06 07 2023 1675268 شناسه:

جلسة درس الأخلاق (1444/12/17)

دانلود فایل صوتی

جلسه درس اخلاق: آیت الله العظمی جوادی آملی (موضوع غدیر و عید ولایت)

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحَمْدُ للهِ الَّذِي جَعَلَ كَمالَ دِينِهِ وَتَمامَ نِعْمَتِهِ بِولايَةِ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ عَلِيّ بْنِ أَبِي طالِبٍ عَليهِ اَفضَلُ صَلَواتِ المُصَلّين».

جريان غدير از جريانهاي حسّاس تاريخ اسلام است. در قرآن کريم کلمه ﴿يَوم﴾ و ﴿يَوْمَئِذٍ﴾ زياد تکرار شده است؛ غالب اين موارد مربوط به روز قيامت است و در بعضي از موارد هم مربوط به حوادث مهمّ دنيايي است. يکي از آن موارد حسّاس دنيايي آيات اوائل سوره مبارکه «مائده» است که ذات باري تعالي فرمود: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾؛ معلوم ميشود که حادثه خيلي مهمّي پيش آمد که کمال دين در آن روز محقّق شد و آن بيان مسأله ولايت و امامت و خلافت و مظهريـت وجود مبارک اميرالمؤمنين و اهل بيت (عليهم السلام) نسبت به ذات اقدس الهي است.

درست است فاطمه زهرا (سلام الله عليها) کوثر است و از اين کوثر، يازده حجّت الهي جلوه مي کنند؛ اما والي همه اينها کسي است که «اليوم» يعني هجدهم ذي حجّه، ولايت و امامت او از طرف ذات اقدس الهي تنصيص شد؛ فرمود: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾. اين ﴿الْيَوْمَ﴾ نشان مي دهد خبري مهم در اينجا نازل شده است؛ هم جريان اثباتش هم جريان نفياش، هم جريان تولّياش هم جريان تبرّياش، هم جريان رحمتش هم جريان غضبش؛ فرمود: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ﴾.

 آنها که فکر مي کردند _ معاذ الله _ با رحلت حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم)، اين اسلام ابتر خواهد بود، دشمن اسلام که اسلام را ابتر تلقّي مي کرد، ذات اقدس الهي فرمود اين دين، کوثر دارد و ابتر نيست. کوثر در روز غدير روشن شد و باعث تکامل دين و صيانت دين گرديد. ديني کامل است که نه نقص علمي و نه نقص عملي داشته باشد، يک؛ ديني کامل است که مرگپذير نباشد، دو. گاهي نقصان، نقصانِ علمي است مشکل علمي است جهل علمي است؛ يا جهالت عملي است؛ يا انقطاع مدّت است. دين، قرآن کريم و عترت طاهره از همه اين گزندها محفوظ هستند؛ نه جهل علمي دارند نه جهالت عملي دارند نه انقطاع دارند، دائماند و مظهر «هو الدائم» هستند، لذا فرمود اين دين که به وسيله پيامبر جلوه کرده است، انقطاعپذير نيست؛ فرمود: ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾.

يک بيان نوراني از امير بيان (عليه أفضل صلوات المصلّين) در کتاب شريف تمام نهج البلاغه و مدارک ديگر هست؛ حضرت فرمود که خوب گوش دهيد، اين حرفي است که من از طرف پيامبر دارم مي گويم! چون خود آن حضرت فرمود پيامبر به من گفت: «يا عَلِي أنا مَدينَهُ الحِکمَهِ وأنتَ بابُها»، «يَا عَلِيُّ أَنَا مَدِينَةُ اَلْعِلْمِ وَ أَنْتَ بَابُهَا»، «أَنَا بَيْتُ اَلْحِكْمَةِ وَ أَنْتَ يا عليّ مِفْتَاحُهُ»؛ تو مفتاح بيت حکمتي، تو درِ مدينه حکمتي، تو در مدينه علمي؛ وجود نازنين اميرالمؤمنين مي فرمايد اين حرف را که من دارم مي گويم از پيامبر اکرم است يعني مرتبط به وحياي است که «لاريب فيه» و آن سخن اين است که «إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَلَيْسَ بِمَيِّت»؛ ما به اذن خدا ابدي هستيم _ اين خيلي حرف بلندي است! _ ما به اذن خدا مظهر ابديت اوييم.

فرمود اين را خوب گوش بدهيد از طرف پيامبر دارم ميگويم _من کليد بيت الحکمة هستم، در مدينة الحکمة هستم_ ما مرگپذير نيستيم! خيال اينکه ما ابتريم، خيال باطلي است؛ خيال اينکه قرآن را _معاذ الله_ بسوزانيد و نام و برنامه ما را کم بکنيد، خيال باطلي است. غدير براي هميشه زنده است قرآن براي هميشه زنده است.

 اگر دهنکجي، دهنکجي کرده است نسبت به ولايت علي بن ابي طالب؛ يا دولت و ملّتي، بيشرمانه نسبت به حرم امن قرآن کريم هتک حرمت کردهاند، بدانند که اين ندا نداي جهاني است! فرمود ما مرگپذير نيستيم: «يموت مَن مات منّا و ليس بميت»؛ مرگي در کار نيست. اگر کسي اجازه داد به حرم امن قرآن کريم اهانتي بشود بايد بداند: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ٭ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ ٭ وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ ٭ تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ ٭ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ﴾. ديدهايد اگر گوسفند يا گاو، کاهي را بخورد ته آن چه ميماند؟ فرمود دولتي که اجازه داد به حرم امن قرآن کريم اهانت بشود و آن نامرد مردي که به حساب ظاهري خود را مجاز دانست که به حرم امن قرآن اهانت کند، کاه نيمخورده است: ﴿فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ﴾.

 اگر گوسفند يا گاوي، يک مقدار کاه را بخورد و بقيه بماند، مانده دهن گاو يا گوسفند چه ارزشي دارد؟! آن دولتي که اجازه داد آن مسئولي که اجازه داد آن جوان خامي که دست به همچنين کاري زد، اگر توبه کردند، برگشتند، مسلمان شدند و انسان شدند، حساب ديگري دارد و اگر همين راه را ادامه دادند، عصف مأکول و کاه نيمخورده خواهند شد. ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ٭ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ﴾؛ آنها که آمدند خانه خدا را هتک کنند، خدا چگونه آنها را کعصف مأکول کرد! ﴿وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ﴾.

 اگر آسايش دنيا هم ميخواهيد ادب! اگر آسايش دنيا ميطلبيد آزادي نه رهايي! بين آزادي و رهايي فرقهاست. دين آمده انسان را از بند جهل علمي (يک) و از جهالت عملي (دو) آزاد کرد؛ اين معناي حريت است؛ اما رهايي، به دام جهل علمي افتادن (يک) و به دامن جهالت عملي افتادن است (دو)؛ اين رهايي، عصف مأکول شدن را در بر دارد.

 روز هجدهم ذي حجه، اواخر عمر پربرکت وجود مقدس پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بود يعني هيجدهم ذي حجّه اين ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾ که بشارت به بقاست و ﴿اليومَ يئِسَ الَّذينَ کَفَروا﴾ که انذار به هلاکت است، نازل شد، بعد از ماه ذيحجه محرم است و بعد از آن ماه صفر و پايان ماه صفر رحلت وجود مبارک پيامبر است. دوران خلافت و مظهريت و پايداري دين براي هميشه هست.

اميرمومنان فرمود مردم خوب گوش بدهيد، اين حرف، حرف وحي است، از پيامبر شنيدم که فرمود ما مرگپذير نيستيم: «يموت مَن مات منّا و ليس بميت»؛ ولايت، مرگپذير نيست، امامت مرگپذير نيست، نبوت مرگپذير نيست؛ «حيٌ قيومٌ أزليٌ أبديٌ بالعرض»! آب زندگاني را اينها نوشيدهاند؛ آب زندگاني نه از ابر مي بارد نه از چشمه و چاه ميجوشد، آب زندگي، معارف قرآن کريم است. اگر قرآن از خودش با عظمت ياد مي کند که ﴿لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ﴾ که براي هميشه زنده است و با دهنکجي دهنکجان با بدي بدانديشان با انحراف کجانديشان آسيب نميبيند، عترت هم همين طور است. فرمود ما مردني نيستيم، البته به حسب ظاهر ميميريم، براي ما قبر حفر مي کنند و ما را در قبر مي گذارند ولي ما براي هميشه زنده ايم.

امثال جريان کربلا مکرر پيش آمد؛ براي حسين بن علي در فخ، براي حسين بن علي معروف جهان و جان در کربلا، امثال اين وقايع به دست امويان و مروانيان و عباسيان پيش آمد تا برسد به پهلويها و امثال ذلک، فراوان ستم کردند به بدنشان به قبرشان ولي فرمود ما مردني نيستيم! غدير براي ابد زنده است عاشورا براي ابد زنده است. آن کسي که گفت: «مرگ اگر مرد است گو نزد من آي» شاگرد همين مکتب است! فرمود ما مرگ را اماته کرديم ما مرگ را قرباني کرديم مرگي نيست؛ اگر از آب زندگاني سوال کنيد که مرگ چيست، ميگويد من مرگ را اماته کردم! «يموت مَن مات منّا و ليس بميت».

وجود مبارک اميرالمومنين خطبههاي فراواني دارد که در کتاب شريف تمام نهج البلاغه _که الحمدلله تا حدودي به مرحله کمال نهايي خود رسيد_ آمده است. اميدواريم اگر در گوشه کنار کتابخانه ها، حکمتي نامه اي توصيه اي کلامي دعايي از آن ذات مقدس موجود باشد، به اين پنج بخش و ملحقات اين پنج بخش که فعلا جمع آوري شده است افزوده شود. اين پنج بخش، مجموع خطبه ها نامه ها کلمات نوراني و توصيه ها و ادعيه است. ممکن است نسخه اي خطي در کتابخانه اي پيدا شود بايد آن را مغتنم شمرد.

گاهي وجود مبارک اميرالمؤمنين مي فرمود: «ينحدر عنّي السيل»؛ گاهي در حد سوره هاي طولاني مثل سوره مبارکه «اعراف» يا «انعام» و حتي گاهي در حد سوره «بقره» مرتب سخنراني مي کرد؛ اين چه عظمت و جلال و شکوهي است! اگر قرآن کلام خداست _که همين طور است_ و اگر ﴿لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ﴾ است _که همين طور است_ اين علي که به اندازه يک سوره قرآن، يکجا سخنراني ميکند که هر جملهاش نياز به تفسير دقيق عالمانه دارد، اين علي، مردني نيست، اين قرآن هتک شدني نيست. آن دولت آدم باشد و بفهمد، آن جوان انسان باشد و بفهمد که با قرآن نمي شود مبارزه کرد وگرنه عصف مأکول خواهند شد!

  در هجدهم ذي حجّه که حدود دو ماه و نيم قبل از رحلت وجود مبارک پيامبر بود، ذات اقدس الهي فرمود: ﴿بَلِّغْ ما أنْزِلَ إلَيکَ﴾. فرصت مناسبي در عرفات و منا و مواضع ديگر بود اما وقتي که همه اعمال شان را انجام دادند و فارغ البال شدند، در جايي که مي خواستند متفرق بشوند و شمالي ها به شمال جنوبي ها به جنوب شرقي ها به شرق و غربي ها به غرب بروند، آنجا پيامبر مأموريت يافت که جريان غدير را تبيين کند.

آنچه پيغمبر و حضرت علي و ائمه (عليهم السلام) فرمودند ثبت است. شاگردان اينها و دست پروده هاي اينها موظّفاند که تبيان قرآن باشد مبيّن قرآن باشند. در قرآن آمده است که ما به علماي مسيحيت به علماي يهوديت گفتيم که آيات الهي را براي مردم بخوانند، تبيين و تفسير و تحليل کنند؛  اين سنّت الهي است. اين طور نيست که تبيين انجيل، مخصوص عيسياي مسيح (عليه السلام) باشد، تبيين تورات، مخصوص موسياي کليم (عليه السلام) باشد، اينها شاگرداني پرورانده اند؛ شاگردان موساي کليم، مبينان توراتاند، شاگردان عيساي مسيح، مبينان انجيلاند، شاگردان علي و پيغمبر، مبينان قرآناند. فرمود حتماً علماي مسيح بايد انجيل را تبيين کنند، حتماً دانشوران کليمي بايد تورات را تبيين کنند، حتمآً دانشوران اسلامي بايد معارف قرآن را که از محضر نبي و از محضر وليّ و اهل بيت عصمت که عدل قرآن کريم هستند استفاده کردهاند، تبيين کنند.

 فرمود ما به پيامبر گفتيم تمام دشمنان تو خلع سلاح شدند؛ روزي که تو فاتحانه وارد مکه شدي همه شمشير را کنار گذاشتند، يک عده «ما اسلموا ولکن استسلموا» که دودمان ابوسفيان بودند که قبل از فتح مکه کافر بودند و بعد از فتح مکه منافق شدند و عده زيادي هم بعد از فتح مکه مسلمان شدند. الآن اي پيغمبر هيچ مخالفي نداري هيچ قدرتي نمي تواند به تو آسيب برساند، اگر مشکلي هست مشکل اجتماعي است، مشکل تبليغ سوء است، مسئله سياسي است که بگويند _نعوذ بالله_ پيامبر خواست از خانواده خودش کسي را حاکم قرار بدهد. اگر تو علي بن ابي طالب را که داماد توست خليفه قرار دهي، ممکن است کسي کج دهني بکند، اين مشکل کج دهني و تبليغ سوء ممکن است باشد، اين مشکل سياسي هست؛ ولي ﴿وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾. اين ﴿يَعْصِمُكَ﴾ نه يعني نظامي، چون آنها خلع سلاح شده بودند؛ مشکل بدني و شمشير و تيغ و تيز نيست، بلکه مشکل دهان است؛ مشکل تبليغ سوء، بد دهني، اهانت کردن و حرفهاي ناروا پخش کردن است. فرمود فضاي دهان بدگويان را مي دوزيم! تو مشکل سياسي و اجتماعي داري و از اين جهت هراس داري که حق هم با توست ولي ما دهان اينها را مي دوزيم.

فتحصل که بحث، خوف جسدي و جسمي و مرگ و اينها نيست، فقط تبليغ سوء و مشکل سياسي و اجتماعي و بدانديشي بدانديشان است و امثال ذلک که خداوند فرمود حل اين به عهده من است: ﴿وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾.

فرمود اگر اين کار را نکني _معاذ الله_ ممکن است دين ابتر شود: ﴿وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ﴾. معناي ﴿وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ﴾ اين نيست که اگر اين حرف را نزدي، حرف ما را ابلاغ نکردي! خب اگر بگوييم معنايش اين است که اگر حرف ما را ابلاغ نکردي، حرف ما را ابلاغ نکردي، اينکه اتحاد مقدم و تالي است! فرمود اگر حرف ما را ابلاغ نکردي رسالتت زير سوال است، چون وقتي بعد از تو جانشين نباشد، همان حرف ابوسفيان مي شود که گفت با اين دين بازي کنيد؛ اما اين دين دينِ بازي نيست و وسيلهاي نيست که ديگران با آن بازي کنند. اگر تو نگويي علي جاي پيغمبر نشسته است مردم با اين دين بازي مي کنند؛ اموي در راه است عباسي در راه است مرواني در راه است! اين آيه به اين معنا نيست که اگر حرف ما را در جريان غدير عمل نکردي، حرف ما را در جريان غدير عمل نکردي که بشود اتحاد مقدم و تالي! معنايش اين است که ديني که خليفه ندارد ماندني نيست، قرآني که حافظ ندارد عدل مسلم ندارد ماندني نيست.

فرمود: «يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَلَيْسَ بِمَيِّت»؛ اين کلام کلامي است که دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق است. فرمود اگر درباره آب زندگاني شنيديد، اين مربوط به ماست؛ ما مرگ پذير نيستيم، علي در سراسر عالم زنده است، حسين در سراسر عالم زنده است. آن دولت بيچاره به فکر خودش باشد و الا عصف مأکول مي شود، آن جوان خام به فکر خود باشد و الا «عصف مأکول» مي شود. البته جامعه اسلامي و اتحاديه مسلمانها در حجاز و غير حجاز اقدام کردند، مؤدبانه روابط بينالملل را در نظر گرفتند، اينها سر جايش محفوظ؛ امّا ﴿فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ﴾ در راه است، اين را مطمئن باشيد!

مسئله حجاب و عفاف، مسأله عميقي است؛ خواهران ما دختران ما بدانند هيچ کسي مصلحت ما را به اندازه آفريدگار ما نمي داند. «فَإِنَّ اَلشَّعْرَ أَحَدُ اَلْجَمَالَيْنِ»؛ مو يکي از دو زيبايي است؛ چهره، جمال است، مو، جمال است. آن که ما را خلق کرد و زيبا آفريد و چهره زيبا داد و موي زيبا داد، به ما گفت اين حرم امن شماست، آن را حفظ کنيد. ما مثل درخت نيستيم که بعد از مدتي بپوسيم، ما مرغ پرواز کنندهايم که با مرگ از بدن پرواز مي کنيم و براي ابد زندهايم؛ ما زنده بر آنيم که غير از او نينديشيم. اميدواريم ذات اقدس الهي به برکت عيد غدير، سراسر جهان اسلام را به وحدت حقّه و حقيقي خودش آشنا کند، ما هم در سايه اين غدير و احياي اين غدير و تکريم اين غدير به آن حيات برسيم! ما به همان اندازه که به اين خاندان مرتبط هستيم زندهايم؛ فرمود: «يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَلَيْسَ بِمَيِّت»؛ «ما زنده به آنيم که آرام نگيريم»!

اميداريم ذات اقدس الهي مسلمين عالم را متحد عاقل هماهنگ و همآوا قرار دهد و اين عيد غدير را براي جوامع اسلامي مخصوصاً براي حاجيان و زائران و مهمانان ذات اقدس الهي در حرم امن الهي خير و رحمت و برکت قرار بدهد و اين توفيق را از دودمان ما الي يوم القيامه سلب نکند بلکه براي هميشه اين فيض را ادامه دهد و شما شنوندگان عزيز و گرامي را در کنار مائده پيغمبر و مأدبه علي بن ابي طالب پذيرايي بفرمايد!

«غفر الله لنا و لکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»


دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
  • تفسیر
  • فقه
  • اخلاق