پایگاه اطلاع رسانی اسراء ـ سرویس دین و اندیشه؛ روز هفدهم محرم سالروز نزول عذاب الهی بر سپاه ابرهه و نگهداری و صیانت کعبه به وسیله ذات اقدس الهی است، بدین مناسبت فرمایشات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در مورد تبیین قداست و حرمت کعبه و جایگاه آن را از نظر می گذرانیم.
حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در تفسير آيات سوره مباركه بقره با اشاره به جريان ابرهه و نگهداري و صيانت اين مكان مقدس به وسيله ذات اقدس الهي؛ در تبيين قداست و حرمت كعبه بيان داشتند: خداوند فرمود: ﴿جعل الله الكعبة البيت الحرام قياماً للناس و الشهر الحرام و الهدي و القلائد﴾[1]؛ خداي سبحان اين كعبه را بيت حرام قرار داد. بسياري از كارها در مكّه ممنوع است كه در غير مكّه مجاز است. اولاً حرمتي كه خداي سبحان براي كعبه قائل شد، يك سلسله حرمتهاي تكويني است، يك سلسله حرمتهاي تشريعي. حرمتهاي تكويني يعني اگر كسي بخواهد بعضي از كارها را در مكّه بكند خداي سبحان نميگذارد، او را محروم ميكند، او را ممنوع ميكند.
ایشان ادامه دادند: الآن هم همان مسئلهٴ ابرهه هست، فرمود: اينچنين نيست كه در گذشته تاريخ ابرهه آمده كه كعبه را ويران كند. الآن هم همان سنت است. الآن هم با صداي رسا همه را تهديد كرد: ﴿و من يرد فيه بالحادً بظلم نذقه من عذاب أليم﴾ الآن هم اگر سراسر دنيا جمع بشوند بخواهند ـ معاذ الله ـ كعبه را از بين ببرند، همان جريان أبرهه تكرار ميشود. بدون هيچ ترديد يا قويتر از آن.
ايشان تصريح كردند: يك وقت ظلم، ظلم شخصي است؛ كسي بر كسي ستم ميكند. يك وقت ميخواهد بساط كعبه را برچيند؛ فرمود: اگر كسي قصد ظلم كرد، ملحدانه نسبت به كعبه بخواهد اهانت كند: ﴿نذقه من عذاب أليم﴾، اينچنين نيست و اگر در روزگاري يك وقتي سيل آمد. يك وقتي علل و عوامل ديگر آمد، كعبه را ويران كرد. بناي آنها بر اين نبود كه كعبه را از بين ببرند، سيل نيامده كه كعبه را از بين ببرد. سيل يك حسب طبيعي است هر خانهاي را هم ويران ميكند. چند بار اين كعبه خراب شد. بوسيلهٴ سيل يا غير سيل. الآن تنها خانهاي كه حداقل چهل قرن روي پاي خود ايستاده است حداقل اين خانهٴ محترم است كه بنا نهاده شده است امّا آن وقتي كه ابراهيم(سلام الله عليه) اين خانه را ساخت اين همان سنگ و گل نيست كه دهها بار عوض شده است. خودش خراب شده، با سيل خراب شده، با علل و عوامل ديگر خراب شده، ظالمين خراب كردند. امّا هيچ كس نتوانست كعبه را به عنوان قبله و مطاف مسلمين ريشهكن كند، اين اصل كلي است.
معظمله مرقوم داشتند:
فرمود: اگر كسي دربارهٴ كعبه قصد سوء كرد، اينچنين نيست كه ما به او مهلت بدهيم ولي اگر كسي كعبه را نه براي اينكه كعبه را ريشهكن كند، بلكه طبق يك علل و عوامل ديگري كعبه را ويران كرده است، مشمول اين هشدارِ تهديدآميز الهي نيست، گرچه مشمول غضب الهي خواهد بود، لذا مرحوم ابن بابويه قمي(رضوان الله عليه) در كتاب شريف من لايحضر اين مسئله را نقل ميكند كه ابن زبير وقتي كه وظيفهاش اين بود حسين بن علي(سلام الله عليهما) را ياري كند و علي بن الحسين(عليهما السلام) را حمايت كند، قبل از شهادت و بعد از شهادت، اين امام معصوم را ياري نكرد و خود داعيهاي داشت با اينكه موظّف بود، تابع علي بن الحسين(سلام الله عليهما) باشد، مع ذلك داعيهاي جداگانه داشت. با اينكه به كعبه متحصن شد و پناهنده شد، حَجّاج از طرف عبد الملك(عليهما اللعنة) مأمور شد كه منجنيق بالاي كوه ابو قبيس نصب كرد كه مشرف بر كعبه بود، با سنگهاي كوه ابو قبيس كعبه را به سنگ بستند، كعبه را ويران كردند و ابن زبير را از درون كعبه درآوردند و او را مجازاتش كردند. مرحوم ابن بابويه نقل ميكند[2] به اينكه اگر كسي به ولي خدا به امام معصوم احترام نكرد، از فرمان ولي خدا و امام معصوم(عليه السلام) سرپيچي كرد. گرچه به درون كعبه هم پناه ببرد خدا او را پناه نميدهد وگرنه نه ويران كردن كعبه بوسيلهٴ منجنيق حجّاج يك امر مشكوكي است و نه محاكمهاي كه دامنگير ابن زبير شد، هر دو جزء مسلّمات تاريخ است و اين منافات ندارد با اين اصل كلي كه خداي سبحان فرمود: ﴿من يرد فيه بالحادٍ بظلم نذقه من عذاب أليم﴾[3]. اين اصل كلي سرجاي خود محفوظ است. اگر كسي بخواهد كعبه را از بين ببرد ممكن نيست، همان قهر الهي هست. همان جريان ابرهه باز تكرار ميشود. ولي اگر كسي طبق علل و عوامل ديگر آن كعبهٴ حقيقي را ياري نكرد، به كعبه ظاهري پناهنده شد، خداي سبحان او را پناه نخواهد داد. پس اين بيت، بيت حرام است يعني يك حرمتي دارد كه احدي حق ندارد او را ويران كند يعني خداي سبحان نميگذارد كه اين كعبه ويران بشود ممكن نيست بگذارد. هم قبل بود، هم وعدهٴ دائمي داد.
ايشان در ادامه به بيان حرمتهاي تشريعي كعبه پرداخته و بيان داشتند:
امّا يك سلسله حرمتهاي تشريعي دارد يعني احكام عبادي خاص دارد. در تمام روي زمين فقط مكّه است كه به احترام كعبه اين حكم را دارد، هيچ جائي از روي زمين اين خصيصه را ندارد و آن خصيصه اين است كه در تمام ايّام سال چه در موسم حجّ چه در غير موسم حج اگر كسي خواست مكه برود اينچنين نيست كه آزاد باشد، بلکه هر كس از هر جاي دنيا بخواهد وارد مكه بشود بايد احرام ببندد. از اين جهت چون احرام بستن براي غير مسلمين ميسر نيست، چون عبادت است و عبادت غير مسلم مقبول نيست، لذا ورود افراد غير مسلم در معرض حرم ممنوع است. البته اينها كه روزانه چند بار رفت و آمد ميكنند مثل راننده ها و غیر راننده ها، اين گروه مستثني شدهاند در فقه. وگرنه افراد عادي در هر فصلي از سال از هر گوشهٴ عالم بخواهند وارد مكه بشوند بايد با احرام بشوند يا يك عمرهاي را داشته باشند.
ايشان در بيان قداست كعبه و اينكه كعبه خانهٴ آزاد و محور آزادي است اذعان داشتند:
اگر گفتند: دور خانهٴ عتيق طواف كنيد يعني درس عتق بياموزيد. خب، عتيق يعني چه؟ يعني آزاد. خب از چه آزاد است؟ «من أن يملَكه أحد»[4] آزاد است اين خانه را هيچ كس مالك نبود، نظير مساجد ديگر نيست. هيچ كسي نتوانست بيايد كعبه را تصاحب كند. بيتي است عتيق اگر هم ديگران يك حرمت كاذبي دارند براي آن است كه خود را متولّي حرمين ميدانند، فرمود اين بيت عتيق است، آزاد شده است، هيچ ظالمي بر آن مسلّط نشد. هيچ مالكي هم بر او استيلاي ملكي نداشت و اين خانه آزاد است. خب اين چه نقشي دارد كه آزاد هست، اگر بيتي را به عتيق بودن متصف كردند بعد به ما گفتند: دور بيت عتيق طواف بكنيد يعني براي اينكه اينجا آزاد بشويد و گرنه انسان برود اطراف بيت عتيق طواف كند، همان بردهٴ هوس و بندهٴ هوي كه بود برگردد. اينكه اطراف بيت عتيق طواف نكرد، اين اطراف يك سنگ و گل طواف كرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع: تفسير سوره بقره جلسه 220
[1] ـ سورهٴ مائده، آيهٴ 97.
[2] ـ من لا يحضر، ج 2، ص 249.
[3] ـ سورهٴ حج، آيهٴ 25.
[4] ـ ر . ك: كافي، ج 4، ص 189؛ «عن ابي جعفر(عليه السلام) قال: قلت له: لم سمي البيت العتيقَ؟ قال: هو بيت حرٌ عتيقٌ من الناس لم يملكه أحَدٌ».
[5] ـسورهٴ حج، آيهٴ 29.