19 09 2012 443712 شناسه:

جلسه درس اخلاق (1391/06/30)

دانلود فایل صوتی

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بيته الأطيبين الأنجبين سيّما بقيّة الله في العالمين بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّءُ الي الله!

مقدم شما مهمانان بزرگوار, برادران و خواهران ارجمند را گرامي مي‌داريم حضور عزيزاني كه اسامي شريفشان در اين محفل برده شد مغتنم است سعي همه شما ـ ان‌شاءالله ـ مشكور باشد! دهه پرفضيلت كرامت را به پيشگاه وليّ عصر(ارواحنا فداه) تهنيت عرض مي‌كنيم اميدواريم بركت ميلاد فاطمه معصومه(سلام الله عليها) و ثامن‌الحجج علي‌بن‌موسي(عليهما السلام) براي همه خير و رحمت و بركت را به ارمغان آورده باشد. هفته دفاع مقدس را گرامي مي‌داريم از خداي سبحان مسئلت مي‌كنيم شهداي جنگ تحميلي را با شهداي صدر اسلام محشور بفرمايد, جانبازانمان را شفاي عاجل عطا بفرمايد و به بازماندگان شهدا اجر و صبر كامل عطا بفرمايد و به بركت خون‌هاي پاك اين عزيزان اين نظام را تا ظهور صاحب اصلي‌اش از هر گزندي حفظ بفرمايد! هفته حج را گرامي مي‌داريم اميدواريم حاجيان ما, معتمران ما, زائران ما با حج مقبول, عمره مقبول, زيارت مقبول و ادعيه مستجاب ـ ان‌شاءالله ـ برگردند و رهاورد اين سفر روحاني, صلاح و فلاح خود آنها و ديگران باشد! حادثه تلخي كه اين ايام اتفاق افتاد و آن اهانت به سيّد انبيا سيّد مرسلين و سيّد اولياي الهي سيّد اصفياي الهي وجود مبارك حضرت ختمي نبوّت محمد بن‌ عبدالله بود را به پيشگاه وليّ عصر تعزيت عرض مي‌كنيم همه كساني كه چه در ايران چه در غير ايران براي گراميداشت مقام شامخ آن حضرت تلاش و كوشش كردند سعي‌شان مشكور باشد و اجر همه كساني كه در برابر اين اهانت به پا خاستند با خداي سبحان باشد در اين زمينه دو مطلب هست يكي درباره سازندگان آن فيلم و اهانت‌كنندگان است كه «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لاَ يَدْفَعُهُ إِلاَّ الشَّرُّ»[1] پاسخ آنها همين قيام مردمي در سراسر جهان اسلام است.

