدر و ايام ديگر. جريان انقلاب اسلامي از سنخ بركات متقابل زميني و آسماني بود البته هر فيضي كه نصيب مردم و ممكنات مي‌شود ريشه الهي دارد چون ﴿مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ[2] هرگز نمي‌توان گفت خود مردم عامل اين تحول و انقلاب شدند اگر فيض الهي نبود هرگز از مردم اين كار ساخته نبود تأييدات الهي, الهام‌هاي الهي, اين صعود و نزول متقابل يعني نازل شدن فيض از طرف خداي سبحان و صعود نيّت‌هاي پاك, قدم‌هاي پاك, اقدام‌هاي پاك, وصف‌هاي پاك از امام امت و از مردم كه ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ﴾ باعث تحقّق نظامي شد به نام نظام اسلامي. دو بيان يكي از وجود مبارك رسول خدا يكي از وجود مبارك اميرالمؤمنين(عليهما آلاف التحيّة و الثناء) نقل كنيم تا معلوم بشود كه وجود مبارك رسول خدا كه حكومتي تشكيل داد مردم را از كجا به كجا رساند و وجود مبارك علي بن ابي طالب(سلام الله عليه) كه حكومت خود را پذيرفت مردم را از كجا به كجا رساند. مرحوم شيخ مفيد(رضوان الله عليه) در امالي نقل مي‌كند كه وجود مبارك پيامبر اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «كُنّا مرّةً رعاة الإبل فِصرنا اليوم رعاة الشمس»[3] يعني مردم حجاز قبل از اسلام فقط شترباني بلد بودند كه شتر چه وقت مي‌آيد, چه وقت غذا مي‌خورد, چه وقت مي‌خوابد, چقدر شير مي‌دهد و چقدر گوشت دارد اينها راعيان شتر بودند الآن راعيان شمس‌اند سر به آسمان بلند مي‌كنند مي‌بينند چه وقت شمس از دايره نصف‌النهار زائل مي‌شود دلوك شمس فرا مي‌رسد با شمس‌آفرين مناجات كنند به نام نماز, فرمود مردم! اسلام شما را از شترباني به شمس‌باني رساند يعني از زمين به آسمان رساند از خلق به خالق رساند متنظريد كه چه وقت آفتاب از دايره نصف‌النهار زائل مي‌شود با خدايتان گفتگو كنيد با او حرف بزنيد حرفِ او را بشنويد او را مخاطب قرار بدهيد بگوييد تو را مي‌پرستيم و از تو كمك مي‌خواهيم اين اولين اثر اسلام است كه زميني را آسماني مي‌كند اما بيان نوراني اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) وقتي به حكومت رسيد مهم‌ترين فرمايشات حضرت چند مورد است كه در نهج‌البلاغه آمده يكي آن خطبه قاصعه است در بخش خطب يكي هم اين نامه‌اي است به عنوان عهدنامه كه براي مردم مصر به رهبري مالك اشتر(رضوان الله عليه) مرقوم فرمود. در نامه‌اي كه براي مالك اشتر مرقوم فرمود كه امروز هم مورد نياز مردم مصر و حكومت اسلامي مصر است اين است فرمود مالك! به مردم بگو «فإنّ هذا الدين قد كان اسيراً في ايدي الأشرار يُعملَ فيه بالهويٰ و تُطلَبُ به الدنيا»[4] فرمود مالك به مردم مصر بگو قبلاً قرآن بود قبلاً نماز بود قبلاً حج و عمره بود اما همه اينها اسير بودند هر طوري كه ديگران مي‌خواستند اينها را تفسير مي‌كردند و عمل مي‌كردند «فإنّ هذا الدين قد كان اسيراً في ايدي الأشرار يُعملَ فيه بالهويٰ و تُطلَبُ به الدنيا» دين قبلاً وسيله دنياطلبي حكّام بود من آمدم اين خلافت را پذيرفتم اوّلين كاري كه كردم دين را آزاد كردم قرآن را آزاد كردم نماز و روزه را آزاد كردم آن‌گاه دينِ آزاد ملّت آزاده مي‌پروراند قرآنِ آزاد, مردم آزاده مي‌سازد اگر در سوره اعراف آمده كه وجود مبارك رسول گرامي را خدا در كتب انبياي گذشته معرفي كرد فرمود: ﴿يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ[5] يعني پيامبر آخرالزمان كسي است كه زنجير را از پاي اينها غُل را از گردن اينها اسارت را از پيكر اينها برمي‌دارد خودِ اينها را آزاد مي‌كند و آن غل و زنجيرها را مي‌زدايد پيامبر كارش آزادسازي مردم است مستحضريد اگر فكر, برده باشد مكتب در زنجير باشد هرگز تربيت يك جامعه آزاد ممكن نيست انسان را فكرِ او آزاد مي‌كند ادراك او, انديشه او و انگيزه او آزاد مي‌كند, انديشه و انگيزه را انسان از مكتب مي‌گيرد اگر مكتب در مدار بسته, زنجيري باشد فكرآفرين نيست فكر مداربسته توان آزاد كردن را ندارد وجود مبارك حضرت امير فرمود من قرآن را آزاد كردم من نماز را آزاد كردم آن طوري نيست كه اينها تفسير كنند و تفسير خود را اجرا كنند. «فإنّ هذا الدين قد كان اسيراً في ايدي الأشرار يُعمل فيه بالهويٰ و تُطلب به الدنيا» اين دو نمونه از اين دو انسان كامل يكي از نبوّت و ديگري از امامت(عليهما آلاف التحيّة و الثناء) نشان مي‌دهد كه اسلام اوّلين رهايي كه نصيب انسان مي‌كند اين است كه زميني‌ها را آسماني كند اگر شما مي‌بينيد به بركت پيروزي انقلاب, جامعه اسلامي ايران هم موفق مي‌شود به فرستادن ماهواره‌ها به فضا اين فضاي ظاهري است اين آسمان ظاهري است كه ديگران هم رفتند و مي‌توانند بروند اساس كاري كه دين آورده اين است كه اين زميني‌ها را آسماني كند آن آسماني كه درش هرگز به روي شرق و غرب باز نمي‌شود مستحضريد كه اين آسمان‌ها را قرآن معرفي كرده فرمود شمسي هست و قمري هست و راه شيري هست و نجومي هست و كواكبي هستند و امثال ذلك اما اينها از حدّ فرشتگي نيامدند پايين, اينها در حدّ عقول نيستند در حدّ ارواح نيستند ما اينها را از يك مشت دود و گاز ساختيم فرمود: ﴿ثُمَّ اسْتَوَي إِلَي السَّماءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً[6] فرمود اين چنين نيست كه اين آفتاب كه خيلي درخشنده است آن ماه كه خيلي شفاف است ما اين را از عالَم ارواح ساخته باشيم ما اينها را از دود ساختيم بعد هم اينها را دود مي‌كنيم ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ[7] مي‌شود, ﴿إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ[8] مي‌شود, اگر شما خودتان رفتيد يا موجود زنده ديگري را فرستاديد يا وسيله ديگري كه مشكل جامعه شما را حل بكند به هوا فرستاديد اين آسمان ظاهري است ديگران هم مي‌توانند كار شما را بكنند اما ما شما را از دوازده بهمن به بعد با آمدن امام با قيام مردم مسلمان با خون‌هاي پاك شهدا آسماني كرديم آن آسماني كه درش به روي كفار باز نمي‌شود فرمود: ﴿لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ[9] آن آسماني كه درش بسته است به روي كفار. اين آسمان‌هاي ظاهري كه الآن همين كفار به آن دسترسي دارند يك سري آسمان‌هايي است در فرهنگ قرآن كه هرگز درش به روي كفار باز نمي‌شود ﴿لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ﴾ آن آسماني كه ﴿وَفِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ[10] آن آسماني كه جاي معراج رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) است آن آسمان درش به روي مناجات مناجات‌كننده‌ها باز مي‌شود آن آسمان درش به روي كلمات طيّب باز مي‌شود ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ﴾ اينكه مي‌بينيد بسياري از جوان‌ها حافظ قرآن شدند بسياري از جوان‌ها اهل شب‌زنده‌داري شدند بسياري از بانوان حافظ قرآن و نهج‌البلاغه و حديث شدند از سنخ ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ﴾ است اينها زميني را آسماني كردن است اگر انسان آسماني شد رهاورد آسمان را هم به زمين مي‌آورد اين طور نيست كه انسان به آسمان‌ها سفر بكند و چيزي