گراميداشت سالگشت شهادت سيدهٴ نساء عالميان(سلام الله عليها) براي آن است كه به آن حضرت تأسي كنيم و آنگاه در ماتم آن حضرت اشك هم بريزيم و ثواب ببريم.
عمده آن است كه به سيرت و سنّت آن حضرت آشنا بشويم و عمل كنيم. سيرت و سنت آن بانو در توحيد او و در استقامت او است، يعني او موّحد كامل بود و پايدار تام؛ هم در مسئلهٴ ديني خود مشكل علمي نداشت، هم در مسئلهٴ منش و گرايش و عمل ، مشكل عملي نداشت.
اگر گفتند سالگشت شهادت اين بانو را گرامي بداريد، تنها براي اين سينه زدن و مرثيه خواندن و اشك ريختن نيست، اين جزء آن ده درصد است، آن نود درصد وظيفهٴ ما پيروي انديشهٴ عالمانهٴ آن حضرت و پيروي انگيزه مخلصانهٴ آن حضرت است.
بحثِ دربارهٴ شخصيت صديقه نساء عالميان[سلام الله عليها] از اين جهت مهم است كه آن حضرت مانند انبيا و اولياي ديگر(عليهم السلام) اسوهٴ جوامع بشرياند.
اینکه وجود مبارك معصوم ميفرمايند كه ما حجّت بر مردم هستيم و بانوي دو عالم حجّت خدا است بر ما؛ چون او واسطهٴ فيض است.
وجود مبارك عليبنابيطالب[سلام الله عليه] در بعضي از مسائل فقهي و حقوقي به گفتار فاطمه[سلام الله عليها] استدلال ميكند: فاطمه چنين گفته است! اگر مطلبي از فاطمهٴ زهرا(سلام الله عليها) برسد، اين «حجّت الله» است و در حجيت، عصمت، شرط است و نه امامت. بنابراين اگر كسي امام نبود، ولي معصوم بود حرف او هم در اصول حجّت است، هم در فروع حجّت است، هم در فقه حجّت است، هم در حقوق حجّت است. خيلي مقام است براي اين بانو.
اینکه وجود مبارك امام صادق[عليه السلام] از درجات بهشت خبر ميدهد، وقتی از آن وجود مبارك سؤال ميكنيم اين مطالب كه در قرآن كريم نيست از كجا ميگوييد در قيامت چنين است و چنان؟ ميگويد «مادرمان گفته است». اين ميشود «حجّة الله».
حالا با اين مقام بيايند درب به پهلو بزنند، آتش بياورند و بگويند «بياييد بيرون» وگرنه خانه را آتش ميزنيم و آن حضرت بين در و ديوار باشد!!