اما مطلب ديگر, بالأخره دانشمنداني در غرب هستند منصفاني هم در غرب هستند بايد بدانند كه هيچ كس به اندازه ذات مقدس رسول گرامي به بشريّت خدمت نكرده است قبل از رسالت آن حضرت، وضع خاورميانه را و امپراطوري‌هاي مقتدر جائر را شناسايي كنند جاهليّت ايران را, جاهليّت روم را, جاهليّت حجاز را كه هم به جهل علمي مبتلا بودند هم به جهالت عملي بررسي كنند جنايت‌هايي كه در امپراطوري‌هاي ايران و روم مي‌شد بررسي كنند تا ببينند وجود مبارك آن حضرت آمده عقل و عدل را نصيب بشر كرد هم اينها را عاقل و عالم كرد هم اينها را عادل و وارسته كرد كسي كه فرشته الهي بود در زمين, كسي كه قبل از اينكه به مقام شامخ نبوّت برسد مردم را به اتحاد دعوت كرد قبل از اينكه به مقام شامخ نبوّت برسد نظام برده‌داري را برمي‌داشت به آن كسي كه پسر بود و عبد بود مي‌گفتند غلام و عبد, به آن كسي كه دختر بود و برده بود مي‌گفتند اَمه و كنيز وجود مبارك حضرت قبل از اينكه به مقام شامخ رسالت برسد به جاي اينكه بفرمايد عبد و اَمه كه يك واژه رسمي آن روز بود مي‌فرمود فَتي, فَتاة[2], فتي يعني جوان, فَتاة يعني دختر جوان خب اين كسي كه به فكر آزادسازي جوامع بشري بود هم آزادي از بردگي ظاهري هم آزادسازي از بردگي اخلاقي و هوس و مانند آن, اين كسي كه خداي سبحان در كتاب‌هاي آسماني پيشين شناسنامه حضرت را بازگو كرد او را معرفي كرد ﴿يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ[3] فرمود پيامبري مي‌آيد كه مردم را آزاد مي‌كند زنجير را از گردن اينها برمي‌دارد از پاي اينها برمي‌دارد آن اسارت و بردگي را از اينها برمي‌دارد اينها را آزاد مي‌كند به سيادت مي‌رساند جهان را به عقل و عدل دعوت كرده است چه در جاهليّت حجاز چه در جاهليّت ايران چه در جاهليّت غرب، بتها را برطرف كرده است خداشناسي را به جاي بت‌پرستي نشانده است اين شخص عالي‌ترين مقام انسانيّت را داراست در پيشگاه او بايد خضوع كرد تأدّب كرد وجود مبارك عيساي مسيح(سلام الله عليه) بشارت داد جوامع بشري را منتظر ظهور آن حضرت كرد ساليان متمادي منتظر ظهور بودند اين‌چنين نيست كه اين انتظار فرج مخصوص ما باشد در رابطه با وجود مبارك وليّ عصر(ارواحنا فداه) مسيحيان آن روز هم بي‌صبرانه منتظر ظهور منجي بشريّت بودند كه وجود مبارك رسول گرامي ظهور كرده است آن پيش‌بيني‌ها و پيش‌گويي‌هايي كه خداي سبحان به مسيح(عليه السلام) داد و مسيح(عليه السلام) به جامعه ترسايان اعلام كرد آن به وقوع پيوست همان طوري كه وجود مبارك مسيح بشارت داد كه منتظران ظهور آن حضرت به مقصد رسيده‌اند وجود مبارك رسول گرامي هم به ما بشارت داد كه ما هم اميدواريم روزي فرا برسد اين انتظار ما به سر آيد اين انسان فرشته‌منش، شايسته عالي‌ترين احترام است بنابراين هم دانشمندان غرب را بايد توجيه كرد كه اين عظمت براي رسول گرامي است و لاغير و هم آن اهانت‌كنندگان را بايد تنبيه كرد سر جايشان نشاند كه با آن قيام مردمي است با آن مبارزات مردمي است با آن تلاش و كوشش مردمي است و با آن تظاهرات مردمي است كه همچنان در سراسر جهان ادامه دارد چيزي را كه اينها براي ما آوردند يعني توحيدي كه آوردند عقل و عدلي كه آوردند اگر كسي بخواهد آسايش داشته باشد و آرامش داشته باشد و آسوده زندگي كند بايد فرمايش اينها را عملي كند هنوز به مقام نبوّت نرسيده بود كه يك گراني در مكه اتفاق افتاد وجود مبارك حضرت با اينكه سنّش كم بود عموهاي خود را جمع كرد در يك محفل خانوادگي فرمود: «ألا نحمل ثقل أبي طالب» فرمود الآن وضع گراني است عموي من و برادر شما ابوطالب عائله‌مند است ما بايد بياييم عائله او را تقسيم كنيم اين بار سنگين او را توزيع كنيم برخي از فرزندان ابوطالب را ما بگيريم جزء عائله ما بشود تا فشار گراني بر عموي عائله‌مند ما ابوطالب تحميل نشود «ألا نحمل ثقل أبي طالب» عموهاي او پذيرفتند وجود مبارك رسول گرامي نتيجه اين جلسه مشورتي خانوادگي را به اتفاق بعضي از عموها به حضور عمويش ابوطالب پدر علي ‌بن ‌ابي طالب(سلام الله عليهما) رساند او هم قبول كرد فرمود: «دعوا لي عقيلاً و خذوا من شئتم» فرمود من عائله‌مندم حق با شماست گراني است حق با شماست پيشنهاد خوبي است كه بيايد عائله مرا خودتان اداره كنيد ولي پسر بزرگ من عقيل را نزد من بگذاريد ساير فرزندها را خواستيد ببريد, ببريد وجود مبارك رسول گرامي از اين فرصت استفاده كرد فرمود علي سهم من[4] وجود مبارك حضرت امير در محضر وجود مبارك رسول گرامي(عليهما الصلاة و عليهما السلام) قرار گرفت اين قبل از اين بود كه وجود مبارك رسول اكرم به مقام نبوّت برسد اينها خاندان كرم‌اند اينها خاندان عزّت و شرف‌اند اينها عقل آوردند عدل آوردند اتحاد آوردند برادري آوردند مواسات آوردند مساوات آوردند بالأخره چهارتا دانشمند در غرب هست چهارتا آدم عاقل در غرب هست اينها بايد بفهمند بشريّت در كنار سفره وجود مبارك رسول گرامي نشسته است مگر با بددهني مگر با اهانت مگر با جسارت مي‌شود جلوي نور را گرفت؟!

آن نصيحت نهايي اين است كه خداي سبحان مستقيماً از پيامبرانش مخصوصاً از حضرت رسول خدا(عليهم الصلاة و عليهم السلام) حمايت مي‌كند اين‌چنين نيست كه خدا صبر كند هر بددهني اهانت كند، بالأخره شما مي‌بينيد جايي يك عذاب اليم پيدا مي‌شود اينها افسانه نيست يك وقت شما مي‌بينيد فلان جا آتش‌سوزي شد فلان جا زلزله آمد درست است همه اينها نظام علمي دارد حساب‌شده است اما رهبري اين نظام علمي به دست كيست يعني بخواهد رَجْفه بيايد زلزله بيايد با حساب است يا بي‌حساب؟ ما يك تافته جدابافته نيستيم ما يعني انسان، گوشه‌اي از جهان هستيم هم كار ما در جهان اثر دارد هم رخدادهاي عالم در ما اثر دارد جهان, انسان, پيوند انسان و جهان اضلاع سه‌گانه اين مثلث تحت تدبير و رهبري خداي سبحان است فرمود: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَي آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ[5] فرمود اگر مردم سرزميني اهل ايمان باشند اهل تقوا باشند ما بركات زمين و آسمان را نازل مي‌كنيم ما اگر مشكل داخلي نداشته باشيم با خودمان بسازيم با هم‌نوعمان بسازيم با خدايمان رابطه داشته باشيم هيچ تهديدي كارساز نيست نمي‌تواند ما را از پا در بياورد روزي ما به دست غرب نيست روزي ما به دست شرق نيست فرمود شما باتقوا باشيد روزي شما به عهده من, همه انسان‌ها عائله خدا هستند در سورهٴ مباركهٴ هود فرموده است كه تمام موجودات عائله من هستند هر مار و عقربي در عالم زندگي كند در نزد من پرونده‌اي دارد ﴿مَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَ عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا[6] اين ﴿عَلَي﴾ نشانه تعهّد الهي است فرمود تمام مارها تمام عقرب‌ها همه موجودات دريايي و صحرايي و فضايي نزد من پرونده دارند عائله من هستند من موظفم اينها را اداره كنم ما اگر بين خود و خداي خود اصلاح كنيم نه بيراهه برويم نه راه كسي را ببنديم نه اهل تجمّل باشيم همين قناعت را داشته باشيم هيچ تهديدي نمي‌تواند ما را از پا در بياورد هيچ تحريمي نمي‌تواند ما را از پا در بياورد حواسمان جمع باشد! اين قرآن است نگاه كنيد در اين كتاب آسماني فرمود هر جا تحريم باشد دو برابر تحليل هست (يك) نه در بيرون آن قلمروی تحريم بلكه در درون حوزه تحريم (اين دو) اينكه مي‌گويند شبانه‌روز قرآن بخوانيد براي همين جهت است شما اين دو آيه را در كتاب‌هاي ادبي كم و بيش خوانده‌ايد ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ٭ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً[7] در اين دو آيه فرمود با هر دشواري يك آساني است دو نكته در اين تعبير كوتاه است يكي اينكه اين كلمه «عُسر» كه تكرار شد با الف و لام است و معرفه است و «يُسر» بدون الف و لام و نكره فرق اين نكره و معرفه اين است كه وقتي اين كلمه «عُسر» معرفه ذكر شد و تكرار شد دومي عين اوّلي است اگر نكره ذكر بشود دومي غير اوّلي است نتيجه اين مي‌شود كه ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ يعني با هر سختي, آساني است (اين يك) ﴿إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ با هر سختي آساني است (اين دو) اين «عُسر» دومي چون با الف و لام است عين «عُسر» اوّلي است كه با الف و لام است يعني «عُسر» يكي است اين «يُسر» دومي كه بي‌الف و لام است غير از «يُسر» اوّلي است كه بي‌الف و لام است يعني در هر جا اگر ما يك دشواري داشته باشيم دو آساني داريم آساني، دو برابر دشواري است اگر طلبه‌اي بخواهد عالِم ربّاني بشود يك مقدار سختي است دو برابرش آساني است اگر كسي در راه تهذيب نفس تلاش و كوشش كرد مقداري سخت بود دو برابرش آساني است در هر كاري اگر دشواري مثلاً سي درصد است آساني دو برابر آن است اين يك نكته. نكته ديگر اينكه نفرمود بعد از هر دشواري, آساني است فرمود با هر دشواري آساني هست ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ نه «إنّ بعد العُسر يُسراً» نه اينكه اول آدم بايد سختي بكشد بعد به آساني برسد اين‌چنين نيست در درون هر دشواري دوتا آساني است ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ٭ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ با هر تحريمي, تحليل الهي است آنها تحريم كردند يعني جامعه اسلامي ايران را محروم كردند ولي خدا دوتا در باز مي‌كند نه بعد از سختي, بلكه با سختي به اين شرط كه انسان آبروي نظام را نبرد دروغ نگويد تطفيف نكند گران نكند ربا نگيرد رشوه نگيرد معصيت نكند بي‌حجابي نكند بي‌عفّتي نكند اگر در راه صحيح قدم بردارد هيچ ممكن نيست كسي بتواند يك جامعه اسلامي انساني را از پا در بياورد اگر يك تحريم از دشمن است دو تحليل از خداي سبحان است ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ (اين يك) ﴿إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ (اين دو) دو آساني براي يك سختي آن هم در درون سختي بنابراين در درون هر تحريمي دو تحليل هست اما ما بايد بدانيم با چه كسي داريم زندگي مي‌كنيم براي چه داريم زندگي مي‌كنيم هيچ گاه خلاف نگوييم شرّ كسي را نخواهيم و مانند آن, اينها گوشه‌اي از بحث‌هاي اخلاقي است كه در طليعه بحث ذكر مي‌شود حالا شايد مقداري طول كشيد ما قصد داشتيم اين دو بخش نهج‌البلاغه را امروز بخوانيم ولي ظاهراً به يك بخش آن مي‌رسيم و آن اين است كه وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) در نامه 43 كه ما از نظر سير بحثمان به اين نامه رسيديم به مَصقَلة بن هُبيره شيباني نوشت فرمود: «بَلَغَنِي عَنْكَ أَمْرٌ» به من گزارش دادند كه تو در امور مالي بي‌احتياطي كردي اگر اين گزارش درست نبود كه بسيار خوب, اما اگر اين گزارش درست بود ببين چه كردي «بلغني عنك امرٌ إِنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ الهَك وَ عَصَيْتَ إِمَامَكَ»[8] دو كار كردي هم خدا را غضبناك كردي هم امام زمانت را نافرماني كردي كه امام زمانت يعني وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) همان حكم خدا را دريافت كرده است و به شما ابلاغ كرد «أَنَّكَ تَقْسِمُ فَيْ‏ءَ الْمُسْلِمِينَ الَّذِي حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ وَ خُيُولُهُمْ وَ أُرِيقَتْ عَلَيْهِ دِمَاؤُهُمْ فِيمَنِ اعتَامَكَ مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِكَ» مردم جنگ‌ها كردند غنيمت‌هايي به دست آوردند با شمشيرهايشان با اسب‌هايشان با خون‌هايي كه ريختند بالأخره فتوحاتي نصيب اينها شد غنايم جنگي يك پنجم آن يعني خمس آن براي حكومت اسلامي است براي امام است و چهار پنجم آن هم براي مسلمين است، فرمود تو اين غنايم جنگي را بين بستگان و قوم و خويشان خود تقسيم كردي مسلمان‌ها در اين غنايم جنگي سهيم‌اند «مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِكَ» تقسيم كردي «فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَئِنْ كَانَ ذلِكَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَكَ[9] عَلَيَّ هَوَاناً» قسم به خدايي كه اين نَسمه را اين انسان را زنده كرده است او خالق است او باري است او مصوّر نَسمات انساني است او كسي است كه «فَلَقَ الْحَبَّةَ» مستحضريد اين حبّه گندم و هسته ميوه اينها جامدند و بعضي از هسته‌ها خيلي هم سخت‌اند در سورهٴ مباركهٴ واقعه فرمود شما زارع نيستيد كشاورز نيستيد شما حارث هستيد حَرث، غير از زرع است آن كشاورزي كه زمين را شيار مي‌كند اين بذرها را به زير خاك منتقل مي‌كند اين را مي‌گويند حرث اما آن كه اين بذر مرده را زنده مي‌كند به آن دو شعبه مي‌دهد يكي را به زمين فرو مي‌برد به نام ريشه, يكي را از زمين بالا مي‌آورد به نام خوشه اين كار را مي‌گويند زرع و صاحب كار را مي‌گويند زارع فرمود زارع من هستم نه شما ﴿أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ٭ ءَأَنتُمْ تَزرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ[10] حَرث را به بشر نسبت داد زرع را به خودش فرمود ماييم كه اين جامد را زنده مي‌كنيم اين هسته را حيات مي‌بخشيم فرمود قسم به خدايي كه اين نطفه انساني را به صورت انسان در آورده و مي‌آورد اگر اين گزارش حق بود مي‌بينيد كه نزد من ديگر حيثيتي نداريد با اينكه كارمند رسمي من هستيد «فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ» آن خدايي كه اين حبّه و هسته را مي‌شكافد چه حبّه گندم و جو و برنج و اينها, چه هسته ميوه را «وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ» درباره انسان «لَئِنْ كَانَ ذلِكَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَكَ عَلَيَّ هَوَاناً» نزد من ديگر بي‌آبرويي, خواري «وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِي مِيزَاناً» ارزش تو نزد من بسيار كم است «فَلا تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّكَ» حقّ الهي را سست نشمار موهون نشمار به وهن و سستي در اين باره اجازه نده «وَ لاَ تُصْلِحْ دُنْيَاكَ بِمَحْقِ دِينِكَ» مبادا با دين‌فروشي بخواهي دنياي خودت را آباد كني خب مي‌بينيد نظام اسلامي به اين است كه انسان با مال حلال خود مي‌تواند زندگي آبرومندانه داشته باشد تا آخر, خداي ناكرده اگر دستش به حرام و بيت‌المال دراز شد ديگر مي‌شود بي‌آبرو اين ديگر مخصوص آن زمان كه نيست تا روز قيامت اين بيان نوراني حضرت امير است يعني اگر كسي خائن به بيت‌المال بود ديگر مسلوب‌الحيثيه مي‌شود فرمود: «وَ لاَ تُصْلِحْ دُنْيَاكَ بِمَحْقِ دِينِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً» مبادا دنيايت را آباد و آخرتت را ويران كني «أَلاَ وَ إِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَكَ وَ قِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هذَا الْفَيْ‏ءِ سَوَاءٌ» چه آن مردمي كه در محيط شما زندگي مي‌كنند چه آن مردمي كه در محيط ما زندگي مي‌كنند همه اينها در اين بيت‌المال سهمي دارند تو بخواهي به بستگانت بدهي اين بر خلاف عدل و قِسط الهي است «يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ وَ يَصْدُرُونَ عَنْهُ» اگر نزد ما آمدند مجازند ما اينها را میپذيريم اما با دست پر برمي‌گردند اين كار ماست اگر كسي به بيت‌المال خيانت نكند به حلال بسازد در درون هر تحريمي, دو تحليل هست ﴿مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِيلاً[11], ﴿مَنْ أَوْفَي بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ[12] چه كسي از خدا راستگوتر است؟! چه كسي وفاكننده‌تر به عهد از خداست؟! اگر اين جمله‌ها جمله خبريه باشد ﴿مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِيلاً﴾ اگر جمله‌هاي انشائيه باشد ﴿مَنْ أَوْفَي بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ﴾ فرمود: ﴿فَإِنَّ مَعَ العُسْرِ يُسْراً ٭ إِنَّ مَعَ العُسْرِ يُسْراً﴾ در درون هر تحريمي دو برابر تحليل است يك مقدار عاقلانه يك مقدار مقتصدانه يك مقدار هوشمندانه يك مقدار عادلانه يك مقدار عالمانه؛ مي‌شود هم ارز را كنترل كرد هم سكّه را كنترل كرد هم اقتصاد را كنترل كرد چيزي در اين مملكت كم نيست خب ما دو سرمايه داريم يك سرمايه آب داريم يك سرمايه خاك داريم اينها سرمايه‌هاي اقتصادي است كه بايد مديريت كرد مهم‌تر از اين, بالاتر از اين, عزيزتر از اين, شريف‌تر از اين, سرمايه‌هايي است كه براي استقلال مملكت به كار رفته كم خون ريخته نشده! خب اين سرمايه‌ها كم نيست اين سرمايه‌ها در طول اين تاريخ نبود ما يك اقتصاد قوي مي‌خواهيم كه راهش ممكن است يك سياست قوي مي‌خواهيم كه راهش ممكن است هر دوي اينها به بركت وليّ عصر حاصل است به ما دادند منتها بايد حق‌شناسي كنيم و مديريت كنيم. اميدواريم خداي سبحان به بركت خون‌هاي پاك شهدا اين نظام را تا ظهور صاحب اصلي‌اش از هر خطري محافظت بفرمايد!

پروردگارا نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, ملت و مملكت ما را در سايه امام زمان حفظ بفرما!

روح مطهر امام راحل, شهداي انقلاب و جنگ همه را با انبيا و اوليا محشور بفرما!

مشكلات مملكت چه در بخش مسكن چه در بخش اقتصاد چه در بخش ازدواج جوان‌ها همه را در سايه وليّ‌ات حل بفرما!

خطر بيگانگان مخصوصاً استكبار و صهيونيسم را به خود آنها برگردان!

اهانت اهانت‌كنندگان را باعث مخذول و منكوب شدن آنها در دنيا و آخرت قرار بده!

بيداري اسلامي خاورميانه را به ثمر نهايي‌شان برسان!

فرزندان ما را تا روز قيامت از بهترين شيعيان اهل بيت قرار بده!

علم با عمل به همه ما مرحمت بفرما!

اين ادعيه را در حقّ همه مؤمنين مستجاب بفرما!

«غفر الله لنا و لكم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

 


[1]  . نهج‌البلاغه، حكمت 314.

[2]  . در روايات آمده است كه حضرت به اين مطلب امر فرموده‌اند: التفسير الكبير، ج 10، ص 49؛ الجامع لاحكام القرآن، ج 4، ص 124.

[3]  . سورهٴ اعراف، آيهٴ 157.

[4]  . شرح نهج‌البلاغه (ابن ابي الحديد)، ج 1، ص 15؛ بحار الانوار، ج 38، ص 254.

[5]  . سورهٴ اعراف، آيهٴ 96.

[6]  . سورهٴ هود، آيهٴ 6.

[7]  . سورهٴ انشراح، آيات 5 و 6.

[8] . استاد ‌«‌اٴ غضبت» قرائت مي‌فرمايند؛ در نقل اختيار مصباح السالكين، صفحهٴ 528 و بحار الانوار، جلد 33، صفحهٴ 516 به اين صورت آمده است.

[9] . استاد ‌«‌بك» قرائت مي‌فرمايند؛ در نقل اختيار مصباح السالكين، صفحهٴ 528 و بحار الانوار، جلد 33، صفحه 516 به اين صورت آمده است.

[10]  . سورهٴ واقعه، آيات 63 و 64.

[11]  . سورهٴ نساء، آيهٴ 122.

[12]  . سورهٴ توبه، آيهٴ 111.


دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
  • تفسیر
  • فقه
  • اخلاق