به عنوان ره‌توشه از آنجا نياورد از آنجا بركات نازل مي‌شود از اينجا كلمات طيّب صعود مي‌كند در بين اين صاعدان و مسافران و ره‌توشه‌داران اوحدي از اهل اين سفر به بارگاه ذات اقدس الهي مي‌رسند مستحضريد اين تعبير صعود غير از تعبير نِيل است همه بالا مي‌روند اما آن كه برسد كم است مثل اينكه همه آب‌ها به دريا مي‌ريزد اما آنكه به بخش‌هاي وسطي دريا برسد كم است اين نهرهاي كوچك و ضعيف در همان ساحل دريا آرام مي‌شوند اما وقتي سيل خروشان بيايد بخش وسيعي از دريا را مي‌شكافد به نزديك‌هاي وسط دريا مي‌رسد همه از دريايند بعد به دريا برمي‌گردند اما اين‌چنين نيست كه همه‌شان به وسط دريا برسند افرادي كه داراي كلمات طيّب هستند اينها كلماتشان بالا مي‌رود مشمول ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ﴾ هستند اما نائل شدن نصيب اوحدي از اهل فضيلت است درباره قرباني زائران و حاجيان و معتمران فرمود بعد از قرباني آن كار جاهلي را انجام ندهيد قرباني كار خوبي است اما بعد از ذبح حيوان يا نحر شتر اين كار را نكنيد كه مقداري از گوشت را به ديوار كعبه ميخكوب كنيد يا خون را به ديوار كعبه بماليد كه خدا قبول كند اين دخيل بستن‌ها هم يك سابقه كهن دارد فرمود: ﴿لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلاَ دِمَاؤُهَا وَلكِن يَنَالُهُ التَّقْوَي مِنكُمْ[11] شما اين قرباني را انجام داديد گوشت را بين مستمندان توزيع بكنيد چرا گوشت را به ديوار كعبه مي‌چسبانيد يا خون را به ديوار كعبه مي‌ماليد مگر خدا احتياج دارد به چنين كاري اين گوشت‌ها كه به خدا نمي‌رسد اين خو‌ن‌ها كه به خدا نمي‌رسد ﴿لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلاَ دِمَاؤُهَا وَلكِن يَنَالُهُ التَّقْوَي مِنكُمْ﴾ اگر مال حلال را ذبح كرديد اگر با قصد قربت ذبح كرديد اگر با اخلاص قرباني كرديد اين نيّت خالصانه شما به خدا مي‌رسد نِيل بالاتر از صعود است ﴿وَلكِن يَنَالُهُ التَّقْوَي مِنكُمْ﴾ مستحضريد كه تقوا وصف متّقي است اگر وصف به الله مي‌رسد يقيناً موصوف هم به لقاي الله مشرّف خواهد شد اين‌چنين نيست كه فرشته‌ها بنويسند كه فلان كس باتقواست و اين را گزارش بدهند خود تقوا يك ملكه نفساني است كه بالا مي‌رود اگر تقوا, بالارفتني است متّقي هم بالارفتني است از اين جهت نماز مي‌شود معراج مؤمن. مرحوم صدوق(رضوان الله عليه) در كتاب قيّم توحيد از وجود مبارك امام(سلام الله عليه) نقل مي‌كنند كه فرمود معناي «قد قامت الصلاة» اين است كه «حان وقت الزيارة»[12] هنگام زيارت الله رسيده است اين زيارت اعتاب مقدسه, زيارت انبيا, زيارت ائمه، زيارت اوليا, زيارت فاطمه زهرا(سلام الله عليهم اجمعين) اينها نشئت‌گرفته از زيارت خداست زيارت خدا در نماز است نماز, زيارت‌نامه الهي است فرمود معناي «قد قامت الصلاة» يعني «حان وقت الزيارة» خب اين انقلاب, اين نظام, اين بركت, درهاي آسمان ملكوتي را باز كرده ممكن است كسي اين در را عمداً به روي خود ببندد ولي فضا, فضاي ملكوتي است درهاي بهشت باز است قبلاً اگر كسي مي‌خواست به بهشت برود با دشواري بود اما الآن آسان است چقدر فرق است بين نظام الهي و غير الهي! قبلاً راه گناه باز بود الآن همه سعي مي‌كنند كه ببينند چه كسي گناه مي‌كند كه او را يا هدايت كنند يا تنبيه, خب اين معناي بسته بودن درهاي جهنم است همه ما شنيديم كه در ماه مبارك رمضان درهاي بهشت باز است درهاي جهنم بسته است در نظامي كه اگر كسي معصيت بكند مي‌گساري بكند قماربازي بكند تحت تعقيب قرار مي‌گيرد كسي بخواهد نماز و قرآن و دعا و زيارت و خير و بركت و يتيم‌نوازي و بهزيستي و شيرخوارگاه و امثال اينها را تأمين كند تشويق مي‌شود اين معنايش باز بودن درهاي بهشت و بسته بودن درهاي جهنم است بيان نوراني رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) درباره فضيلت ماه مبارك رمضان اين بود كه خدا درهاي جهنم را بسته است[13] الآن اين نظام اين است اگر كسي خواست اهل فضيلت باشد همه راه‌ها براي او باز است از خيرهاي ملكوتي تا خيرهاي مُلكي اين مي‌شود نظام الهي اگر گفتند اين ايام, ايام پربركت است معنايش اين است واقعاً درهاي بهشت باز است منتها بايد بدانيد كه اگر يك وقت از گناه خوشتان آمده انسان حقيقتاً مريض است اين مرض را قرآن معالجه مي‌كند فرمود عدّه‌اي بيمارند ما هم دارو فرستاديم هم بالاتر از دارو, شفا مي‌دهيم ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ[14] نه «ما هو دواء» اگر كسي مقداري با قرآن مأنوس باشد اين معلوم مي‌شود دوا نوشيد اما اگر كسي واقعاً با قرآن مأنوس باشد قرآن بفهمد, باور كند و طبق آن عمل كند اين سخن از دوا نيست كه گاهي درمان را همراه داشته باشد گاهي نداشته باشد سخن از شفاست نه دوا ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ﴾ و اگر ـ خداي ناكرده ـ انسان، بيمار بود و خود را معالجه نكرد اگر در نظام اسلامي هم باشد هر بركاتي كه به وسيله گوينده‌هاي مذهبي يا نويسنده‌هاي مذهبي يا علل و عوامل ديگر به او مي‌رسد اين بركات و اين حسنات در درون او تبديل به سمّ مي‌شود ببينيد اين بزرگان ما از اين روايات ما چه لطيفه‌اي بهره بردند در قرآن كريم دارد كه وقتي آيات الهي بر عده‌اي خوانده مي‌شود ﴿فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَي رِجْسِهِمْ[15] عدّه‌اي ﴿إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً[16] اما عده‌اي وقتي آيات الهي بر آنها عرضه مي‌شود ﴿فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَي رِجْسِهِمْ﴾ همين كريمه‌اي كه قبلاً خوانده شد ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ در ذيلش آمده ﴿وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَاراً[17] چطور مي‌شود كه آيات قرآني باعث افزايش بيماري مي‌شود شما در دستگاه بدني‌مان همين مطلب را ملاحظه كنيد انسان اگر سالم باشد غذاي خوبي مصرف كند آن غذا نيازهاي طبيعي بدن او را برطرف مي‌كند او را فربه مي‌كند نموّ مي‌دهد سلامتش را تأمين مي‌كند اما اگر يك انسان بيماري كه دستگاه گوارشش زخمي دارد درمان‌پذير نيست همين غذا را وقتي به او داديد اين تبديل به سم مي‌شود اين ناچار است اين غذا را بالا بياورد و مانند آن. خب اين ميوه شيرين كه سمي نبود آن غذاي گوارا كه سمي نبود وقتي وارد دستگاه گوارش انساني شد كه دستگاه گوارش او بيمار است اين غذاي طيّب و طاهر را به اين صورت مضرّ و دردناك در مي‌آورد. مطالب علمي نور است اگر وارد قلب يك طلبه يا دانشجويي بشود كه از صفاي ضمير برخوردار است اين ﴿زَادَتْهُمْ إِيمَاناً﴾ مي‌شود, ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ﴾ مي‌شود, ﴿يَنَالُهُ التَّقْوَي﴾ مي‌شود, ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ[18] مي‌شود تا برسد به جايي كه مي‌فرمايد: ﴿وَرَفَعْنَاهُ مَكَاناً عَلِيّاً[19] كه براي انبياست و اگر همين درس و بحث‌ها وارد قلب قسيّ, قلب انسان جاه‌طلب, خودخواه, مغرور, دنيامدار بشود همين‌ها تبديل مي‌شود به مكتب فاسد, به القائات فاسد, به شبهات فاسد. شما بارها اين قصه را شنيديد آنها كه ملل و نِحَل نوشتند چه ابن‌حزم چه شهرستاني و چه ديگران، اينها در دو بخش نوشتند ملل را انبيا آوردند نِحَل را دانشمندان در برابر انبيا آوردند اين نِحله وهابيت را براي اهل سنت, اين نِحله بهائيت را در بين ما شيعه‌ها, همين درس‌خوانده‌ها آوردند بيگانه كه نياورد اينها را كه عوام نساخت عوام دستش به ماشه اسلحه بسته است و كشتن بي‌رحمانه, آن كه اين فكر را اين ايده باطل را مي‌دهد يا مربي و مروّج مكتب وهابيّت اهل سنت است يا بهائيتي است كه در ماها پيدا شده است. اگر كسي مريض باشد اين آيات قرآن را بشنود در دستگاه او مي‌شود سم اين است كه مي‌گويند هر كاري كه مي‌كنيد اول «بسم الله» بگوييد, با طهارت وارد بشويد هيچ گاه بي‌طهارت با كتاب الهي تماس نگيريد با قصد قربت درس بخوانيد فرمود اگر مي‌خواهي آيت الله عظما باشي به بازي‌هاي ديگران و گفتن زيد و نگفتن عمرو و مدح زيد و قدح عمرو خودت را ارزان نفروش طرزي درس بخوان كه ملائكه بگويند فلان شخص آيت الله عظماست آن اثر دارد اين بيان نوراني را مرحوم كليني از امام صادق(سلام الله عليه) نقل كرده است كه «مَن تعلّمَ العلمَ و عَمِلَ به و علَّم لله دُعي في ملكوت السماوات عظيما»[20] اگر كسي اين سه عنصر محوري را در حوزه و دانشگاه داشته باشد براي رضاي خدا محقّقانه درس بخواند براي رضاي خدا به علمش عمل بكند براي رضاي خدا علمي كه عمل كرده به جامعه منتقل كند در صحنه فرشته‌ها به او مي‌گويند آيت الله عظما اين كلمه «لله» به نحو تنازع مفعول واسطه است براي هر سه فعل مثل «عَلَي الشُّهُورِ» كه بر اساس تنازع مفعول واسطه است براي چهار فعل دعاي بعد از نمازهاي ماه مبارك رمضان مي‌گوييم «عَظَّمْتَهُ وَكَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ‏ عَلَي الشُّهُورِ»[21] اين «عَلَي الشُّهُورِ» به نحو تنازع مفعول واسطه است براي چهار فعل اينجا هم «لله» مفعول واسطه است براي هر سه فعل اگر اين شد, مي‌شود ﴿زَادَتْهُمْ إِيمَاناً﴾ اگر ـ خداي ناكرده ـ اين نشد, خطر انحراف هست اين ﴿فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَي رِجْسِهِمْ﴾ هست اين‌چنين نيست كه انسان ياد بگيرد و علم در اختيار او باشد; اين علم در كدام قلب وارد بشود در قلب طيّب و طاهر وارد بشود يا در ظرف آلوده وارد بشود اگر تنگ آلوده‌اي بود شما شربت ريختيد اين هم آلوده خواهد شد قلب آلوده كه ﴿فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً[22] از همين سنخ است و بهترين فرصت را نظام الهي به بركت امام و شهدا به ما داد كه اوّلين ثواب را هر كاري كه مسئولين ما مي‌كنند ملت بزرگ و بزرگوار ايران مي‌كنند اول در نامه عمل امام(رضوان الله عليه) بعد در نامه عمل شهدا و جانبازان و آزادگان و ايثارگران و امثال اينها مي‌نويسند بعد در نامه خيّرين، ما در چنين فضايي هستيم اگر براي ما روشن شد كه اين ره‌توشه را بايد تهيه كرد كار مثبتي را كه ـ ان‌شاءالله ـ انجام مي‌دهيم اولين ثواب را آن ذوات الهي مي‌برند آن مؤمنان قبلي مي‌برند بعد درباره خود ما كه ما اميدواريم ذات اقدس الهي به همه شما بزرگواران, برادران و خواهران حوزوي, دانشگاهي, سپاهي, بسيجي, آموزش و پرورش و ساير نهادها و ارگان‌ها خير دنيا و آخرت عطا كند كه بتوانيد اين نظام الهي را تا ظهور صاحب اصلي‌اش از هر خطري حفظ بكنيد و محافظتش را از خداي سبحان مسئلت كنيد. من مجدّداً مقدم شما بزرگواران را گرامي مي‌دارم و اين ايام را به همه شما تهنيت عرض مي‌كنم.

پروردگارا امر فرج وليّ‌ات را تسريع بفرما!

نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, ملت و مملكت ما را در سايه وليّ‌ات حفظ بفرما!

حوزه‌هاي فقهي, فرهنگي, دانشگاهي را در سايه وليّ‌ات رونق ببخش!

امام راحل و شهداي انقلاب و جنگ را با انبيا و اوليا محشور بفرما!

بيداري اسلامي خاورميانه را به پيروزي نهايي برسان!

وحدت اسلامي را كه اين ايام برگزاري آن مراسم، مشهود همه ماست به عنوان بهترين نعمت نصيب جامعه اسلامي شرق و غرب بفرما!

مشكلات مملكت را مخصوصاً در بخش مسكن و اقتصاد و ازدواج جوان‌ها حل بفرما!

خطر بيگانه‌ها مخصوصاً استكبار و صهيونيسم را به خود آنها برگردان!

فرزندان ما را تا روز قيامت از بهترين شيعيان اهل بيت(عليهم السلام) قرار بده!

همه ما را علاقه‌مند به قرآن و عترت قرار بده!

«غفر الله لنا و لكم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

 


[1] . سورهٴ فاطر, آيهٴ 10.

[2] . سورهٴ نحل, آيهٴ 53.

[3] . الامالي (شيخ مفيد), ص136.

[4] . نهج‌البلاغه, نامه 53.

[5] . سورهٴ اعراف, آيهٴ 157.

[6] . سورهٴ فصلت. آيهٴ 11.

[7] . سورهٴ تكوير, آيهٴ 1.

[8] . سورهٴ تكوير, آيهٴ 2.

[9] . سورهٴ اعراف, آيهٴ 40.

[10] . سورهٴ ذاريات, آيهٴ 22.

[11] . سورهٴ حج, آيهٴ 37.

[12] . التوحيد (شيخ صدوق), ص241.

[13] . بحارالانوار، ج93، ص348.

[14] . سورهٴ اسراء, آيهٴ 82.

[15] . سورهٴ توبه. آيهٴ 125.

[16] . سورهٴ انفال, آيهٴ 2.

[17] . سورهٴ اسراء, آيهٴ 82.

[18] . سورهٴ مجادله, آيهٴ 11.

[19] . سورهٴ مريم, آيهٴ 57.

[20] . الكافي, ج1, ص35.

[21] . اقبال الأعمال, ص24.

[22] . سورهٴ بقره, آيهٴ 10.


دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
  • تفسیر
  • فقه
  • اخلاق