ویژه برنامه تلویزیونی انسان در آیینه رسالت
🔻 به مناسبت دهه آخر صفر، استاد مرتضی جوادی آملی استاد حوزه و دانشگاه در ویژه برنامه تلویزیونی انسان در آیینه رسالت، به تبیین حقیقت انسان پرداخته و در هر قسمت از آن، به نکات مطرح در این زمینه پرداخته اند.
▫️ امروز باید بر جامعه انسانی این بُعد از رسالت رسول گرامی اسلام به درستی معرفی بشود به جهان نمایانده بشود که رسول الله آمد تا #انسان_گرایی_حقیقی را انسان مداری واقعی را به انسان بنمایاند و موقعیت انسان را در جهان آن گونه که هست ترسیم کند تا وهم و پندار انسان را نگیرد و در غفلت قرار ندهد و در مسیر باطل انسان غوطه نخورد.
▫️ این تواصی که از توصیه های أکید قرآنی است که در جای دیگر هم خدای عالم به صبر و مرحمت توصیه فرموده است برای آن است که انسان اگر بخواهد به یک کمالی و به یک جایگاهی در فضای انسانی خودش برسد حتی به لحاظ مسائل فردی و شخصی این بدون کمک از #توصیه_های_اجتماعی نیست؛
لذا توصیه به #عدل توصیه به #احسان توصیه به #فضل توصیه به #صبر توصیه به #حق همه و همه بر مدار انسانی است؛ خدای عالم می فرماید که سعی کنید توصیه هایتان را در مسیر #عدالت قرار بدهید همدیگر را به عدل توصیه کنید.
👈 ملاحظه می فرمایید که خدای عالم در قرآن جامعه انسانی را و بعد جامعه اسلامی را به #امت_بودن هدایت می کند ﴿كُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ﴾، یا #امت_وسط این امت یعنی اینکه ما #هدف_واحد داریم مقصد و مقصود واحد داریم، راه واحدی ما را به آن هدف می رساند اینها آن انسجام آن اجتماع و آن جامعه ای را که انسان در آن جامعه رشد می کند و تعالی پیدا می کند را می سازد... .
↙️ سایت:
https://mvaezjavadi.ir/
↙️آپارات:
https://aparat.com/v/yhova29
↙️ یوتیوپ:
https://youtu.be/MwNT-EbkSII
➖ جلسه: 5
➖ تاریخ: محرم و صفر 1403
1446 قمری
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمدلله رب العالمين و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين».
مسائل جهاني زمينههاي مناسبي براي تعامل و تعاطي جريانهاي عظيم اجتماعي است. بنيان و بنياد وحي بر جهت جهاني است؛ يعني خداي عالم خطابش را متوجه به کل بشر قرار داده و انبياي الهي آنچه را که آوردهاند براي فلاح و سعادت همه بشر است. اما متأسفانه به جهت عدم ارتباط افراد نسبت به يکديگر از يک سو، و عدم ارتباط با حقيقت وحي از سويي ديگر، اين رسالت الهي که مخاطبش همه انسانهاي نظام هستي هست نخواهد بود و طبعاً بسياري از اين ارزشها و برنامههايي که خداي عالم براي بشر ديده است مقطعي و براي جريانهاي خاص، متعلق به زمان و مکان خاصي ميشود.
الآن آنچه را که در آموزههاي وحياني انبياي پيشين آمده مثلاً به عنوان دين مسيح يا دين موسي يا دين ابراهيم و امثال ذلک، همه اينها به صورت بستههايي براي خودشان قرار گرفته است براي آن نسلها و براي آن جوامع و جريانهاي مذهبي و ديني.
اما قرآن با جمع همه اين جهات، هر آنچه را که از حضرت آدم به ميراث رسيده است تا زمان حضرت نبي مکرّم اسلام، اين ارزشها را در راستاي هم قرار داده، همه انبياء را در يک صف واحد قرار داده و آموزههاي آنها را هم در زمينهها مختلف اعتقادي، اخلاقي، فرهنگي و معنوي در جهت يکديگر و همسو قرار داده است. اينکه شما ميبينيد گاهي اوقات خداي عالم در قرآن ميفرمايد که ﴿إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولي ٭ صُحُفِ إِبْراهيمَ وَ مُوسي﴾،[1] ميفرمايد اگر اين توصيههاي حکيمانهاي که در عصر نبوي که رسول مکرّم اسلام به مخاطبانش و پيروانش شده، اين اختصاصي به جريان نبوت نبي مکرّم اسلام ندارد؛ بلکه اين آموزهها و مسائل اعتقادي، مسائل فکري و فرهنگي، مسائل اخلاقي و معنوي که از راه وحي آمده اينها ممکن است مراتب و درجاتش تغيير بکند، اما اينها در مقابل هم نيستند. نه مختلفاند و نه مخالف. بلکه کاملاً همسويند و موافقاند و مؤيد يکديگرند. ﴿مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ﴾[2] از آموزههاي بسيار روشن قرآني است و همچنين ﴿وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ﴾[3] که اختصاصي به دين مبين اسلام و نبي مکرّم اسلام و قرآن عظيم دارد.
خداي عالم يک توصيه همگاني دارد و همه انسانهاي باورمند به توحيد را به يک همسويي با يکديگر دعوت ميکند. در آخرين آيه سوره مبارکه «آل عمران» يعني آيه 200 خداي عالم ميفرمايد که ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[4] فلاح و رستگاري جوامع ايماني و اسلامي و انساني در سايه اين سه امر است که هم صبوري انسانها نسبت به امور يکديگر و امور مختلف. بعد اين توصيه به صبر و استقامت و پايداري و مقاومت و نظاير آن هم هست و در سايه اين ارتباط و هماهنگي که بين نسلها و امصار و اعصار مختلف شکل ميگيرد آن نظام انساني ساخته ميشود.
ما نميتوانيم يک سلسله مسائلي را به عنوان ارزشهاي ملي قرار بدهيم که اين ارزشهاي ملّي در راستاي ارزشهاي انسان و جهاني نباشد. حتماً آنچه که به عنوان منافع ملي ديده ميشود در راستايش منافع اسلامي و در ادامه و استمرارش منافع جهاني و بشري است، چون نميشود خطاب قرآن به همه جوامع بشري باشد اما يک بخشي از آنها بخواهند استفاده بکنند. اين مسئله را ما بايد با کمال دقت دنبال بکنيم که مسئله اين تعامل و تعاطي انسانها و افراد مختلف، ممکن است گرايشهاي مختلفي داشته باشد اما يک سلسله ارزشهايي است ارزشهاي متعالي انساني که در همه اديان مورد توافق است مورد اتفاق است و از اين جهت اديان در راستاي يکديگر قرار ميگيرند و مؤيد و مصدّق يکديگرند.
امروزه اين اتفاق به جهت وجود امکانات و ارتباطاتي که در تکنولوژيهاي جديد پيش آمده در فضاي مجازي رخ داده در شبکههاي اجتماعي اتفاق افتاده به مراتب اين امکانپذيرتر است و قدرت بشر را، قدرت جوامع انساني را که بتوانند براساس ارزشهاي متعالي که ميآفرينند يا ارزشهايي که از ناحيه وحي به آنها رسيده است اينها را دنبال بکنند تا اتحاد جهاني شکل بگيرد. وگرنه اگر اتحاد جهاني شکل نگيرد همديگر را دفع ميکنند به تنازع و تضاد با يکديگر معاذالله ممکن است دست پيدا بکنند و طبعاً موجب فشل شدن و سستي و ضعف و زبوبي براي جوامع اسلامي است و جوامع انساني است.
نشستي که به منظور بررسي اموري که ميتواند ارزشهاي متعالي بيافريند و در مقابل استکبار جهاني که نه دين ميشناسد و نه انسانيت ميشناسد و نه وحدت انسانها را ميتواند مورد اهميت قرار بدهد، بسيار امر ارزشمندي است اين نشست تحت عنوان همکاريهاي اسلامي براي دستيابي به ارزشهاي انساني که امروز مخصوصاً در مقابل جريان آلوده صهيونيسم قرار گرفته است بسيار نشست شايسته و ارزشمندي است و قطعاً اين همکاريها ميتواند در ارتباط انسانها در جهت واحد قرار بگيرد و باعث از بين بردن اين جرسومه فساد و غده سرطاني خواهد شد.
