به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: چهاردهم تیر ماه در تقویم رسمی کشور به نام روز «قلم» نامگذاری گردیده است. به همین مناسبت فرازهایی از پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به مراسم افتتاح باغ کتاب تهران(تیر ماه 1396) را که حاوی نکات ارزشمندی در خصوص ارزش و جایگاه قلم و علم است را از نظر می گذرانیم:
آیت الله العظمی جوادی آملی در پیام خود اظهار داشتند: دین، دین علمی است و علم با گفتار و نوشتار و کردار و رفتار، سامان میپذیرد. کتابت و علم، زمینهای است برای عقل و عقل وسیلهای است برای فرشته شدن و جامعه فرشته نه بیراهه میرود و نه راه کسی را میبندد.
ایشان ادامه دادند: قرآن کریم وقتی أسمای حسنای الهی را ذکر میکند؛ یعنی خلفای او باید به این أسما متّصف شوند. انسان اگر انسان راستین است، خلیفه خداست و خلیفه او اوصاف «مستخلفعنه» را دارد و «مستخلفعنه» او عالمانه جهان را اداره میکند. قرآن کریم مجاری علم را به ما داد و آموخت؛ هم سمع و بصر را به ما داد و هم قلب و هوش را به ما عطا کرد به إذن خدا، تا عالم و محقق شویم و این را نردبان قرار دهیم برای عقل. قرآن کریم که ما را به علم و کتاب دعوت میکند و به قلم سوگند یاد میکند و به مکتوبات قلمداران قسم یاد میکند: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾،دینی که به ابزار نوشتن سوگند یاد میکند، دینی که به کتابت و مکتوب قسم یاد میکند، آنطوری که به شمس و قمر قسم یاد میکند: ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ٭ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾؛ یعنی قلم باید مثل قمر نور بدهد، کتاب باید مثل شمس فروغ داشته باشد. این طلیعه کار است.
معظم له با تبیین هدف حقیقی علم خاطرنشان کردند: قرآن بعد از اینکه جامعه را به علم دعوت کرده است، به آنها میگوید؛ علم نردبان است نه وسیله و هدف و این نردبان باید جامعه را به عقل برساند، فرمود: ﴿وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ﴾ فرمود؛ این تبیینهایی که در قرآن کریم هست، دانشوران بهره میبرند و این دانشوران نردبانهایی در دست دارند که به سَمت عقل باید صعود کنند، چون آنجاست که ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ﴾، پس قدم اول عالم شدن. قدم دوم این که بدانیم خودِ این علم هدف نیست، نردبان است. سوم آن که بدانیم این نردبان را به اوج و عروج عقل نصب بکنیم که بشویم عاقل.
آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به حدیثی از رسول گرامی اسلام در تفسیر عقل بیان داشتند: عقل را صاحب شریعت، یعنی وجود مبارک پیامبر أعظم(عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) تفسیر کرد، فرمود؛ عقل آن است که در بخش اندیشه زانوی سرکش وهم و خیال را عقال کند و در بخش انگیزه زانوهای سرکش شهوت و غضب را عقال کند، عقل همان عقال است. عقال آن زانوبند شتر است که شتر چموش و جموح را با زانوبند میبندند که چموشی نکند. وهم در اختیار انسان نیست، خیال در اختیار انسان نیست، عقل است که وهم و خیال را در بخش اندیشه رام میکند تا اقسام سیزدهگانه مغالطه منطقی و بیشتر از آن را، راهبند اندیشه قرار ندهد. اگر وهم شیطنت نکند و اگر خیال، خیالاندوزی و خیالبافی نکند، عقل در اندیشه به دام مغالطات نمیافتد. علمش میشود عقل و میشود برهان و سالیان متمادی میماند و بهره میدهد. تازه این ناظر به بخش اندیشه است و در بخش اخلاق و حقوق و فقه و عمل و رفتار و سنّت، یعنی بخش انگیزه، عقل دیگری است که ـ هیچ ارتباطی با عقل اندیشه ندارد. در بخشهای عقل عملی و عقل نظری، صدها کار با هم مرتبطاً انجام میدهند؛ ولی در آن دقتهای نهایی، مرز هر کدام جداست. اینکه میبینید ما عالمِ بیعمل داریم؛ یعنی اندیشه صد درصد هست و عمل نیست، برای آن مرزبندی بین عقل عملی و عقل نظری، یعنی مرزبندی بین انگیزه و اندیشه، یعنی مرزبندی بین مسئول دانش و کوشش است.
