11 04 2019 435836 شناسه:
image

آموزه های رفتاری امام سجاد(علیه السلام) در بیان حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی

پایگاه اطلاع رسانی اسراء:امام سجّاد(عليه‌السلام) مي‏ فرمايد: حق خداي بزرگ بر تو آن است كه او را بندگي كرده، چيزي را شريك او قرار ندهي، هرگاه اين حق خداوندي را با اخلاص عمل نمودي، خداي بزرگ بر خود واجب كرده كه امور دنيا و آخرت تو را كفايت كند...

امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهم السلام) مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری متولد شد و در ۱۲ محرم سال ۹۵ هجری قمری به دست ولید بن عبدالملك به شهادت رسید.

امام سجاد(علیه السلام) در اوضاع ناگوار اجتماعی در پیش رو كه ارزش های دینی دست خوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین كار خویش را در زمینه برقراری پیوند مردم با خداو با دعا آغاز كرد.

چنین بود كه مردم تحت تأثیر رو حیات آن حضرت قرار گرفتند و شیفته مرام و روش او شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلك راویان حدیث او در آمدند و از سرچشمه زلال دانش وی كه برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بود، بهره ها جستند.

لذا بر آن شدیم تا به بهانه فرخنده ولادت با سعادت آن امام همام از بنان حکیم متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی نسبت به رفتار و کردار سید الساجدین (ع) بهره مند شویم.

امام سجاد(ع) و دستیابی به حكمت عبادات

سخنان امام سجاد (سلام‏ الله‌عليه) كه بر منبر شام ايراد فرمود، نشان مي‏ دهد كه حضرات معصومين (عليهم‏السلام) به حكمت عبادات رسيده ‏اند. در بخشهايي از سخنان آن حضرت آمده است: «أنا بن مكّة ومني، أنا بن زمزم وصفا» من فرزند مكه و منا هستم؛ يعني آن عبادتي كه بايد در مكه و منا انجام بگيرد من به آن رسيده ‏ام و آن عبادت مرا به اينجا رساند، نه اينكه من فرزند سرزمين مكه و منا هستم. آنان كه در منا زندگي مي‏ كنند و اهل آن سرزمين ‏اند فرزند منا نيستند؛ آنكه قرباني مي‏ دهد تا دين زنده و محفوظ بماند او فرزند مناست. با اينكه در اين مسافرت حسين‏ بن علي(سلام ‏الله‌عليه) از مكّه برگشت و ديگر به مشعر و منا و عرفات نرفت و در مني قرباني نكرد، قبل از روز دهم ذي الحجه حضرت از مكّه به طرف كوفه حركت كردند، امام سجاد (عليه ‏السلام) هم به منا نرفت و قرباني نكرد، با اين وجود فرمود: من فرزند مكه و منا هستم.

آن كسي كه حاضر است بهترين شهدا را نثار و ايثار كند تا دين خدا محفوظ بماند، او به حقيقتِ قرباني رسيده است؛ او فرزند مناست گرچه منا نرفته باشد.

خداوند كريم در بيان حكمت قرباني، مي‏ فرمايد: اين قرباني كردنْ ظاهري دارد و باطني. ظاهر قرباني به خدا نمي‏ رسد؛ امّا باطن آن به خدا مي‏ رسد. ﴿لن ينال الله لحومها ولا دماؤها ولكن يناله التقوي) يعني گوشت و خون قرباني به خدا نمي ‏رسد ولي آن تقوايي كه در قرباني و كشتن گوسفند و شتر، كه روح و درون و حكمت اين عبادت است، به خدا مي ‏رسد.

در جاهليت وقتي قرباني مي‏ كردند، مقداري از گوشت قرباني را به ديوار كعبه مي‏ آويختند و مقداري از خون آن را به ديوار مي‏ ماليدند تا قبول بشود!

اما اسلام روي اين كار خطّ بطلان كشيد. پس انسان متّقي كه در حقيقت به باطن عبادت رسيده و مي‏ كوشد كه به حكمت نهايي عبادت برسد به خدا مي‏رسد.(1)

معظم له در قلمی زیبا به کلام گهربارزینت عبادت کنند گان در رابطه با حقوق قلب و چشم در راستای بینش واقعی حقایق الهی پرداخته و مرقوم داشتند:

پوشاندن چشم از نگاه حرام و نگريستن به آنچه را كه خدا امر فرموده، از حقوق چشم به شمار مي ‏آيد.چشم را پيامبرِ دلْ ناميدند كه فرمان او مي‏ برد و هرگونه نگاه بيجا، ظلم و تعدي در حق اوست و آن را تير زهرآگين از تيرهاي شيطان دانسته ‏اند كه با نگاه حرام، تيرِ آن به جان انسان اصابت مي‏ كند.

 خداوند چشم را در انسان قرارداد تا حقايق هستي را مشاهده نموده و به عظمت خالق پي برد؛ نه اينكه هر چه در مقابلش افتاد بنگرد و دل را تحريك كند. بسياري از اضطراباتِ قلب به واسطه نگاه هاي آلوده و حرام است. زماني كه نگاه پاك باشد دل روشن مي‏ شود، ولي زماني كه چشم آلوده به گناه شد، لغزش دل بر صاحبش آشكار مي ‏گردد و زماني كه حق بصر ادا شود، شخص اهل بصيرت مي ‏شود و حق آن را امام سجاد(عليهالسلام) در راستاي آيه كريمه سوره نور تفسير مي‏فرمايد كه :«حق البصرِ اَنْ تغضَّه عما لا يحلُّ لك و تعتبر بالنظر به»؛ حق بينايي آن است كه آن را بپوشاني از آنچه ديدن آن حرام است و با ديده عبرت‏ انگيز به حوادث بنگري.(2)

ایشان با استناد به فرمایشات آن حضرت حق خداي بزرگ بر انسان را بندگي مخلصانه یک بنده مطرح کرده و آورده اند:

امام سجّاد(عليهالسلام) مي‏ فرمايد: حق خداي بزرگ بر تو آن است كه او را بندگي كرده، چيزي را شريك او قرار ندهي، هرگاه اين حق خداوندي را با اخلاص عمل نمودي، خداي بزرگ بر خود واجب كرده كه امور دنيا و آخرت تو را كفايت كند.

این استاد برجستۀ حوزه علمیه در قلمی دیگر به گوشه ای از دیگر حالات معنوی و رفتاری آن حضرت پرداخته و مرقوم داشتند:

وقتي انسان دست به دعا برداشت، طبق روايات و سنت معصومين (عليهم ‏السلام) مستحب است آن را بر سر و صورت خود بكشد؛ براي اينكه لطف خدا به اين دست پاسخ داده است. دستي كه به سوي خدا دراز شود، يقيناً خالي بر نمي‏ گردد و دستي كه عطاي الهي را دريافت كرد، گرامي است، لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشد.گاهي امام سجاد (سلام ‏اللهعليه) چيزي كه به سائل مرحمت مي‏ فرمودند، دست مبارك را مي‏ بوييد و مي‏ گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛ چون خدا فرمود: ﴿هو يقبل التوبة عن عباده ويأخذ الصدقات﴾ (3)

حضرت امام سجاد (عليهالسلام) اگر كلوخي را در معبر مي‏ديدند از مركب پياده مي‏ شدند و آن را از راه، دور مي‏ كردند كه مزاحم رهگذر نشود.

حضرت مسيح(عليهالسلام) از كنار گوري مي‏گذشت كه صاحب آن قبر را معذّب ديد. سال بعد، هنگام عبور از كنار آن گور، صاحب آن را در عذاب نديد. پرسيد: خدايا! عامل رفع عذاب او چه بود؟ فرمود: فرزند او بزرگ شد و راهي را اصلاح كرد و يتيمي را مكان داد. از اين‏ رو، از گناه او صرف نظر شد. (4)

------------------------------------------------------------------------

(1)حكمت عبادات ، ص 35

(2)حق وتكليف دراسلام ص304

(3)حكمت عبادات ص215

(4)انتظاربشرازدين ص209


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات