پایگاه اطلاع رسانی اسراء: واقعه غدیر چکیده اتمام نعمت و اکمال رسالت خاتم رسولان و سرآغاز امامت وارثانِ بحق مُلک و ملکوت است که دلایل و اسناد این واقعه بزرگ و مقدس در کتب عامه نیز به فراوانی دیده می شود.
نگاه حکیمانه حضرت علامه جوادی آملی به" منتخب شایسته غدیر خم" در حجه الوداع نبیّ مکرم اسلام(ص)، جلوه ای خاص به این امر آسمانی داده است چنانکه معظم له در پیامی مرقوم داشتند:
خصوصيّت هاي عقل نظري و عقل عملي اميرالمؤمنين (عليهالسلام) فراوان است كه تَيَمُّناً به ذكر نمونه هايي تبرّك مي جوييم:
سبقه ایمانی و تصدیقی
حضرت علي (عليهالسلام) اول كسي بود كه در فضاي جاهليّت به حقانيّت اسلامي پي برد و اوّلين شخصي بود كه شهامت كسر اصنام جاهلي را داشته، به رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ايمان آورد و اين تنها يك سَبْقِ زماني نبود، بلكه سَبْق هاي وافري را به همراه داشت، و خود آن حضرت دربارهٴ اوّل مؤمن بودن خود چنين فرمود: أنا أوّل مَنْ صَدَّقَه و أنا أوّل مَنْ آمَنَ به و إنّى أوّل مَنْ أنابَ و سَمِعَ و أجابَ، لم يَسْبِقْنى إلاّ رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم).
سبقه تعلیمی(رسول اكرم معلّم اول و علي بن ابيطالب (ع) معلّم ثاني)
اميرالمؤمنين (عليه السلام) در بين امّت اسلامي نخستين مسلماني است كه معارف الاهي و عقايد حقّه را تبيين و تعليل كرد و از آن دفاع و حمايت نمود؛ لذا نزد محققان علوم الاهي، رسول اكرم معلّم اول و علي بن ابيطالب (عليه السلام) معلّم ثاني معروفند و هيچ فرد ديگري توان تحرير مسائل عميق توحيد و ساير اسما و اوصاف خداوند را نداشت.
معظم له با اشاره به کلام ابن ابي الحديد در شرح خطبهٴ 84 نهج البلاغه ادامه دادند:
«بدان كه توحيد و عدل و مباحث شريف الاهي فقط از كلام اين مرد (علي بن ابيطالب (عليه السلام)) شناخته شد و سخن ديگران چيزي از معارف مزبور را در بر نداشت و آنان چيزي از مباحث الاهي را تصور نمي كردند و اگر آن را ادراك مي كردند، حتماً بازگو مي كردند؛ وهذه الفضيلة عندى أعظم فضائله عليهالسلام».
وي در شرح خطبهٴ 86، راجع به نوآوري و ابتكار حضرت علي (عليه السلام) چنين مي گويد: أوّل من خاضَ فيه من العربِ علىٌّ عليه السلام.
آنگاه مي نويسد: از اين جهت است كه همهٴ متكلمان (اعم از اشاعره و معتزله و اماميه و زيديه و كيسانيه و...) به حضرت علي (عليه السلام) اِنْتِماء و انتساب داشته، و فقط او را به عنوان استاد كلام و رئيس متكلمان، پذيرفته اند.
دوری از آنچه صبغهٴ غير خدايي داشت
ایشان یکی دیگر از ویژگی های ممتاز آن حضرت را اجتناب از زرق و برق دنیا قلمداد کرده و خاطر نشان کردند:
حضرت علي (عليه السلام) در پرتو تألّه، هر چه صبغهٴ غير خدايي داشت و از دنيا محسوب مي شد، آن را طلاقِ بائن داد كه مجالي براي رجوعِ مجدّد نخواهد بود و زرق و برقِ زر و سيم براي آن حضرت جاذبه اي نداشت. لذا طبق نقل ابن ابي الحديد، هر هفته، بعد از توزيع عادلانه اموال ملي، بيت المال را جارو مي كرد و بعد از رفت و روب، دو ركعت نماز در آن مي خواند و مي فرمود: «تا شاهدم در قيامت باشد».