ملاحظه ميفرماييد که امروز ديگر براي نفي و طرد جريان صهيونيسم مخصوصاً حاکميتي که بر اسرائيل رژيم غاصب هست نه تنها شيعيان و پيروان اهل بيت(عليهم السلام)، نه تنها مجموعه امت اسلامي، بلکه همه اديان توحيدي بلکه همه بشر اين اعتراضات و تظاهراتي که اکنون در جهان شاهد هستيم اين نفرتها و انزجارهايي که از جريان صهيونيسم دارد اتفاق ميافتد مخصوص به يک کشور دون کشوري ديگر يا مخصوص به يک دين دون دين ديگر و امثال ذلک نيست. بلکه الآن يک اتفاق جهاني است عليه اين جريان فاسدي که مدتهاست براساس غصب و اشغالگري دارد اينجور ناجوانمردانه ميتازد و افراد را از باب اهلاک حرث و نسل دارد از بين ميبرد.
اما رسالت اين نشست يعني اين نشستي که به عنوان همکاريهاي اسلامي در جهت دستيابي به ارزشهاي والايي که ميتواند براي انسان همه انسانها مفيد باشد و در نتيجه اين مسئله، تقويت جريان پاک و آلوده فلسطين اصيل و مردم و ملت فلسطين و طرد و نفي و رد جريان صهيونيسم هست. اما اينکه مشخصاً ما به چه دستاوردي ميتوانيم برسيم، چون الآن افکار عمومي بشر بر اين امر اتفاق دارند که يک جريان فاسدي که بنام اسرائيل اکنون در جامعه جهاني دارد ميکرب منتشر ميکند، فساد منتشر ميکند، دارد ويروسهاي ناجوانمردي خودش را منتشر ميکند اکنون با توجه به زمينههاي ملّي بينالمللي بين الأدياني بلکه بين افراد بشر شکل گرفته بهترين فرصت است که اتفاقاً ما اگر بخواهيم کارهاي جهاني بکنيم، ميدان جهاني لازم داريم و ميدان جهاني هم مبارزه با فساد و جريان استکبار و جريان خونين و خونآشامي صهيونيسم است.
فرصت اين نشست بسيار مغتنم است که ما به ارزشهايي توجه بکنيم که اين ارزشها ميتواند در جهت تعالي انساني از يک سو و برطرف کردن عوارض ناصواب و سوئي که در جامعه جهاني وجود دارد مؤثر باشد. قدرت منطقهاي، قدرت جهان اسلام و کشورهاي اسلامي بسيار قدرت فراواني است از جايگاه ديپلماسي فرهنگي، ديپلماسي قرآني، دپيلماسي انبياي الهي، اينها همه زمينههاي ديپلماسي مناسبي است که ميتواند ملتهاي اسلامي را در راستاي ملتها و افراد جامعه جهاني بسيج کند و هماهنگ کند و قدرت بيافريند که اين قدرت منتهي بشود به بايکوت کردن و به تحريم کردن و به انزوا کشاندن جريان غاصب صهيونيسم و اين دور از دسترس نيست اکنون کاملاً زمينههاي اجتماعي فراهم و انسانها براساس اين تظاهرات و اعتراضات جهاني که عليه جريان استکبار، استکبار جهاني و صهيونيسم بينالملل هست اين اتفاق إنشاءالله قرار خواهد گرفت.
ولي بايد شرح صدر داشت، کشورها نبايد مرزهاي جغرافي خودشان را مانع از حضور حيثيتهاي فرهنگي و انساني و ارزشهاي انساني بدانند. به هر حال هر کشوري براي خودش خاکي دارد آبي دارد و منطقهاي دارد و اين منطقه جغرافيايي مربوط به، به لحاظ کشور به آن کشور است از نظر جغرافيا اما فکر و فرهنگ جغرافيا نميشناسد تاريخ نميشناسد، علم، معنويت، انسانيت، کمالات و ارزشهاي انساني نيازمند به يک تعامل، به يک تعاطي و يک رابطهاي است که فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾، فلاح و رستگاري و نجات از دست اين جرسومه فساد در سايه اين آيه امکانپذير است و لازم است که همه ملتها و همه دولتها در اين رابطه درها را بگشايند و ارتباط خودشان را عميقتر و وثيقتر قرار بدهند تا با طرد و نفي اين غده سرطاني و اين غده بدخيم جامعه انساني به يک سامان شايستهاي برسد.
«و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
[1]. سوره اعلی، آيات18 و19.
[2]. سوره بقره، آيه97؛ سوره آلعمران، آيه3؛ سوره مائده، آيه48.
[3]. سوره مائده، آيه48.
[4]. سوره آل عمران, آيه200.