معظم له در بخش دیگری از پیام خود خاطرنشان کردند: قرآن کریم فرمود: ﴿لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُون﴾، ﴿لَعَلَّهُمْ یعْلَمُون﴾ فراوان است؛ اما با این فراوانی، فرمود مشکل را علما حل نمیکنند، مشکل را عقلا حل نمیکنند. جامعه را با علم و عقل نمیشود اداره کرد، جامعه را ﴿لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ﴾، ﴿لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴾، این بخش نهایی قرآن کریم است؛ یعنی اگر ملتی به علم قیام کند، ما قومی به نام قوم عالم نداریم؛ نظیر نژاد عاد و ثمود، نژاد عرب و عجم، تازی و فارسی، این چه قومی است که قرآن میگوید؛ قوم عالم، قوم عاقل؟ این قوم به معنای نژاد نیست، این قوم به معنای قیام است. اگر علما به علم قیام کنند، اگر عقلا به عقل قیام کنند، «قائم بالعقل» باشند؛ مثل امام(رضوان الله علیه) که «قائم بالعلم» بود، «قائم بالعقل» بود، باغ کتاب ایران و منطقه غرب آسیا، میتواند به رسالت خود بار یابد و مستحضر هستید همه ائمه(عَلَیهِمُ السَّلام) عالم و عاقل بودند در حدّ اعلای فرشتگی؛ اما آن که جهان را میآراید، آن کسی که «قائم بالعلم» باشد، «قائم بالعقل» باشد. ما میتوانیم به عنوان منتظران آن حضرت، حوزه ما، دانشگاه ما قائم به علم باشد، قائم به عقل باشد. اینطور نباشد، وقتی در کتابخانه مطلبی را فرا گرفتیم، آنجا بگذاریم و دست خالی از کتابخانه بیرون بیاییم. وقتی تدریس ما در حوزه و دانشگاه تمام شد، آن را بگذاریم و به عنوان فرد عادی در جامعه زندگی کنیم. فرمود: ﴿لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ﴾، ﴿لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴾.
ایشان در بخش پایانی به رسالت مراکز علمی و پزوهشی کشور اشاره کردند و تصریح داشتند: کتابخانهها و حوزهها و دانشگاههای، رسالت اولی آنها تولید علم است و عالم شده، بعد بفهمیم علم نردبان است نه هدف، بعد بفهمیم به کدام سَمت ببریم و به قله عقل برسانیم، بعد حالا که عاقل شدیم، اینطور نباشد که در کارهای شخصی و امثال آن به عقل عمل کنیم، قائم به عقل باشیم؛ این مراحل چهارگانه را قرآن دید، خدا دید، بعد به این قسم یاد کرد، فرمود؛ قسم به قلم! قسم به کتاب! ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾. بنابراین ما عالمی میخواهیم که «قائم بالعلم» باشد، عاقلی میخواهیم که «قائم بالعقل» باشد.
«قلم» باید مثل قمر نور بدهد/ عالم باید «قائم بالعلم» باشد - دفتر
«قلم» باید مثل قمر نور بدهد/ عالم باید «قائم بالعلم» باشد
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: چهاردهم تیر ماه در تقویم رسمی کشور به نام روز «قلم» نامگذاری گردیده است. به همین مناسبت فرازهایی از پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به مراسم افتتاح باغ کتاب تهران را که حاوی نکات ارزشمندی در خصوص ارزش و جایگاه قلم و علم است را از نظر می گذرانیم.