پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضاییه روز چهارشنبه (6 مرداد) با سفر به شهرستان دماوند، با آیت الله العظمی جوادی آملی دیدار و گفتوگو کرد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار با بیان اینکه اصل تفکیک قوا از اصول مترقی قانون اساسی است که مبتنی بر فطرت انسان و برای جلوگیری از استبداد طراحی شده است، به جایگاه ویژه قوه قضاییه در میان سایر قوا، اشاره کردند و بیان داشتند: تفکیک قوا برای حفظ نظام است، کشور را این قوای سهگانه اداره میکنند، ولی در این بین قوه قضاییه باید بداند جایگاهش کجاست تا موفق باشد، دستگاه قضایی نباید منتظر باشد ببیند که چه کسی میآید شکایت کند بعد برود رسیدگی کند! این معنای تفکیک قوا نیست، دستگاه قضایی در صدر است؛ یعنی دوشادوش دولت و مجلس است، بعضی از محققان اساس این را به فطرت انسانی برمیگردانند، گفتند که قوا باید از هم جدا باشد چرا؟ برای اینکه اگر کسی که قانون را وضع کرد، خودش هم اجرا کند، خودش هم تطبیق قانون بر موارد را بر عهده داشته باشد، این نظام استبدادی است، اما نظام مشروطه که با تفکیک قوا مطرح است برای آن است که یک عده باید قانون وضع کنند، یک عده باید قانون را اجرا کنند، یک عده باید ببینند که آیا قانون مصوّب درست اجرا شده است یا نه، آن وقت این دستگاه قضا رشد می کند.
ایشان ادامه دادند: ذات اقدس الهی انسان را که آفرید با تفکیک قوا آفرید، یعنی یک بخشش مربوط به امر نظر است که میفهمد چکار بکند یک بخشش مربوط به عقل عمل است که این فهمیدهها را اجرا بکند یک بخشش مربوط به داوری است که آیا مصوبات عقل نظر را عقل عمل انجام داد یا نه؟ این نفس مسوّله که سرزنش میکند که چرا این کار رو انجام دادی، این دستگاه قضاست که بین اجرا و تصویب داوری میکند. آن تفکیک قوا را از این نهاد درونی گرفتند که ما هر چه تلاش و کوشش میکنیم نه بیشتر از این سه قوه پیدا میکنیم نه کمتر از این سه قوه. بنابراین دستگاه قضایی باید آن هشتاد درصد خودش را به لطف الهی ترمیم بکند بشود صد درصد.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود بر لزوم تقویت نظارت دستگاه قضا بر عملکرد کارکنان و مرتبطان با این مجموعه و همچنین روند دادرسیها و نیز لزوم شناسایی سوء استفاده کنندگان از قانون در نظام قضایی و برخورد با آنها، تاکید فرمودند و اظهار داشتند: وکلایی که بعضا سابقه دار دستگاه قضا وبازنشست همین دستگاه قضا هم هستند، محترماند، متدیناند، اما یک بخشی از اینها آبروی مملکت را بردند، تمام این اختلاس هایی که انجام می شود، یک بخشش به خاطر وکلایی است که حق را ناحق میکنند، قانونسازند، قانونآفریناند، اینها دخالت کردند، با دخالت اینها بانک مرکزی خالی شد، چون همه اینها قانونبندی شد، صورت قانونی شد! بنابراین این هم یک آفتی است برای دستگاه قضا که باید این افراد شناسایی بشوند.
معظم له با بیان اینکه مردم ستون دین هستند، اظهار داشتند: بنابر تعبیر امیرالمؤمنین در نامه ۵۳ نهجالبلاغه مردم ستون دین هستند. یک وقتی مردم بیتفاوتاند صحنه را رها میکنند رهبری را تأیید نمیکنند، آنها گلههای حضرت امیر بود، اما وقتی مردم پذیرفتند یک نظامی را و یاری کردند آن وقت این مردم چه مردمیاند؟ سهم این مردم چیست؟ وجود مبارک حضرت امیر قرآن ناطق است وقتی مردمِ مصر پذیرفتند تشیع را و ولایت علی بن ابیطالب را حکومت حضرت امیر را، وجود مبارک حضرت در آن نامه 53 نهج البلاغه خطاب به استاندار مصر میفرماید که مواظب مردم باش، مبادا به نام مردم کرسی خودت را تقویت کنی. در همین خطبه 23 دارد که فرمود: مالک! شنیدی که نماز ستون دین است؟ یک چیز دیگری هم بشنو «و إنّما» یعنی «إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّینِ» یعنی «عماد الدین» «وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة» مردم ستون دیناند اگر کسی خدای ناکرده با این ستون دین مثل اینکه با نماز بدرفتاری کند با خدا چه میکنید؟ مردمی که خون دادند شهید شدند جنگها را یاری کردند حرف تو را شنیدند اینها مثل نمازند مبادا با نماز بدرفتاری کنی؟
معظم له با بیان اینکه مردمی که در راه خدا از جان خود گذشتند و در برابر دشمن ایستادند، شایسته خدمتند، اظهار داشتند: علی علیه السلام، این مردم را میگوید ستون دیناند، اگر خدا با آدم هست که هست، مشکل حل است برای اینکه کار که به عهده ما نیست. هیچ کس از سیاستمداران داخل و خارج فکر نمیکرد که نظام شاهنشاهی فرو بپاشد، در سوره مبارکه حشرخداوند می فرماید: ﴿ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ﴾، شما کوخنشین بود و مستأجر، آنها کاخنشین بودند و سرمایهدار، چه جور شد که اینها از بین رفتند؟ فرمود همه را راندیم؛ بنابراین بیش از آن مقداری که مقدور ما باشد ذات اقدس الهی از ما نمیخواهد و صاحبکار اوست، وقتی او بر ما یک امر تکلیفی بکند یقیناً «سهل لنا امورنا» است کار را انجام میدهد، اما با مردم بازی کردن با دین بازی کردن است، ما باید باور کنیم وجود مبارک حضرت امیر فرمود این مردم، یعنی مردمی که علی(ع) را قبول کردند، ستون دین هستند، بله در یک فرمایش دیگر هم دارد که «یا أشباه الرجال» ای نامرد مردم!، اما آنکه غدیر را قبول کرد، آنها که بپذیرند علی بن ابیطالب را، فرمود اینها ستون دیناند.