آمیختگی شهامت جهاد اكبر با شجاعت جهاد اصغر
حضرت علي (عليه السلام) شهامت جهاد اكبر را با شجاعت جهاد اصغر به هم آميخت و سلحشوري پيكارهاي مصاف اسلام و كفر را به خود اختصاص داد و در دوران نوجواني سران و صناديدِ عرب را به خاك افكند و شاخ شاخمداران قبايل را در هم شكست چنانكه خودش در اين باره فرمود: أنا وَضَعْتُ فى الصِغَر بكَلاكِلِ العَرَب و كَسَرْتُ نَواجِمَ قُرونِ ربيعةَ و مُضَر....
آگاهی کامل به حقانیت خود و باطل بودنِ مخالفان
آگاهي آن حضرت (عليه السلام) از به حق بودن خود و اطّلاعِ وي به باطل بودنِ مخالفان از يك سو، و اعتماد آن حضرت (عليه السلام) به وعدهٴ تخلّف ناپذير خداوند از سوي ديگر، زمينه اي شد تا آن حضرت نامه اي به اهل مصر بنگارد و در آن مرقوم فرمايد: اگر دشمنانم روي زمين را پر كنند و من تنها باشم، با همهٴ آن ها مبارزه خواهم كرد و هراسي نخواهم داشت؛ إنّى و الله لوْ لقيتُهُم واحداً و هم طِلاعُ الأرضِ كلّها، ما باليْتُ و لا استوحشتُ، و إنّى من ضلالهم الّذى هم فيه و الهدي الذى أنا عليه لعلي بصيرةٍ من نفْسي و يقينٍ من ربّى....
گوارایی مرگ در نزد آن حضرت
حضرت علامه جوادی آملی با اشاره به مسألهٴ مرگ، كه براي بسياري از انسانهاي عادي رعب آور است، مرقوم داشتند: مسألهٴ مرگ براي آن حضرت (عليه السلام) كاملا ًحل شده بود و صبغهٴ لقاي الاهي به خود گرفته بود. لذا اميرالمؤمنين (عليه السلام) آن را گوارا مي دانست و دربارهٴ آن چنين مي فرمود: واللهِ لابنُ أبى طالبٍ آنس بالموت من الطفل بثدى أُمّه... ، «فواللهِ ما أُبالى، أدخلت إلي الموْتِ أو خرج الموْت إلىّ....
سابقهٴ آن حضرت (عليه السلام) در نبرد و پيشگامي وي در ممارستِ نظامي براي همگان مسلّم بود، لذا در اين باره چنين فرموده است: هلْ أحدٌ منهم أشدُّ لها مِراساً و أقدمُ فيها مقاماً منّى، لقد نهضْتُ فيها و ما بلغْتُ العشرينْ و ها أنا ذا قد ذرّفْتُ علي السّتّين....
اختصاص جمع رهبري مُلكي و ملكوتي برای آن حضرت
سياست صغراي عَلَوي در كنار سياست كبراي آن حضرت (عليه السلام) باعث اختصاص جمع رهبري مُلكي و ملكوتي به وي شد.حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در بیان علت آن ابراز داشتند:
زيرا اميرالمؤمنين (عليه السلام) گذشته از تهذيب نفوس سالكان صالحْ و صرف نظر از تزكيهٴ ارواح مشتاقانِ مفْتاق، رهبري امت اسلامي را به بهترين شيوهٴ علمي و عملي دارا بود.
خطر زورمداران و تهاجم ابرقدرتها را گوشزد مي كرد و فتنهٴ دو امپراطوري بزرگ معاصر خود را هشدار ميداد و جامعهٴ اسلامي را از سلطهٴ آن ها آگاه مي كرد و كيفيّت رهايي از يوغ ذلّت استعمار و رسيدن به نور استقلال و آزادي را راهنمايي ميفرمود .
-------------------------------
منبع: کتاب سروش هدایت، مجموعه پیامهای حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی