به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: جمعی از طلاب مدرسه علميه دارالسلام تهران با حضور در شهرستان دماوند با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دیدار کردند.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار، با اشاره به اهمیت تعلیم قرآن کریم، بیان داشتند: مستحضريد كه خاندان عصمت و طهارت نيازي به تعليم بشري نداشتند، ولي وقتي وجود مبارك ابي عبدالله(سلام الله عليه) فرزند جوانش حضرت علي اكبر(ع) را به مدرسه فرستاد و آن استاد، سوره مباركه فاتحةالكتاب را به حضرت علي اكبر یاد داد، امام حسين(ع) آن استاد را تجلیل کرد و اصطلاحا دهان آن استاد را پر از جواهر كرد، با اينكه خود اينها قرآنِ ناطقاند، اينها ميخواهند به ما بفهمانند بايد دهان آن مدير، آن متولّي، آن استاد، آن مدرّسي كه اين عزيزان و نور چشمان ما را با قرآن آشنا می کنند را دُرّ گرفت. حسينبنعلي(ع) نيازي نداشتند كه فرزندشان را به مكتب بفرستند تا استادي حضرت علي اكبر را عالِم به سوره فاتحةالكتاب كند بلکه ميخواهند تدريس قرآن و درس قرآن را به عنوان الگو به ما بياموزانند.
ایشان با اشاره به کلامی از پیامبر گرامی اسلام، اذعان داشتند: وجود مبارك پيامبر(ص) فرمود: «اوتيت جوامع الكلم» يعني اين قرآن تاريخ مصرف ندارد، الي يوم القيامه هست، تا حوض كوثر هست، آن روز هم همين كتاب، داور است. اين كتاب، كتاب فرسوده شدني نيست، مافوق زمان و زمين است، فرمود روزي اين آفتاب از بين ميرود ولي تحصيل كردههاي قرآن آن فضا را نوراني ميكنند. در سوره مباركه انسان می گوید بهشت منطقه وسيعی است، آن منطقه وسيع را چه كسي روشن ميكند ﴿لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً﴾ آنجا كه آفتاب و ماه نيست فرمود فضاي بهشت را «مؤمن» روشن ميكند، خود مومن نور است، خود انسان مانوس با قرآن، نور است؛ فرمود: ﴿جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ﴾، ﴿وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاسِ﴾ آنجا ظهور ميكند.
معظم له در ادامه با تفسیر آیه سوره مبارکه انسان، به کرامت خاندان عترت علیهم اسلام اشاره کردند و بیان داشتند: فرمود: ﴿وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً﴾ وجود مبارك حضرت امير به اتفاق فاطمه زهرا و حسن و حسين علیهم السلام چه كاري كردند كه اين آيه با جلال و شكوه از آنها یاد می کند؟! مستحضريد اينها آن گندم را قرض كردند و ناني درست كردند، افطار آماده كردند اما شب اول مسكين آمد اينها هر كدام مقداري از سهميه خودشان را به مسكين دادند، اين اطعام مسكين است اين را ما ميفهميم، شب دوم يك يتيمي آمد اين خاندان پاك، سهميه افطارشان را به اين يتيم دادند، اين را نیز ميفهميم، اما شب سوم را نميفهميم، چرا که در مدينه كه مسلمان اسير نبود، يك كافري به در خانه آنها ميآيد، علي و اولادشان در شب سوم، افطاريهشان را به اين كافر ميدهند كه در اين سرزمين حتی يك كافر گرسنه نماند، يك بتپرست را علي(ع) حاضر نيست گرسنه بماند، يك بتپرست را زهرا(س) و اولادش حاضر نيستند که گرسنه بمانند، حسنين(ع) بچههاي علي(ع) هستند، آنها هم نورند، ميگويند ما گرسنه ميمانيم اما حتی بتپرست در مملكت ما گرسنه نماند! این آن مطلب مهمی است که فهم و عمل به آن دشوار است و حتی در جهان به اصطلاح متمدن امروزی ما نمونه آن را نمی بینیم. اين است كه آدم براي این قرآن و عترت جان فدا ميكند.